مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

یادداشت محمود گبرلو درباره حواشی اخیر

دوستان، بزرگواران، اهالی محترم سینما، منتقدان، مسئولین، مجلسیان، حزب الهی‌ها، خواهش می‌کنم این بحث‌های خانمان برانداز را تمام کنید . سینما، انقلاب، مردم، نظام، رسانه ملی و … جایگاه شان فراتر از این حرف‌هاست که به مسایل شخصی و زندگی خصوصی همدیگر بپردازید و از تربیون‌های مختلف رسانه‌ای آبروی یکدیگر را ببرید‌.

چرا کسی جلوی این حرف‌های خاله زنکی را نمی‌گیرد. این حرف‌ها و رفتارها حیثیت سینما و سینما‌گر ایرانی بخصوص سینمای انقلاب را از بین می‌برد‌. چرا برای رسیدن به مقاصد مختلف که آشکاراست دست از این رفتارهای ضد هم برنمی‌دارید؟ بخدا مردم همه چیز را می‌فهمند . چرا سرتان را مثل کبک در زیر برف کردید و فکر می‌کنید با این حرف‌ها به مقصد‌تان می‌رسید‌؟

قرار این نبود‌. قرار بود، تحلیل کنیم ،ارزیابی کنیم ، خوبی‌ها را بگوییم ، ضعف‌ها را برطرف کنیم ، با احترام حرف بزنیم . گزک به دوست نادان و دشمن زیرک ندهیم .آیا این مفهوم گفتمان است‌؟ اینکه حیثیت و شخصیت و اعتبار هم را لکه دار کنیم‌؟ دیگر چه می‌ماند از این سینمای نحیف و نجیب پس از انقلاب‌؟ آیا دوباره مردم ما را می پذیرند‌؟‍‍‍‍ آیا آبروی رفته دوباره باز می‌گردد‌؟ بخدا مردم‌، سینما و سینما‌گر ایرانی را (چه فیلمساز چه منتقد )همه را دوست می‌دارند نکند همه گرفتار دسیسه‌ای شده ایم که دنبال تعطیلی سینما است‌؟ این است وظیفه رسانه ملی‌؟ وظیفه رسانه‌ها و منتقدان ؟ وظیفه سینماگران‌؟ آنموقع خیالتان راحت می‌شود‌؟

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد