مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

مسعود فراستی در جشنواره ابن سینا

حضور مسعود فراستی در جشنواره فیلم کوتاه ابن سینا،

نخستین جشنواره سینمایی دانش‌آموزی در سطح کشور

و بزرگترین رویداد دانش‌آموزی ایران



http://s8.picofile.com/file/8291538068/F1.jpg


http://s8.picofile.com/file/8291538084/F2.jpg

(در کنار دکتر رضا بهزادیان، دبیر جشنواره)

تولد مبارک

آقا مسعود، تولّدت مبارک!

http://s8.picofile.com/file/8291419650/photo_2017_04_07_22_29_59.jpg


شنبه، 19 فروردین ماه، سال‌روز تولّد مسعود خان فراستی

همه در کافه ژی با مسعود فراستی جمع هستیم.

شما هم قدمتان سر چشم؛

تشریف بیاورید.

Jee Cafe: Menu

کافه ژی با مسعود فراستی

(منو)


http://www.thejeecafe.com/UserFile/Pictures/e7b2979e-1daa-4e3a-a1b0-d1a961e05137.jpg


آدرس: تهران - خیابان وزرا (خالد اسلامبولی) - خیابان هشتم - پلاک 11

شماره تماس: 88100188-021

ساعت پذیرایی: 9 الی 23:30


http://s8.picofile.com/file/8291272676/1.jpg

http://s7.picofile.com/file/8250021242/2.jpg

http://s8.picofile.com/file/8291272726/3.jpg

http://s9.picofile.com/file/8291272776/4.jpg

http://s9.picofile.com/file/8291272884/5.jpg

http://s8.picofile.com/file/8291273134/6.jpg

Jee Cafe

کافه ژی

کافه‌ی جدید مسعود فراستی

در تهران بازگشایی شد.


http://www.thejeecafe.com/UserFile/Pictures/e7b2979e-1daa-4e3a-a1b0-d1a961e05137.jpg


آدرس: تهران - خیابان وزرا (خالد اسلامبولی) - خیابان هشتم - پلاک 11

شماره تماس: 88100188-021


مسعود فراستی از ابتدای سال 1396 در تهران مستقر شده است

و همه روزه پذیرای میهمانان در کافه ژی خواهد بود.


خبرِ از سرگیری کلاس‌ها متعاقباً اعلام خواهد شد.

اظهار نظر محمرضا گلزار درباره مسعود فراستی و واکنش ساعد سهیلی

فراستی بدرد نخور ترین آدم سینمای ایران است.

ویدیوی این اظهار نظر را از "اینجا" دانلود کنید.

به گزارش سلام‌سینما پس از انتشار ویدیوی اخیر محمدرضا گلزار و اظهار نظر این بازیگر درباره مسعود فراستی، ساعد سهیلی بازیگر «گشت ۲» با اعلام خبر صدور پروانه نمایش گرفتن فیلم، با کنایه گفت، «فراستی به دردنخورترین آدم سینما نیست»

ساعد سهیلی با پست این عکس نوشت:
بالاخره "گشت ارشاد٢" پروانه نمایش گرفت و نوروز ٩٦ اکران میشه...
مسعود فراستی قلبش نگیره صلوات!
فراستی به درد نخورترین آدم سینما نیست... بی انصاف نباشید، اون خیلی ها رو به خنده انداخته و به نظرم گوگولی ترین و بانمک ترین آدم سینماست، حتی خنده دار تر از گشت ارشاد!
به قول تتلو؛ یه روزم توو کوچه ما عروسی میشه، حالا میبینی چی میشه.
مسعود جان امشب خوب بخوابی...به قول جناب خان؛ فدااااااااات، بووس، بوووووس .
امیدوارم فیلم رو ببینید و لذت ببرید.

پست معنادار محمدرضا فروتن در اینستاگرامش

محمدرضا فروتن:
آدولف هیتلر و جوزف استالین، روی هم، 40 میلیون انسان را کشتند،
اما هر دو، نامزد دریافت جایزه صلح نوبل شدند!


http://s5.picofile.com/file/8288136726/photo_2017_03_02_09_38_44.jpg

دو مطلب جدید «سینما سینما» درباره فراستی و اسکار و . . .

1) صوت مکالمه تلفنی با مسعود فراستی (کلیک کنید)


2) یادداشت امیرکاوه آهنین جان:

«اسکار و بهار»
اولی آمد و دومی در راه است. و ما به هیچ موجود ماقبل شعوری اجازه خراب کردن حال خوبمان را نمی دهیم. مخصوصا اونایی که هنوز در چهارچوبهای پوسیده ی سواد نم کشیدشان لمیده اند و اصرار دارند نفهمند که سینما هر روز تازه میشود تا نان نرخ روزشان بیات نشود.
جناب فرهادی حالا میشود از این مرز و بوم خارج شد و قبل از ورود به هر کشوری سرت را بالا بگیری و گذرنامه ات را نشان بدهی و بگویی من هموطن اصغر فرهادی ام
دستت درد نکنه مرد.

مطلب محسن باقری هَرابَرجانی درباره کانالهای مجازی به نام مسعود فراستی

کانال تلگرامی و اینستاگرام مسعود فَراستی

جَعلی است و ادمینش جاعل

مسعود فراستی:

همه کانال‌های مجازیِ به نام من، مردود هستند

(نویسنده: محسن باقریِ ‌هَرابَرجانی)

لینک این مطلب در خبرگزاری تسنیم


سید محسن باقری؛ ادمین خودخوانده و جاعلِ جَریِ کانال‌های مَجازی فَراستی -بر خلاف سیدجواد یوسف‌بیک (نویسنده و مسئول وبلاگ و سایت آقای فَراستی)- «دروغگو»، «جاعل» و صد روی صد «غیرقابل اعتماد» است. بار اول، چندماه پیش بود که نقد من بر فیلم ضد ملی دونده‌زمین کمال تبریزی با نام (شاگردان فراستی وارد می‌شوند: تحقیرِ "سرزمین کهن" در "دونده زمین" ) در 16 خرداد 95، در خبرگزاری تسنیم منتشر شد و آنجا از تیتراژ فیلم تا پایانش سکانس به سکانس نشان داده بودم (اثبات کرده بودم) که چرا فیلم، ضدِ وطن است.  چند روز بعدش در تاریخ 22 خرداد 95 یادداشت منتقدانه‌ی دیگری از من به نام «کسی از فحش‌های سکانس‌شده کمال تبریزی به تبار ایرانی خبر ندارد»، که در نقد مصاحبه کمال تبریزی با روزنامه اعتماد نوشته بودم را خبرگزاری مشرق منتشر کرد. آنجا این پرسش اساسی و حتی استراتژیک را مطرح کرده بودم که  رسانه‌های روشنفکری و شبه‌روشنفکری- فارغ از توجه به هر گونه ایدئولوژیِ مذهبی و غیر مذهبی- چرا سر بزنگاه‌ها از ملیت خودشان و خودمان که ایرانی هستیم و از این وطنی که همیشه متعلق به همه‌ی ماست دفاع نمی‌کنند؟ و یادداشت را با این جمله‌ها به پایان رسانده بودم:

« اینکه برخی رسانه‌ها(ی غیر‌ِ و حتی ضد روشنفکری) آمده‌اند پشتِ نقد فَراستی، اصلا برای رسانه‌های روشنفکر، پیام خوبی نیست. کار تمام است. هرکه پشت کشور و مردمش بیایستد و در هَجمه‌ها جُم نخورد، برنده(امروز می‌نویسم رستگار) است و هرکه دانسته یا نادانسته به مردم و وطنش پشت و خیانت کند، بازنده. این گوی و این میدان.»

 سید محسن باقریِ جاعل، یادداشت‌ها را دزدید و با الصاقِ «سید» و «عکس خودش با کرواتی نیمه‌باز روی تی‌شرت» به ابتدایش، ذوق‌زده آن‌ها را در «سلام سینما» و معلوم نیست چه جاهای دیگری، منتشر کرد.

7 اسفند(سه روز پیش) یادداشتی نوشتم به نام «فراستی و نخود آشِ سهیلی» که سیدجواد آن را در وبلاگ فراستی- که مورد تایید آقای منتقد است- منتشر کرد؛ میثم امیری با اینکه اساسا با نوشته من موافق نبود، تیتر را نقد کرد و گفت حتی ضدِ نوشته‌ات است؛ آن را به «نخود آش درهم سهیلی علیه فراستی» تغیر دهی بهتر است. سیدجواد تیتر را تغییر داد؛ اما آن یکی «سید» -سید جاعلِ جَری- با شتابی وصف‌ناپذیر و بِشکن‌زنان، حالا دیگر یادداشت را زده بود زیر بغل و با همان تیترِ منسوخ، در کانال تلگرامی جعلی فراستی، با نام خودش منتشر کرده بود و ابتدایش نوشته بود: «بازتاب ادمین سید محسن باقری به نامه حمید  فرخ‌نژاد». و در چند پستِ بعدش به مناسبتی دیگر در واکنشی (یا به قول خودش بازتاب) به آقای مهراب قاسم‌خانی نوشت: «عکس را از کافه سینما می‌دزدید و متن را از فرخ‌نژاد کش می‌روید و فیلمنامه‌ها را از روی فرندز می‌دزدید و دکور دورهمی را هندی‌ها الهام می‌گیرید و الی ماشاالله ... حال سوال اینجاست که؛ جناب محراب قاسمخانی برادر محترم مگر تا به امروز غیر از دزدی کار دیگری می‌کردید؟» و "محراب" (؟!) را دزد نامید.

ادمینِ خودخوانده‌ی کانال‌های جعلی فَراستی، باز پریروز فحش‌نامه‌ای را علیه آقای حمید فرخ‌نژاد منتشر کرد؛ آنهم با اشکالات فراوانِ املایی و انشایی و لحنی کج و کوله که فقط از ذهنی کلاژ شده بر می‌آید و توی خیال‌پردازی‌های خودش با چنته‌ای خالی از فکر و واژه، این‌دفعه با وام گرفتن از اصطلاحِ «رخ در رخِ» سعید سهیلی در برنامه اخیر هفت، حمید فرخ‌نژاد را به جنگ -و توهین رو در رو- فراخواند و البته نتوانست از واژه‌هایی  که درباره آقای فرخ‌نژاد در آن یادداشت قبلی نوشته بودم، چشم بپوشاند.

 ادمین خودخوانده در حال توهین و افترا با برندِ فَراستی، آنهم ظاهرا زیر پرچم فَراستی است و فکر می‌کند می‌شود با این نمدهای لِه کلاهی برای خودش بدوزد و با اشاره به زیرِ شلوارِ فرخ‌نژاد کار و بار خودش را راست و ریس کند.

طبیعی است که امروز (سه‌شنبه 10 اسفند 1395) از او به دلیل دزدیدن و تحریفِ نوشته‌هایم در دادگاه شکایت خواهم کرد (پاک کردنِ نوشته‌های من در کانال جعلی‌اش هم کمکی به او نخواهد کرد؛ چون به اندازه کافی از دزدی‌هایش اسکرین‌شات گرفته‌ام). حالا که او برای هر حاشیه‌سازی پوشالیِ دیگری آنهم  با کلمه‌های من، تیز کرده است؛ چاره‌ای ندارم اعلام کنم تا اطلاع ثانوی، قرار نیست به ایمیلِ کوتاه و "محترمانه‌ای" که سید ابراهیم نبوی از طریق سیدجواد یوسف‌بیگِ عزیز، در پاسخ به یادداشت منتقدانه‌ام با نامِ «شجاعت اندیشیدن و روشن‌گری‌اش» که هفتم اسفند منتشر شده است، پاسخی بدهم؛ البته اگر ادمین جاعله، این یکبار را دندان روی جگر بگذارد و از این‌یکی متاع بگذرد و خودش را نیاندازد وسط.

این  دزدی‌های ناشیانه از کسی که انشاء نوشتن هم بلد نیست -و نشانی به سوء استفاده‌های دیگر به نام فَراستی در همان کانال و اینستاگرام می‌دهد- را گفتم تا مخاطبان به آن صفحه و عکس اعتماد نکنند و آقای منتقد را در یادداشت‌ها و برنامه‌های تصویری‌اش دنبال کنند.


پی‌نوشت1: دیروز ظهر با استاد فَراستی تماس گرفتم و شرح ماجرا را برایشان توضیح دادم. آقای منتقد گفت: «همه کانال‌های مجازی به نام من مردود هستند.»

پی‌نوشت2: میثم امیری راست می‌گوید؛ چندماهی است دارد می‌گوید در عرصه‌ی نوشتن، فامیلی‌ام را با پسوندی، پیشوندی چیزی متعین کنم. متعین می‌کنم؛ محسن باقری هَرابَرجانی (روستای پدری‌ام).

تبریک کنایه آمیز محسن تنابنده به اصغر فرهادی

در وانفسایی که عده ای بدریش کمر به نابودی سینما بستند تو بی ریش والبته باریشه بی هیاهو و جنجال بار دیگر بر قله نشاندیمان آخ که خندیدن به ریش آنها از این بالا چه کیفی دارد.

واکنش فرّخ نزاد به صحبتهای فراستی در "هفت" اخیر + پاسخ سید محسن باقری

 http://s5.picofile.com/file/8287807392/52.jpg

برای مشاهده تصویر در اندازه واقعی بر روی آن کلیک کنید.


اشاره: متن زیر توسط «سیّد محسن باقری» نوشته است. جناب فراستی شاگرد دیگری هم دارند که نامی مشابه دارد: «محسن باقری».  در این روزهای اخیر دو مطلب به قلم محسن باقری در وبلاگ منتشر شده است. اما متن زیر نخستین متنی است که در روزهای اخیر از سیّد محسن باقری منتشر می شود.

***********************************************

سیّد محسن باقری:

مسئولیت این پاسخ همه جوره به عهده سید محسن باقری می باشد. تحت هیچ شرایطی این پاسخ را به استاد نچسبانید. (خطاب به پاپاراتزی ها) _ دین ندارید لااقل آزاده باشید.


خطاب به فرخ نژاد:  تا کی میشود با پوپولیست پشت موبایل قایم شد؟ چرا به هفت نیامدی؟ کجایت بند آمده بود که ننشستی رودرو توهین کنی؟ کمی جربزه به خرج میدادی و به جای رئیست که صبح متن انتقادی مینویسد و شب به قربان صدقه خم ابروان چشمان یارش (افخمی) میرفت  _ تو می آمدی و میزدی و افخمی را مجبور به گذاشتن پست پوپولیستی میکردی. حالا که نیومدی پس چرا جرات میکنی پشت موبایلت نقش لات مظلوم نما و فردین بازی که مثلا قدرت از آن توست اما پهلوانی اجازه نداده و رحم کردی به این طفل معصوم ببچاره رسانه ملی... این چه مسخره بازی درآوردی؟
از یک طرف به برنامه نمیری و از آن طرف گریه میکنی که چرا من با موبایل تو با رسانه میلیونی  تلویزیون؟ به خدا دیگر شورش را درآوردید چرا انقدر ترسو و بزدل شده اید؟ چرا در فضای مجازی دو گرم به آن گوشت اضافه میشود و هنگام رویارویی صد گرم گوشت از کف میدهی؟ چرا مردم را با این متن های پوپولیستی شبیه به رئیس جمهور مورد حمله تان (و البته مورد علاقه امروزتان) "محمود احمدی نژاد " مردم را فریب می دهید؟ فکر میکنید تا کی می توانید این بازی را ادامه داد؟ تا انتخابات بعدی یا تا اکران گشت ۲؟
عیبی ندارد ما قبلا هم گفته بودیم که نه ما زدیم نه شما دستت به ما رسید _ اما انقدر شورش را در آوردید که گند خودزنی ات مانند فیلم ابدویک روز توسط رفیقت که موبایلت باشد درآمده. آخر حمید جان خودزنی برای گنده شدن فیلم و خود؟ _ چرا انقدر بچه شدی ؟ شاید از وقتی تهیه کننده شدی احساس بچگی میکنی. نترس فوقش بک فیلم دیگر با وامی دیگر از بانک و تولید نصف قیمت و پس انداز وام درشت و خوردن سود بانکی لش _ دیدی دایره وطن فروشی را ... ندیدی   به زودی وقتی اینکاره شدی، خواهید دید. بهتر است از این روشهای کثیف برای جنجال سازی فیلمت استفاده نکنی و همان روش وطن فروشی خوذ رل پیش بگیری چون این وسط خودت رو نابود میکنی. بیا انقدر ترسو نباش. 
خلاصه _ عاقبت پرده هنگام تعویض لباس هایت می افتد و همگان خواهند دید آن نقطه را.  آنجایی که هیچ نیست. مگر شانس آورده و در آن لحظه موبایلت را همراه داشته باشی؛ بلکه شاید اعتماد به نفس کاذبش بتواند آنجا را با سیلی سرخ نگه ندارد و معلوم نشود که و چه هستی. با موبایل قطعا چیزکی هست که متعاقبا مردم میروند و میگویند چیزها.
 بله فلسفه اضافه شدن با موبایل و کم شدن بدون موبایل در اینجا نهفته است که مردم  چیزکی را میبینند و چیزها میگویند. آنهم به دلیل پرسپکتیو لنز است که از صفحه موبایل ایجاد میشه. توهم نزنید که چیزها دارید و چیزک نیست. نظر من را بخواهند که میگویم حتی چیزک هم نیست.
پاسخم را با لحنی لمپنی خطاب ابراز کردم هر چندکه با آن مخالفم و ه علاقه ای به تکرار آن ندارم _ اما واقعا نمیدانم با پوپولیست لمپپن چگونه باید سخن گفت.
هر چه شد؛ خلاصه ما گفتیم و پیشنهاد ما این است که از دروازه ردش نکنی، شاید تلنگری برای بیدار کردن رگ غیرت گوشتتان شود و شوکی خورده شود و فرصتی برای کنار نهادن گوشی فراهم شده و لحظاتی را با حقیقت زندگی بگذرانید بلکم؛ شاید، اگر خدا بخواهد خود را بگدریابید و بمانید.
این ادبیات سخیف خود را علی رغم میل باطنی   برای اثبات مردانگی و شجاعت خود، حاضر به بازگویی آن به صورت رخ در رخ و چشم در چشم هستم. در هر مکان و هر زمان.
حتی اگر برایم گران تمام شود اما به ایستادگی در مقابل احمدی نژادیسم می ارزد.
یا حق