مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

واکنش فرّخ نزاد به صحبتهای فراستی در "هفت" اخیر + پاسخ سید محسن باقری

برای مشاهده تصویر در اندازه واقعی بر روی آن کلیک کنید.

اشاره: متن زیر توسط «سیّد محسن باقری» نوشته است. جناب فراستی شاگرد دیگری هم دارند که نامی مشابه دارد: «محسن باقری». در این روزهای اخیر دو مطلب به قلم محسن باقری در وبلاگ منتشر شده است. اما متن زیر نخستین متنی است که در روزهای اخیر از سیّد محسن باقری منتشر می شود.

***********************************************

سیّد محسن باقری:

مسئولیت این پاسخ همه جوره به عهده سید محسن باقری می باشد. تحت هیچ شرایطی این پاسخ را به استاد نچسبانید. (خطاب به پاپاراتزی ها) _ دین ندارید لااقل آزاده باشید.

خطاب به فرخ نژاد: تا کی میشود با پوپولیست پشت موبایل قایم شد؟ چرا به هفت نیامدی؟ کجایت بند آمده بود که ننشستی رودرو توهین کنی؟ کمی جربزه به خرج میدادی و به جای رئیست که صبح متن انتقادی مینویسد و شب به قربان صدقه خم ابروان چشمان یارش (افخمی) میرفت _ تو می آمدی و میزدی و افخمی را مجبور به گذاشتن پست پوپولیستی میکردی. حالا که نیومدی پس چرا جرات میکنی پشت موبایلت نقش لات مظلوم نما و فردین بازی که مثلا قدرت از آن توست اما پهلوانی اجازه نداده و رحم کردی به این طفل معصوم ببچاره رسانه ملی... این چه مسخره بازی درآوردی؟
از یک طرف به برنامه نمیری و از آن طرف گریه میکنی که چرا من با موبایل تو با رسانه میلیونی تلویزیون؟ به خدا دیگر شورش را درآوردید چرا انقدر ترسو و بزدل شده اید؟ چرا در فضای مجازی دو گرم به آن گوشت اضافه میشود و هنگام رویارویی صد گرم گوشت از کف میدهی؟ چرا مردم را با این متن های پوپولیستی شبیه به رئیس جمهور مورد حمله تان (و البته مورد علاقه امروزتان) "محمود احمدی نژاد " مردم را فریب می دهید؟ فکر میکنید تا کی می توانید این بازی را ادامه داد؟ تا انتخابات بعدی یا تا اکران گشت ۲؟
عیبی ندارد ما قبلا هم گفته بودیم که نه ما زدیم نه شما دستت به ما رسید _ اما انقدر شورش را در آوردید که گند خودزنی ات مانند فیلم ابدویک روز توسط رفیقت که موبایلت باشد درآمده. آخر حمید جان خودزنی برای گنده شدن فیلم و خود؟ _ چرا انقدر بچه شدی ؟ شاید از وقتی تهیه کننده شدی احساس بچگی میکنی. نترس فوقش بک فیلم دیگر با وامی دیگر از بانک و تولید نصف قیمت و پس انداز وام درشت و خوردن سود بانکی لش _ دیدی دایره وطن فروشی را ... ندیدی به زودی وقتی اینکاره شدی، خواهید دید. بهتر است از این روشهای کثیف برای جنجال سازی فیلمت استفاده نکنی و همان روش وطن فروشی خوذ رل پیش بگیری چون این وسط خودت رو نابود میکنی. بیا انقدر ترسو نباش.
خلاصه _ عاقبت پرده هنگام تعویض لباس هایت می افتد و همگان خواهند دید آن نقطه را. آنجایی که هیچ نیست. مگر شانس آورده و در آن لحظه موبایلت را همراه داشته باشی؛ بلکه شاید اعتماد به نفس کاذبش بتواند آنجا را با سیلی سرخ نگه ندارد و معلوم نشود که و چه هستی. با موبایل قطعا چیزکی هست که متعاقبا مردم میروند و میگویند چیزها.
بله فلسفه اضافه شدن با موبایل و کم شدن بدون موبایل در اینجا نهفته است که مردم چیزکی را میبینند و چیزها میگویند. آنهم به دلیل پرسپکتیو لنز است که از صفحه موبایل ایجاد میشه. توهم نزنید که چیزها دارید و چیزک نیست. نظر من را بخواهند که میگویم حتی چیزک هم نیست.
پاسخم را با لحنی لمپنی خطاب ابراز کردم هر چندکه با آن مخالفم و ه علاقه ای به تکرار آن ندارم _ اما واقعا نمیدانم با پوپولیست لمپپن چگونه باید سخن گفت.
هر چه شد؛ خلاصه ما گفتیم و پیشنهاد ما این است که از دروازه ردش نکنی، شاید تلنگری برای بیدار کردن رگ غیرت گوشتتان شود و شوکی خورده شود و فرصتی برای کنار نهادن گوشی فراهم شده و لحظاتی را با حقیقت زندگی بگذرانید بلکم؛ شاید، اگر خدا بخواهد خود را بگدریابید و بمانید.
این ادبیات سخیف خود را علی رغم میل باطنی برای اثبات مردانگی و شجاعت خود، حاضر به بازگویی آن به صورت رخ در رخ و چشم در چشم هستم. در هر مکان و هر زمان.
حتی اگر برایم گران تمام شود اما به ایستادگی در مقابل احمدی نژادیسم می ارزد.
یا حق

سیّد جواد یوسف بیک دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت 14:01

نظرات 8 + ارسال نظر

علی-ر سه‌شنبه 10 اسفند 1395 ساعت 01:12

سید عزیز:
سلام و خدا قوت.این چند روزه خیلی سرت شلوغ بوده و بالا و پائین داشتی.سوابق صداقتت در این وبلاگ ثابت کرده که بدون هیچ کم و کاستی،نظرات رو انعکاس دادی.چه حالا و چه در گذشته که کلی هم فحش و دری وری نثارمان میشد.اما همیشه به یک چیز اعتقاد داشتم و مطمئنم که خیلی ها برخلاف بعضا نظراتشان،هرگز نمیتوانند منکر این شوند که جواب های،همیشه هوی بوده است.هرکسی هم مطلبی مینویسد و عقایدی که مطرح میکند،مسئولیتش را باید بپذیرد و مطمئن هستم که خواهد پذیرفت.بقول جناب فراستی:نقد،تیغ است!باید شجاعت و شهامتش را داشته باشیم که هرچه آموخته ایم را در آزمون مکتبمان به مرثه ظهور برسانیم.مسعود فراستی تا به این لحظه،با هر لحن و ادبیاتی که داشته،سرا پا ایستاده...با همه پستی و بلندیهای طول عمر و زندگیش.دلم برایش نمیسوزد.چرا که اینک سخت ترین و زیباترین لحظه ایست برای مردی که سالهاپیش،فرصت دوباره زندگی کردن داشته و فرصتی برای کسب دانشی بهتر و فرصتی برای آموختن آنچه که میتواند خوب باشد و آنچه که نمیتواند خوب باشد و چه فرقیست بین آنچه را که زمانی خوب می انگاشته و میپنداشته و بد بوده و آنچه را که میتواند ثابت کند که خوب بودن و دانش آموختن و دانش یاد دادن ربطی فقط به لحن و گفتار ندارد بلکه به اثبات نیاز دارد!دلم برای آنهایی میسوزد که سالها تلاش میکنند تا آنچه را که بر خلاف مسعود فراستی نتوانسته اند ثابت کنند،را درون سینه هایشان خفه میکنند و ادعا میکنند که حالشان خوب نیست!و آنهایی که به جای قلب و احساسشان از تکنولوژی و علم مجازی برای گفتمان و مناظره هایشان،زره میسازند و با تصویری بدون صورتک هایشان،سلاح میکشند و(بقول جناب سهیلی) هل من مبارز میطلبند!
و آنهایی که هر زمان میخواستند که بر علیه یک صدای مخالف خواسته حقشان فریاد بزنند و صدایی به رسایی صدای مخالفشان نمیشنینند،حالا همگی دست در گردن هم انداخته اند و متحد شدند که فریادشان را آنقدر بلند کنند تا صدای مخالفشان را خفه کنند،غافل از اینکه هر صدایی و فقط هر تک صدایی میتواند فریادش را حتی به اوج آسمانها هم برساند و ندای مظلومیتش را به تنهایی فریاد بزند.
بر ما ثابت شده است که در تاریخ بوده است تنها صدای مظلومی که عرش آسمانها را هم به حال عالم گریاند!
یاعلی مدد.

......... سه‌شنبه 10 اسفند 1395 ساعت 00:30

شما سروری آقا سید
نه والا. ایشون گفتن که نگم.فقط میتونم بگم ایشون به شما بسیار علاقه مندند و هر جا مینشینند صحبت از سواد،و فهم شعور شما میکنند.ایشون آقای فراستی رو هم دوست میدارند.انشالله اگر ایشون رو دیدید(که بعید میدونم)خودشون خدمتتون میگن.ایشون با شما به صورت مجازی در ارتباط اند.ببخشید تو رو خدا.

سید جواد:
چه «پلیس بازی» عجیبی !
به هر حال ممنون از لطف ایشان و زحمات شما.

علی-ر سه‌شنبه 10 اسفند 1395 ساعت 00:30

جناب حامد عزیز سلام:
اگر منظورتون <<نمیتونی باخودت ببری>>کاپرا هست که فکر کنم نظرشون مثبت باشه.البته بنده به اندازه سید و سایر شاگردان استاد،اطلاعات مستقیم ندارم،ولی در گذشته و نقدهاشون،از اشاراتشون به فیلمها ،بی اطلاع یا کم اطلاع هم نیستم.

......... دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت 18:37

سلام
آقا سید باز هم از شما بابت نوشتارم عذر میخوام.من بی تقصیرم و به توصیه یکی از دوستانتون توی همین وب مامورم که خبر ها رو بهتون برسونم،چون ایشون گفتند که آقا سید اهل سانسور نیستن. من کسی نیستم که راجع به سینما نظر بدم.کار من پیدا کردن خبر است برای شما.
شرمنده داداش.مخلص شما.

سید جواد:
سلام.
شما و آن دوست گرامی لطف دارید. از هر دو سپاسگزارم و . . . حق دارم بپرسم کدام یک از دوستانم را می فرمایید؟

تشکر دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت 17:37 http://a@a.com

در جواب همه سوالها --اگر همه نیم نگاهی با وجدان به
زیست خودشان ونحوه کسب در آمدشان بیندازند تکلیف همه موافقان و مخالفان مشخص می شود . البته جراتی می خواهد که هرکس ندارد.
نحوه زندگی و زیست آقای فراستی برای همه
مشحص است.
بسیار سپاس از شما آقای یوسف بیک.

محمد دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت 16:10

مرسی "سید "محسن باقری
آقای فرخ نژاد:یعنی الان مثلا اگر زنگ میزدی به افخمی که منم میخوام بیام توی هفت،اجازه نمیداد؟
عوض شدی!
یاد فیلم روزهای زندگی بخیر

Arka دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت 15:29

والا من خودم طرفدار مسعود فراستیم. اما این ادبیات فقط از روی خشم نوشته شده و مطمئنما نویسندش (آقا سید محسن) همین الآن هم ناراحته.

تو رو جدت پاکش کن داداش که بیشتر سوء استفاده میکنن.

شما هنوز اصلاح طلبا رو نشناختین! گرگند در لباس گوسفند

حامد دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت 15:24

سلام. میخواستم بدونم نظر استاد راجع به فیلم you cant take it with you از کاپرا چیه؟توی نمره دهی به فیلم ها که نبود.خودتون چی؟اگه بقیه دوستان هم میدونن ممنون میشم که بگن.

سید جواد:
اطلاعی ندارم.

نام

ایمیل

آدرس وبسایت