شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.
شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.
داستان کاراگاهی - ویلیام وایلر - 1951
(نشست دوم)
زمان: جمعه 26 آذر 95 - ساعت 14:00
مکان: کرج، مهرشهر، بلوار شهرداری، خ 341، کافه راندوو
جهت دانلود زیرنویس فارسی این فیلم، "اینجا" را کلیک کنید.
با سلام
استاد کتابی را در زمینه فرهنگ و شناخت فرهنگ معرفی میکنن؟اسم اون کتاب یا کتاب های مهم چیست؟ سپاس
سید جواد:
سلام.
می پرسم ازشان.
سلام.....
من پاسخم رو نگرفتم سید عزیز
سید جواد:
سلام.
عذر میخواهم که توضیح ندادم. عزیز جان، باید اندکی تأمّل بفرمایید تا بنده ایشان را ببینم و سؤالتان را از ایشان بپرسم. در صورت ارائه پاسخ، ذیل همین کامنت آن را به خدمت تان تقدیم خواهم کرد.
سلام
استاد گاها نظرات سیاسی هم داده اند....مثلا درباره عملکرد این دولت یا دولت های قبل...... میخوام نظرشون رو با توجه به اینکه در سیاست هم مطالعه و آگاهی دارند بپرسم. نظر استاد درباره ی آقای هاشمی رفسنجانی و رییس دولت اصلاحات چی هست؟ نظرشون درباره مصدق و بازرگان چطور؟
امیدوارم این سوال بنده را خدایی نکرده شیطنت و همونطور که دوستان گفتن کینه توزی قلمداد نکنید سید عزیز....فقط چون میدانم استاد سوادش را دارند پرسیدم.ممنون.
با سلام
میخواستم بدونم اقای فراستی در عرصه نقد ادبی یا مثلا هنر های تجسمی هم قلم زده اند یا فقط تو حوزه نقد سینما نوشتند؟
سید جواد:
سلام.
خیر. نقدهای کتبی ایشان فقط سینمایی است.
در رابطه با نقد استاد بر خشک سالی و دروغ و بحثهای دیگه ای که کردن.استاد چون تجربه ی ساخت فیلم ندارن این رو با زندگی کردن عوض می کنن و می گن چون تو زندگی اینطور حس می کنیم جای دوربین باید اینجا باشه و فلان.اگر اینطور بود باید تمام فیلمها به یک صورت فیلمبرداری می شدند و خب به شکل امروز نبود.
در مورد فلاش بک هم پس وقتی در فیلم پدر خوانده از آل پاچینو به پدرش(دنیرو ) فلش بک می خوره باید کاملا اشتباه باشه که پسری پدرش رو ببینه وقتی خودش نوزاده.
با سلام
در برنامه هفت فکر کنم با موضوع علی حاتمی استاد فراستی از فیلم کندو تعریف کردند بعد فیلم را دیدم که مزخرف و بیخود بود از لحاظ داستان و محتوی و در کنارش ان صحنه خیلی مبتذل جنسی تعجب کردم چرا اقای فراستی این فیلم را تعریف کردند
دوست عزیز خورشیدی محترم:
بنده در این چند وقت سعی کردم تا به اندازه لازمی که میدونم،نظرات و انعکاس افکارم رو کمتر در اینجا به چالش بکشم و مطرح کنم.فکر کنم که کامنت آخرتون بود که باعث شد،نکته ای دیگر رو متذکر بشم.
شما در پایان متنتون،اشاره کردید که در مورد استاد،قضاوت کردید وتهمت زدید و همین نسبت متقابل و تخته گاز رفتن رو به بنده گوشزد کردید!
اما اگر شما به متن کامنت فبلی تون مراجعه کنید،جملات و نسبتی که به کار بردید(تفرعن و تکبر و تبختر و انزجار در نگاه معلم نقد موج میزند) لحنی بسیار نفرت انگیز و هجمه آوری بود،نسبت به یک استاد و معلم سینما،از طرف یک کاربر این وبلاگ!و متقابلا من هم بعنوان یک کاربر این وبلاگ به این هجمه و انتقاد شما،پاسخ دادم...ولی شما توهین و قضاوت بنده به خودتون رو در کنار توهین و قضاوتتون به استاد رو قلمداد کردید که فکر کنم شما بیشتر از بنده تخته گاز رفته بودید و تقابل رفتار بنده با شما،در مقابل رفتارتون با استاد،مقیاس زیادی داشته باشه!
و اینکه شما از استاد،نقل قول کردید:(ای جوان:حق اظهار نظر نداری چون کسی نظرت را نمیخواهد فقط طوطی وار سوال کن و خلاقیت را کنار بگذار.)!...بنده به هیچ عنوان و یادم نمیاد که عین این جملات و کلمات رو در این ویدئو از زبان استاد شنیده باشم!(آنچه که بنده شنیدم این بود:من نظر تو رو نمیخوام،فقط میتونی سوال کنی-نظر تو برام مهم نیست-من معلم هستم و تو شاگرد)و یکی از بهانه های من برای کامنت قبلی،همین شلوغ کاریها و تند و تند نوشتن هاست.و حالا اگر شما اعتراف کرده اید که زود قضاوت کرده اید و اشتباه کردید،خدا رو شکر که اگر کسی جرات و جسارت و شهامت توهینی که به هرکس نسبت میده رو داره،با اعترافش به اشتباهش رو هم بتونه مثل همون شهامتش،توجیه پذیر کنه!
امیدوارم به بنده هم اعتماد کنید و اگر واقعا،از روی ستیز و
عمدی،نظراتتون رو در کامنتهای قبلی،ننوشته اید،سعی کنید که بدون هیچ ستیزی از طرف بنده،بعنوان راهنمای یک دوست قبول کنید و توضیحات بنده(بخصوص این کامنت رو)عاری از هرگونه بحث مجادله انگیز بپذیرید و سعی کنید،بیشتر از اونچه که مینویسید فکر کنید و بیشترین چیزی رو که میشنوید رو در خلاصه ترین و بهترینی که فکر میکنید رو برای دیگران بازگو کنید.
ممنون از حوصله تون!
اتفاقا در صفحه کوچیکی که دارم این متن رو مینویسم،دارم تصویر عکس زیبای ریچارد بروکس رو در کنار پوستر زیبای فیلمش میبینم...مرسی سید عزیز!این عکس واقعا مثل نقاشی هست...یک قاب فلسفه ای بسیار و زیبا...قطعه ای زیبا از تاریخ سینما و تاریخ این جهان هستی که از گذشته بجا مونده!
عزیزان سلام.صلوات ختم کنید بابا. یکی ی چیزی گفت بعد عذرخواهی کرد حالا.بیخیال شین دیگ ه. آقا سید شما یچیزی بگو.....نگران اون بچه هم نباشید با دو تا کلمه هیچ چیزش نمیشه
سید جواد:
سلام عزیز.
مرسی از کلامت.
سلام آقای علی.ر
من یک کلمه از صحبت هاتون رو متوجه نشدم! من از سید جواد پرسیدم که استاد چرا این برخورد رو با اون نوجوون کرد؟با توجه به اینکه سید جواد در گذشته و در کامت ها گفته استاد به تضارب آرا اعتقاد دارند و من این را عملا در این کلاس ندیدم. و وقتی سید گفت:اون جوان حرف بدی زد و در تدوین نیامد و به من اعتماد کن، من اعتماد کردم و اعتمادم رو پس هم نمیگیر م. چون دروغ نشنیدم تا حالا ازشون و قبول کردم زود قضاوت کردم.اشتباه کردم. من اینقدر بیکار نیستم که بشیم پشت سیستم و برای استاد فراستی طراحی یک آبروریزی و یا ضربه زدن رو داشته باشم و فقط وبلاگ رو دنبال میکنم.من هم جواد آقا سید رو به شما می دم. تخت گاز رفتید عزیز من ! دنیای کوچکی نه؟ من استاد رو بد قصاوت کردم و بهش تهمت زدم و شما هم به بنده!
جناب خورشیدی عزیز:
خواستم چند نکته ای رو در باره کامنتهایی که نوشتید رو ارائه بدم.اول اینکه میخوام خیلی ساده و شفاف جواب سوال اون دوست نوجوونمون رو بدم و بعد شاید در همینجا به نکته شما بتونم کمکی قانع کننده ارائه بدم.
دوست نوجوونمون سوال کردند که مگه از "دل"برنمیاد هر اونچه که میخواهیم رو؟پس "دلمون" هم به سرمون مراجعه میکنه و فلسفه میخواد!
زمانی در حدود نیم قرن پیش،فیلمساز بلند پروازی به نام کوبریک که مدت ها قبل "دلش"میخواست فیلم بسازه و سرانجام فیلم ساخت و ساخت تا به فیلم ادیسه فضایی 2001 رسید!قبل از اون رفت پیش آرتور-سی کلارک و گفت:"دلم"میخواد فیلم علمی و تخیلی نوشته تو رو بسازم!سی کلارک جواب داد:فکر کنم که در مورد کلمه"دل"باهم هم عقیده ایم ولی نمیدونم اونجوری که "دلم" خواست و نوشتم،وتو "دلت"میخواد بسازی،چقدر بتونی "دل"مردم رو بدست بیاری و موفق باشی!پس بگذار به عقل و شعور و منطقم مراجعه کنم و فکر کنم تا فردا جوابت رو میدم!...فردای اون روز، سی کلارک با کوبریک تماس میگیره و میگه که هرچی به عقلم مراجعه کردم ولی"دلم"گفت که با پیشنهادت موافقت کنم.خلاصه آرتور سی کلارک و استنلی کوبریک،"یکدل"و باهم تصمیم به نوشتن و ساخت فیلم ادیسه فضایی میکنند.
یک روز سرهنگ جیم لاول(فرمانده تیم آپولو8)به کاپیتان جیم لاول(فرمانده سکان آپولو8)میگه که"دلم"میخواد برم سینما و یک فیلم ببینم...تو هم"دلت"میخواد بریم سینما؟...و جیم میگه:آره!منم خیلی "دلم"میخواد برم و یک ادیسه ای ببینم...بالاخره جیم و فرانکی به سینما میرند و در طول پخش فیلم،جیم با دستش اشاره ای به فرانکی میکنه و میگه:هی فرانکی ما خیلی وقته که"دلمون" میخواد به کره ماه بریم و درنوردیم،ولی این دوتا احمق"دلشون"خواست و موفق شدند که کره ماه رو که ما"دلمون"میخواد فتح کنیم و موفق نشدیم رو،به اینهمه جمعیت و به دنیا نشون بدند....پس چرا که ما نتونیم!!!و سرانجام چند ماه بعد از اکران فیلم ادیسه فضایی2001 بود که جیم لاول و فرانک بورمن موفق شدند که با آپولو8 قدم به کره ماه بگذارند!!!همونجا،جیم به فرانکی میگه که اگه اون شب"دلمون"هوس سینما نمیکرد،شاید هیچوقت جرات نمیکردیم که به ماه سفر کنیم!!!
و سرانجام به این درس هیچکاکی استاد فراستی میرسیم که میگند:از پس سرگرمی هست که هنر بر میاد و به اعتقاد بنده،از دل همین هنر سرگرم کننده هست که فقط با یک جمله میتونی هزاران سوال فلسفی رو دریابید!
واما شما دوست عزیز گرامی خورشیدی:
شما اشاره به اون جلسه و پایانش کردید و گفتید که جناب فراستی به اون نوجوان گفتند خفه!...پس حتما شما هم در اون جلسه حضور داشتید؟؟؟!!!پس چه لزومی داشت اینجا بیایید و مسئله ای رو مطرح کنید و صلاحیت اخلاقی یک استاد رو در ملائ شاگردان و هوادرانش ،زیر سوال ببرید؟و بعدش هم تشکر کنید و خداحافظی کنید؟...گیرم که (بنده واقعا مطمئنم)جناب فراستی در پایان(ندیده ونشنیده خودم)اون جلسه به اون نوجوان گفت خفه!چراکه مطمئنم هر کسی که میخواد در هر مقام و هر شکلی،سوالی از استادفراستی بپرسه،لیاقت همون جواب رو داره!اگر بزرگتر باشه،باید مقام و منزلت استاد رو بدونه و اگر کوچکتر باشه،خوب یاد بگیره که از بزرکتر چطور سوال بپرسه!
چند وقت پیش هم دوستی بنام رضا اینجا کامنت گذاشت و به احمق خطاب کردن یک منتقد،توسط اینجانب واکنش نشون داد و بعد هم دقیقا به روش شما،در آخرش تشکر کرد و خداحافظی کرد!!!واقعا امثال بنده و دیگران رو چی فرض کردید؟؟؟!!!
بزرگترهاتون،اون نوجوون رو کوک میکنند و به اون برنامه میفرستند و بعدش از سادگی(و یا آگاهی و همکاری)تدوینگر برنامه نهایت استفاده رو میکنند و نکته مورد نظرشون رو میقاپند و با فرستادن شما به این وبلاک و به چالش کشیدن استاد،عزم به تخریب استاد فراستی و دوستدارانشون رو دارند؟؟؟!!!
اگر هم عقیده بنده رو نسبت به جناب فراستی بدونید هم میگم که ما رئالیستها بر عکس شما ایدهآلیست ها،هیچوقت خلق و خوی و کلمات و بر خورد ها و کلا شخصیت های خصوصی اساتیدمون رو در راه آگاهی و آموزش و درس،مد نظر نمیگیریم و اونچه که برای بنده و سایر دوستانم اهمیت داره،یاد گرفتن سینما از استاد فراستی هست نه اینکه چی میگه و چه فحشی میده و چه شکلی اساتید شما رو گربه رقصونی میکنه!!!
هنوز هم بغیر از کارکتر امین تارخ و چند سکانس،با استاد فراستی،در زمینه فیلم مادر استاد علی حاتمی،کاملا و قطعا و تا ابدا مخالفم،ولی جرات نمیکنم که رو در رو بهش بگم...چرا که فکر میکنم خیلی خیلی گنده تر و تلخ تر از اون جمله ای رو که به اون نوجوون گفت،به من خواهد گفت!ولی شاید ده سال و شاید پنجاه سال دیگر و زمانیکه نه من و نه استاد،در قید حیات باشیم(دور از جون استاد)امثال بهتر و شاید خود اون نوجوون بتونند کشف کنند ولی فعلا نوک قله سینما در دست استاد فراستی هست و با وجود قدرت غول آساش نمیشه باهاش مجادله کرد.
من هم در خاتمه از حوصله شما و دوستان و بخصوص سید عزیز تشکر میکنم و ازتون میخوام که با امثال کامنت دوستتون رضا و کامنتهای (خنثی در نزد ما)بجای اینکه قصد تخریب دیگران رو دارید،جای بهتری اگر سراغ دارید،به تعلیم و رهنمون دیگران مشغول بشید.شاید با ساختن، بهتر و بیشتر از خراب کردن، بتونید لذت ببرید!...پیشنهاد میکنم که اول از خودتون شروع کنید!بسم ا...
نظر استاد در مورد باستر کیتون و هارولد لوید چیه؟
سید جواد:
صحبتی دربارهی هارولد لوید از ایشان یادم نمیآید ولی باستر کیتون را که یکی از خوبها میدانند.
سلام
متشکر سید جان.خیالم راحت شد چون فکر میکرم اگر در ترجمه یا نوشته ای از این واژه های تنوی ن دار استفاده کنم غلطه.
متشکر
سید جواد:
سلام.
مخلصم.
چشم.حرف شما درسته .منم اعتماد دارم ولی قبول کنید که قبول کردن این موضوع خیلی سخته.....یا اون مونیتور نباید این رو پخش میکرد یا باید کامل پخشش میکرد.به هر حال چشم:
سید جواد:
بله، کاملاً با فرمایش شما موافق هستم.
ممنون از اعتمادتان.
سلام و عرض ادب
ببخشید یک سوال. این حرف های که جدیدا خیلی بزرگ شده درباره ادبیات درسته؟ مثلا میگن تنوی ن برای لغات عربی است .پس چرا ما در نوشته هامون به لغات فارسی تنوین میچسبونیم؟ مثلا کلمه گاها غلط است؟یا هر کلمه ای که تنوین بگیر ه مثل خواهشا.....ممنون اگر پاسخ بدین.
سید جواد:
سلام.
البته این بحث اصلاً جدید نیست و از مدتها پیش مطرح بوده است. به هر روی توضیحاتی را خدمتتان عرض میکنم.
تنوین یکی از نشانههایی است که از عربی به زبان فارسی وارد شده و به عنوان نشانهای دخیل در زبان ما پذیرفته شده است. بنابراین استفاده از آن در زبان فارسی اشکالی ندارد. اما چون این نشانه، منشأ عربی دارد و ذاتاً عربی است، منطق ایجاب میکند که تنها در انتهای لغات عربی استفاده شود. به عبارت دیگر، تنوین وقتی وارد زبان فارسی شد، چون عربی بود قاعدتاً با لغات عربی وارد شد. بنابراین "گاهاً" و "خواهشاً" اشتباه است چون یک لغت فارسی ("گاه" یا "خواهش") با نشانهای عربی (تنوین) ترکیب شده است. وگرنه خودِ تنوین اشکالزا نیست و این سخن اشتباه است که بگوییم استفادهی هر لغت تنویندار در زبان فارسی غلط است. تنوین با لغات عربی بدون هیچ مشکلی اجازهی استفاده در زبان فارسی را دارد. یعنی استفادهی "بعضاً" به جای "گاهاً" اصلاً غلط نیست و "گاهاً" نیز به خاطر تنوینش نیست که غلط است، به دلیل استفادهی اشتباه از تنوینش است.
سلام.اخه وقتی ترامپ انتخاب بشه حرفهای آقای جوادی آملی تند تر می شه.اونوقت نظرات آقای فراستی هم عوض می شه دیگه. نه؟
سید جواد:
سلام
اصلا حق با شماست سید جان.من تخت گاز رفتم و اشتباه کردم.حالا شما اشتباه منو اصلاح کن داداش! فقط ی استدلال بیار که اون رفتار رو تایید میکند! من تا آنجایی که خوندم نفهمید اون بچه چی گفت که آقای فراستی ناراحت شد. فقط بگو چه اتفاقی افتاد.
سید جواد:
چون صحبت آن نوجوان پخش نشد، بنده هرگز به خودم اجازه نمیدهم حرفهای او را فاش کنم. یا به این بندهی حقیر اعتماد دارید و شهادتم را قبول میکنید، یا چنانکه عرض کردم به دنبال یافتن یک اشکال بودید که با آن کل شخصیت یک فرد را قضاوت کنید که خب، یافتید آنچه را میخواستید.
یادمان نمرود حرف آقای یوسف بیک گفتند که استاد فراستی به تضارب آرا معتقدند و الان دیدیم که تضاربی در کار نیست.ای جوان:حق اظهار نظر نداری چون کسی نظرت را نمیخواهد فقط طوطی وار سوال کن و خلاقیت را کنار بگذار. تفرعن و تکبر و تبختر و انزجار در نگاه معلم نقد موج میزند آن هم به گونه ای که ذوق یک نوجوان را کور میکند......دیگر شوخی نکن آقا سید...تضارب آرا برای خودی هاست نه یک نوجوان که هنوز همچون شما خودی نشده.....به قول استادتان که بعد از برنامه به آن جوان گفت هنوز مانده تا نظر بدی پس فعلا خفه.
سید جواد:
تخته گاز میروید، دوست عزیز!
پیاده شوید تا با هم قدمزنان برویم!
بریدید و دوختید، اما به قول سعدی "نشاید بریدن نیانداخته"!
در رابطه با این موضوع قبلاً صحبت شد و مفصلاً توضیحاتی ارائه گردید. اگر تنها منتظر مچگیری از جناب فراستی نبودهاید، پس از کنار گذاشتن عجله و چهار نعل تاختن، به آن مباحث مراجعه بفرمایید.
یه حبه نقد پخش نشده؟
سید جواد:
نه ظاهراً!
سلام، میخواستم بدونم استاد در مورد اسپایک لی نظری داده؛ اگه ندادند میشه بپرسید؟
سید جواد:
سلام.
نظرشان به طور کلی منفی است.
سلام انتخاب ترامپ در نقد های آقای فراستی تاثیری داره از این به بعد؟
سید جواد:
سلام.
جان!؟
چه ارتباطی دارد؟!
سلام سید.خسته نباشی
ببخشین بی ارتباط با موضوعه ولی اگه میشه این کانال یوتوبو چک کنین ببینین حرفاش خوبه؟ چطوریه؟ مخصوصا کلیپی که بحث کوروساواست واگه کانال دیگه ای میشناسی لطف کن ذکر کن استفاده کنیم.بنده یک مخاطب معمولیم. ممنون
https://www.youtube.com/user/everyframeapainting