مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

نگاه سعید اشتری به نقدهای مسعود فراستی و برنامه هفت

مطلبی نوشته شده توسط سعید اشتری در سایت آوینی فیلم با این عنوان "اخلاق گفتگو و نقد حلقه گمشده این روزها"


1. برنامه هفت، با همه تنگناها و با همه کاستی هایش، تلنگر و مقدمه ای ست برای حلول شادابی، نقادی، ایجاد گفتمان و بهتر شدن سینمای ایران در این روزها.
آنچه بیش از پیش مهم و کلیدی به نظر می رسد، اهمیت چگونگی ورود این شادابی و تازگی در فضای گفتمانی سینمای ایران است که البته گفتگو از بهترین شیوه هاست مشروط بر آن که، اخلاق گفتگو به درستی رعایت شود.


2. جملات فوق، و دست چین کردن جملاتی دیگری در این وادی، به ما کمک می کنند که بهتر و عمیق تر این نکته را دریابیم، که در مواقع بحرانی، چقدر متانت، صبر، بردباری و دوری از هیجان و عصبیت، راهگشا و موفقیت آمیز خواهد بود، همچنان که فرموده اند:

"فی تقلب الاحوالف علم جواهر الرجال"
در دگرگونی احوال است که جوهر (و حقیقت وجودی) افراد آشکار می شود.


3. از لوازم، امر اصلاح و هر اقدام مصلحانه، این است که، حتما، این قبیل امور، خود توسط مصلحان و با روش ها و شیوه های مصلحانه صورت پذیرد. به قولی، نمی شود با دستمال کثیف، و لو به قصد خیر و نیک، سطح بلور زندگی را پاک کرد و زوائدش را زدود.

4. نقد به معنای سنجش یک دیدگاه براساس ترازوی منطقی و تعیین اعتبار، صحت و دقت آن بر مبنای ملاک های عینی و همگانی است. نقادی و انتقاد کردن به معنای عیب گرفتن نیست. معنای انتقاد، یک شی را در محک قرار دادن و به وسیله محک زدن به آن، سالم و ناسالم را تشخیص دادن است. منتقد هرگز با سوی گیری منفی صرفا به یافتن مواضع خطا و رخنه نمی پردازد، بلکه او بی طرفانه در مقام جدا کردن صادق از کاذب و سخن موجه از بیهوده بر می آید. به همین دلیل محققان هوشمند اولین منتقدان آرای خود هستند. هدف نقد تخطئه صاحب نظریه نیست، بلکه مقصود از آن سنجش آراست و احکام و ارزش داوری مربوط به صاحب نظریه به سخن وی قابل سرایت نیست. پرهیز از نقد سخنگو به جای نقد سخن و احتراز از مغالطه انگیزه و انگیخته از شرایط نخستین نقد بی طرفانه است. رشد علم و توسعه جامعه، سخت محتاج نقد بی طرفانه آثار، مقاله ها و آراء است. به وسیله نقد روشمند، سخنان بیهوده، کتاب سازی، شخصیت پنداری از رواج می افتند و به جای آن اندیشه متقن رونق می گیرد.

5. هیچ آفتی به اندازه نقد گریزی و نقد ستیزی، فرهنگ جامعه را تهدید نمی کند.

6. یکی از مهمترین عوامل نقد بی طرفانه، توجه به اصل تقدم فهم بر نقد است. ابتدا سعی کنیم سخنی را که در مقام نقد آنیم، به دقت بشناسیم.

7. نقد شتاب زده و بدون فهم دقیق به تخطئه پرداختن غیر اخلاقی می انجامد.

8. نقد کردن و نیز نقد پذیری، دو توانایی است که علاوه بر دانش و مهارت بر هوش هیجانی - EQ - محقق نیز استوار است. به همین دلیل ژیلسون معتقد است که عظمت حقیقی یک فیلسوف، همواره متناسب است با امانتی که در مسائل عقلی به کار می برد. وی در موضع دیگری می گوید: اساس همه مشکلات فلسفی ما یک مشکل اخلاقی است و آن اینکه مردم سخت مشتاق یافتن حقیقت اند اما از پذیرفتن آن به شدت سر باز می زنند.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد