مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

برنامه‌ی این جلسه‌ی کلاس‌های کافه راندوو

http://s9.picofile.com/file/8268352200/Add_Cafe.jpg




http://s3.picofile.com/file/8211020734/analyze2.jpg


جلسه چهل و نهم (95/7/9):

جویندگان
، جان فورد، 1956



http://s8.picofile.com/file/8268350818/C_Classic.jpg


جلسه سی و دوم
(95/7/11):

[به زودی اعلام خواهد شد]

نظرات 35 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 7 مهر 1395 ساعت 15:45

[بعد از پرسش و پاسخهایی درمورد فیلم فروشنده و موسیقی سابق ایران و جویا شدن نظر فراستی درمورد آنها ، یعنی بعد از سوالاتی درمورد سینما و موسیقی سوالی درمورد فلسفه هم از ایشان می پرسیم:]

-استاد اندیشه شوپنهاور را بررسی کرده اید تا کنون ؟
[استاد آب دهانش را قورت می دهد و : ]
+شوپنهاور به من چه ! تخصص من سینماست
-اما کتابهایی مربوط به نیچه اینجا می بینم ، او متاثر از شوپنهاور است
+نیچه متاثر از همه فلاسفه ست
:)

سید جواد:
ای وای! دست آقای فراستی رو شد! حالا ما دیگه با چه آبرویی به کار در این وبلاگ ادامه دهیم؟!
این جملات دست‌مالی شده و تکراری چقدر بی‌سوادی آقای فراستی را آشکارا برملا می‌سازد!
دوستان، خُب وقتی یک آدم تازه بی نام و نشان شده می‌آید و دلایلی به این محکمی ارائه می‌کند، چرا نباید حرفش را قبول کنیم؟ من یکی که قانع شدم و تازه فهمیدم در این چندین سال، هر وقت جناب فراستی آب دهان قورت می‌دادند، داشته‌اند بی‌سوادی‌شان را پنهان می‌کرده‌اند و مای از همه جا بی خبرِ بی‌سوادِ عقده‌ایِ فلسفه‌نخوانده با هر بار آب دهان قورت دادن، گمراه‌تر می‌شده‌ایم!
دوستان، شما را به خدا، مقاومت نکنید. رها کنید این طرف‌داری پوشالی‌تان را. یک نفر آمده دارد روشن‌تان می‌کند. خب روشن شوید دیگر!

کمیل جمعه 2 مهر 1395 ساعت 16:11 http://cinematic-writing.blogsky.com

علت جدایی استاد از نشر ساقی و چاپ "حماسه سرای سینما" در نشر مروارید،به همین علت تجدید چاپ بدون ویرایش لذت نقد بود؟

سید جواد:
خیر. تجدید چاپ "لذت نقد" بعد از آشتی جناب فراستی با نشر ساقی اتفاق افتاد؛ پس از اینکه "اسطوره سینما" منتشر شد.

علی-ر جمعه 2 مهر 1395 ساعت 13:33

ممنونم سید جان بخاطر راهنمایی هات.بعض مواقع در سینما،هیچ احتیاجی برای دیالوگهای آنچنانی و یا سکانس های عجیب و غریب نیست. بعضی مواقع،فقط تنها یک نما میتونه برای کلیت یک فیلم در راز ماندگاریش قناعت بشه!

علیرضا درویش جمعه 2 مهر 1395 ساعت 11:37

آخرین برنامه یعنی اینکه کلاسها به اتمام رسیده یا اینکه تا الآن آخرین برنامه س؟

سید جواد:
هیچ‌کدام. برنامه‌ی جلسه‌ی آینده است. شاید واژه‌ی "آخرین" سوء تفاهم ایجاد کرده. تغییرش می‌دهم.

کمیل جمعه 2 مهر 1395 ساعت 11:26 http://cinematic-writing.blogsky.com

سلام
آیا کتاب رویا-پناهگاه استاد در تجدید چاپ،ویرایش هم خواهد شد یا بدون تغییر تجدید میشود؟
سپاس

سید جواد:
سلام.
و الله کتاب "لذت نقد" را که یک عالمه ویرایش کردیم و مطلب جدید بهش اضافه کردیم، بدون ویرایش‌ها تجدید چاپ شد. بنابراین نمی‌دونم درباره "رؤیا-پناهگاه" باید چی بگم.

علیرضا پنج‌شنبه 1 مهر 1395 ساعت 00:51

سلام میخواستم نظر اقای فراستی در مورد فیلم های Max Ophüls چیست؟

سید جواد:
سلام.
یادم است که زمانی به "نامه‌ای از زنی ناشناس" از 4 امتیاز 3.5 داده بودند.

علی-ر چهارشنبه 31 شهریور 1395 ساعت 13:59

َسلام:
ممنونم سید عزیز بابت تذکر شوستروم!و ممنون بابت راهنمایی فیلم باد.
البته در باره شیطان صفتان باید توجه داشت که بعداز زمان این فیلم،فیلمهای زیادی ساخته شدند ولی اتفاقا در زمان تخلیه آب استخر،سوالی در ذهن بیننده نقش میبندد که اگر جسد در استخر نیست،کجاست؟کسی از توطئه این دو نفر خبر داشته و خواسته جسد رو جابجا کنه تا شاید اخاذی کنه و یا یکی از همین دونفر،جسد رو از دیگری مخفی کرده تا شاید نقشه دیگه ای داشته و یا شاید اصلا مرده زنده شده و از استخر فرار کرده!و شاید چراهای دیگر!اما از اونجاییکه شیطان صفتان و سرگیجه فکر کنم از اقتباس یک نویسنده هست،هیچکاک با توجه به همین متر و معیاری(یک متردر هنر وجود دارد و آن زندگی است، خط‎کش ما هم فقط فرم است و حس.)که جناب فراستی و سید عزیز همیشه تاکید داشتند،سرگیجه رو ساخته و حتما بعد از همون اتفاق استخر،و ناپدید شدن جسد که تقریبا داستان (بنظر بنده)کله پا میشه،لو نمیره!،کلوزو نقطه ضعف اش رو در میانه های داستان فیلمسازیش،نشون داد و با همون نیمچه نیمی که قبلا گفتم،تونست در لحظه پایانی با یک ضربه شصت،داستان رو تموم کنه و موفق هم شد!(همون متدی که نولان از بدو ظهورش بارها داره ازش استفاده میکنه و نوجوانان ما که شیطان صفتان رو هنوز ندیدند،ادعا میکنند که مخترع این نوع سبک فیلمسازی نولان هست!)هنوز هم بین موافقان هیچکاک و مخالفانش،نظریه شیطان صفتان و سرگیجه،به شدت بحث میشه.البته من هنوز هم سکانس ابتدایی دهکده و اون کافه و مدرسه شبانه کلوزو رو میپسندم ولی بقول استاد فراستی:همون پنج و ده دقیقه و یا نیم ساعت و تا جایکه جواب بده،مابقی در نیومده!من قبلا مزد ترس رو بیست دقیقه بیشتر نتونستم تحمل کنم ولی شیطان صفتان رو به زور تا آخرین لحظه دنبال کردم و نتیجه گرفتم و شاید حالا اگر بعد سکانس تخلیه استخر ادامه اش سخت باشه،الان حاضرم که دیگه ادامه ندم و چهل پنجاه دقیقه وقت زندگیم رو تلف نکنم تا به صحنه پایانبندی داستان برسم.راز فیلمهای ماندگار همینه...بعضی فیلمها رو با یک یا دو سه بار دیدن میشه تحمل کرد ولی بیش از اون جواب نمیده.البته هیچکاک، استاد به دوساعت پای اثر دیدن بیننده هست (سید:مثل اینکه دوباره گیر کرد!!!)

رابین وود:
یک فیلم خوب را آنقدر باید دید تا تمام خوبی‌هایش بریزد.

مسعود فراستی:
وقتی تمام خوبی‌های یک فیلم خوب ریخت اما هنوز قابل دیدن بود، ما به جوهر آن فیلم دست‌ یافته‌ایم که ماندگار است.

در "مرد عوضی" وقتی بالستررو را مقابل خانه‌اش دستگیر می‌کنند، او لحظه‌ای فرصت می‌یابد که به عقب چرخیده، نگاهی به خانه بیاندازد. این نگاه، جوهر "مرد عوضی" است و خلاصه‌ی تمام فیلم و راز ماندگاری‌اش.

احمد کریمی چهارشنبه 31 شهریور 1395 ساعت 02:09

این دو فیلم، اخرین هایی بودن که دیدم. اصلا هم حال دیدنشون رو نداشتم. فکر‌ می کردم از اون دسته فیلم های خواب آور باشن بدون سر و ته. اول شیطان صفتان رو دیدم و جا خوردم و انگیزه پیدا کردم برای دیدن مزد ترس. هر دو فیلم می تونستن بهتر باشن اگر هیچکاک اونا رو ساخته بود. شیطان صفتان شروع خوبی داشت، قتل هم خوب بود ولی از اون جایی که استخر مدرسه شبانه‌روزی رو خالی کردن داستان واسم‌ لو رفت و مسلما کلوزو نمیخواد داستانش لو بره. ولی باز پرداخت خوبی داشت البته نه به اندازه‌ی ابتدا. مزد ترس به نظرم تو این قسمت بهتر از شیطان صفتان بود و با این که مشخص بود در اخر‌ چه اتفاقی میفته ولی باز گیرا بود.
بخت با همه ما یار بود تا هیچکاک این دو فیلم‌ رو نساخت وگرنه...

علی-ر چهارشنبه 31 شهریور 1395 ساعت 00:06

البته در تائید صحبتهام بگم که من فیلم شیطان صفتان رو دو سال پیش دیدم و باید دوباره ببینم و نسبت به خیلی از آثاری که در این مدت دیدم،نظرم رو هنوز جلب کنه یا نه؟ ولی فکر نکنم با برداشتی که از مزد ترس داشتم دلیلی باشه که سعی کنم دوباره ببینم.اتفاقا تکنیک به تاریکی و سیاهی کشیدن تصویر یکی از نقاط قوت کلوزو هست و فیلم شیطان صفتان حتی بعنوان مرجع فیلمنامه نویسی هم در خیلی از جاهای دنیا حتی در این زمان تدریس میشه.و این روهم اضافه کنم که از لحاظ الگوی متر و معیار جناب فراستی و سید عزیزکه اشاره ای بهش داشتند نسبت به فیلمسازهای آمریکایی و کلاسیکی،من آثار امثال هیچکاک و فیلمهای تاریک وایلدر رو مقدم تر میدونم نسبت به این اثر.اما چند وقت پیش فیلم کالسکه شبح شوفستروم دیدم و فکر کنم سید عزیز گفتند که نظر جناب فراستی به فیلم مثبت هست و در برنامه هفت هم مثالی از فیلم طلوع مورناءو زدند که باید فیلم طلوع رو هم حتما ببینم.پیشنهاد میدم که اگر فیلم(صامت) کالسکه شبح رو دوستان ندیدند حتما ببینند و مطمئن هستم که لدت زیادی از دیدن این فیلم خواهند برد.

سید جواد:
و البته فیلم "باد" شوستروم.

علی سه‌شنبه 30 شهریور 1395 ساعت 23:25

سلام saeed عزیز
اینکه قبلا نامزد بودن آیا دلیلی بر به اندازه کافی جذاب نبودنش برای اسکاتی هست ؟! مگه مثل اینجاست که کسی تن به ازدواج یا نامزدی اجباری بده با معیارهای جامعه سنتی؟

اصلا سید جواد شما بگو ، آیا این غیر جذابه ؟ :D
http://8pic.ir/images/5fhvw3wz3n1zclwjb8j4.jpg
http://8pic.ir/images/pmjkud8yj2q1petuui0c.jpg
http://8pic.ir/images/b92l1c9o0meeauc3cbtq.jpg
http://8pic.ir/images/klhb7p6b3x6fdk05rw6g.jpg
چرا هیچکاک باید برای نقش غیرجذاب فیلمش باربارا بل گدس رو انتخاب کنه

علی-ر سه‌شنبه 30 شهریور 1395 ساعت 23:15

احمد کریمی عزیز:سلام
بنده دو فیلم مزد ترس و شیطان صفتان کلوزو قبلترها و البته شیطان صفتان رو دوبار دیدم.از اونجاییکه فیلمهای تاثیر گذار تر،بیشتر در حافظه و ذهن من میمونه و نه غیر از این،باید بگم که شیطان صفتان نسبت به مزد ترس چه از لحاظ فرمی و محتوا ،جلوتره.اتفاقا فیلمهای کلوزو با شروعشون خیلی خوب با مخاطب ارتباط برقرار میکنند ولی فکر نکنم جزو دسته های شاهکار نامیدشون(از نظر بنده)سکانس ابتدایی مدرسه شیطان صفتان و سکانس ابتدایی دهکده مزد ترس!اما بر خلاف مزد ترس،شیطان صفتان در میانه راهش،تقریبا به خوبی داستان رو اداره میکنه و همون حس تعلیق چه از لحاظ فرم و محتوا رو نسبت به مزد ترس ایجاد میکنه و سکانس پایانی داستان که بنظر بنده یکی از بهترین پایان بندی های کلاسیک سینما هست!البته نظر جناب فراستی رو نمیدونم ولی در هه 90همین فیلم شیطان صفتان،با بازی شارون استون و جنیفرکانلی باز سازی شد ولی فاصله زیادی با نسخه فرانسوی و کلوزو داشت.فیلم شیطان صفتان،از فیلم مزد ترس خیلی جلوتره چه از لحاظ داستان و چه از لحاظ شخصیت پردازی و چه فیلمبرداری و دکوپاژ.کلا بنده نظرم نسبت به شیطان صفتان دو سال پیش دیده ام بهتره ولی باید دوباره ببینم.

احمد کریمی سه‌شنبه 30 شهریور 1395 ساعت 16:16

سلام سیدجان و بقیه دوستان
دوتا فیلم دیدم، صلاح دیدم شما هم ببینیدشون. مزد ترس و شیطان صفتان از کلوزو.
سیدجان، آقای پارسایی، علی آقا و بقیه دوستان اگه دیدین نظرتون رو بگین استفاده کنیم.
ممنون

saeed سه‌شنبه 30 شهریور 1395 ساعت 03:56

در پاسخ به علی.
در فیلم می فهمیم که اونا قبلا نامزد بودند پس میج به اندازه کافی برای اسکاتی جذاب نبوده. به نظرم در بیست دقیقه پایانی اسکاتی اصلا از بیمارستان خارج نمیشه و تمام اتفاق ها خیال پردازی هست. به دیالوگهایی که تو بیمارستان رد و بدل میشه توجه کنید.مگه مادلین بچه سه ساله س که از ترس یک سایه سقوط کنه. جدا از اون خوب شدن بیماری اسکاتی چه توجیهی داره و همچنین اتفاقی دیدن مادلین تو خیابون و باقی قضایا. این عبور از واقعیت به خیال رو ما در ابتدای آشنایی می بینیم. جایی که مادلین میره هتل و غیبش میزنه. البته فیلم خیلی پیچیده تر از این حرفاس. شاید پیچیده ترین و پر فهموم ترین اثر تاریخ. ولی جوری ساخته شده که انگار یک قصه عادی و سرگرم کننده س و هیچ مفهوم و پیامی نداره. از شدت پیچیدگی به سادگی رسیده طوری که همه می تونند ببینند. هیچکاک یک کارگردان و یک آدم عادی نبود.

مهدی سه‌شنبه 30 شهریور 1395 ساعت 02:25

سلام و درود
آقا این Voic جلسات را نمی شه بزارید؟
من حتی فروشی هم بگذارید حاضرم پول هر جلسه را بدهم و ویث را بخرم.
قبلا گفتید پیگیر هستید چی شد پس.
ممنون و تشکر

سید جواد:
سلام.
به روی چشم. ان شاء الله به زودی.

ب.ی سه‌شنبه 30 شهریور 1395 ساعت 01:36

سلام میخواستم بدونم نظر استاد درباره کتابهای اومبرتو اکو چیه ؟

سید جواد:
سلام.
جایی در مصاحبه‌ای نظرشان را گفته‌اند. بنده در حال حاضر به خاطر ندارم.

حسین پارسایی دوشنبه 29 شهریور 1395 ساعت 22:08

ممکن است.
بنده هم ابتدا نوشتم که نظرشون چندان منفی نیست , بعد اصلاحش کردم و نوشتم : "چندان منفی نبود."
شما طبیعتا به جناب فراستی نزدیک ترید و نظرِ امروزشون و گاه میتونید تصحیح کنید.

محمد آذر دوشنبه 29 شهریور 1395 ساعت 21:55

تشکر فراوان از آقای پارسایی

علی-ر دوشنبه 29 شهریور 1395 ساعت 21:36

سلام سید عزیز و سایر دوستان:
عید غدیر مبارک همه باشه.امیدوارم که مرام مولا امیرالموئمنین بیش از پیش در قلبمون تپیده بشه و صوت اذان اش در شب اول قبرمون، بر گوش آسمون شنیده بشه و اگر لایق آخرت خوش و خرم بهشت باشیم،دستهای مهربونش پذیرای وجود پاکمون در کنار حوض کوثر باشه.
سیدجان:سینه مهربونت رو از همین جا میبوسم و برای زحمتهایی که میکشی،دعات میکنم.
خدا رو شکر که داره مشکل سیستمم برطرف میشه.

سید جواد:
سلام.
عید الله الاکبر بر شما نیز مبارک و پر عافیت باد.

سعید دوشنبه 29 شهریور 1395 ساعت 21:20

سلام سید جواد
میخواستم بدونم پنج شنبه و جمعه برنامه کافه چیه؟
آیا کتاب مکاتب ادبی بررسی میشه(کدوم بخشش؟) و جمعه ادامه سرگیجه است یا نه؟

سید جواد:
سلام.
طبق آخرین اطلاعات بنده، همین طور است که می‎فرمایید. (مکاتب ادبی بخش سوررئالیزم و رئالیزم جادویی)

حسین پارسایی دوشنبه 29 شهریور 1395 ساعت 20:32

سلام.
در پاسخ به دوست عزیز _محمد آذر_:
عمومِ آثار مذهبی(فیلم و سریال) ساخته شده در داخل را بد میدانند.
البته نظرشان نسبت به "روز واقعه" چندان منفی نبود و به گمونم تو نشستشون با جناب نادر طالب زاده این و گفته بودن.
فایل تصویری و pdf این نشست هم موجوده,, به شما پیشنهاد میکنم که اگر براتون مهمه سوالتون, حتما این نشست و تهیه کنید..(از آپارات)
در مورد فیلمهای غربی هم بحث می شود.مصائب مسیح,,آخرین وسوسه ی مسیح و..

سید جواد:
البته ممکنه الان نظرشون نسبت به روز واقعه تغییر کرده باشه (منفی تر شده باشه). ممکنه.

محمد آذر دوشنبه 29 شهریور 1395 ساعت 19:52

با سلام و خسته نباشید بابت زحمات اداره وبلاگ
میخواستم نظر آقای فراستی و خودتون رو درباره فیلم روز واقعه بدونم؟؟
و اینکه کلا ایشون و شما از میان فیلمای ایرانی با موضوعات مذهبی، کدومارو قوی تر و بهتر میدونین؟

سپاس فراوان

سید جواد:
نظر دقیق ایشان را نمی‌دانم و خودم هم باید برای نظر دادن دوباره ببینمش.
اگر منظورتان تاریخی-مذهبی است، هر چه الآن فکر می‌کنم نمونه‌ی خوبی به یاد نمی‌آورم.

علی دوشنبه 29 شهریور 1395 ساعت 14:56

سلام
saeed
به نظر شما اون زن -هم دانشگاهی سابق کارآگاه- غیر جذاب بود ؟؟
درضمن به نظر من بعیده بقیه فیلم (بعد از دور انداختن نامه اعتراف گونه) رویای مادلن بوده باشه چون نقش اول فیلم نبود . رویای اسکاتی بودن رو میشه یه جوری باهاش کنار اومد ؛هرچند رویاپردازی پیچ در پیچ و سختی میشه -که اون هم مگه اینکه اسکاتی استعداد زیادی توی داستان پردازی و نوشتن رمان داشته باشه ، که البته فیلم تا قبل از ورود اسکاتی به قضیه مادلن هیچ اشاره ای به این مطلب و ذهن داستان پرداز اسکاتی نداشت که بخواد به ما بفهمونه که اسکاتی میتونه توی ذهنش اینطور داستانی رو بسازه.

فرزان دوشنبه 29 شهریور 1395 ساعت 08:01

سلام سید خسته نباشی. به استاد سلام برسونید و از طرف من ازشون بپرسید بهترین و جامع ترین کتاب تاریخ هنر کدوم کتاب هست که من تهیه کنم. واقعا سر درگمم. تشکر

سید جواد:
سلام. ممنون.
کتاب جنسن.

saeed دوشنبه 29 شهریور 1395 ساعت 01:24

فکر کنم در آخرین مصاحبه با کاربران وبلاگ استاد در جواب یکی از مخالفین سرگیجه گفت که آخر فیلم مادلین از ترس راهبه پاش لیز می خوره ولی به نظرم با دلایلی که گفتم همه اتفاقات بیست دقیقه آخر فیلم توی رویای اسکاتی اتفاق می افته.شاید هم کل فیلم یک رویا است. رویای مرد تنهایی که تنها دوستش یک زن نه چندان جذابه و زن رویایی خودش رو با یک ماجرای کارآگاهی در ذهنش خیال پردازی کرده. فیلم حال و هوای خاصی داره که تو هیچ فیلمی تجربه نکردم. دلم می خواد دوباره ببینمش.

سید جواد:
لیز خوردن مادلین از ترس راهبه البته منافاتی با رؤیا بودن ندارد.

رامبد دوشنبه 29 شهریور 1395 ساعت 00:06

یعنی فراستی قبلا دوست پسر شهره آغداشلو بوده ؟

سید جواد:
هیچی دیگه! شایعه هنوز از راه نرسیده از یک کلاغ به چهل کلاغ رسید. ببینید می‎تونید یه جنجال تازه شروع کنید، حالا؟ فرهنگ ما کِی می‌خواد درست بشه؟ تا کِی باید این خاله زنک بازی ها به اسم فرهنگ و به جای آن ادامه پیدا کنه؟ بابا خجالت داره واقعاً. بس کنیم این بچه بازی‎ها را. بس کنیم!

(رامبد جان، منظورم به شخص شما نیست. کامنت شما باعث شد که عرضی کلی داشته باشم.)

علی-ر یکشنبه 28 شهریور 1395 ساعت 17:54

سیدجان سلام:
قبلا ازت سوال کردم ولی جوابم رو ندادی!به تازگی وقتیکه اینجا سر میزنم سیستمم هنگ میکنه.دیگه نمیتونم راحت کامنتهام رو بنویسم.همه نوشته هام با تاخیر ظاهر میشه!نمیدونم که دوستان هم به مشکل من برخوردند؟همین نوشته رو هم به زحمت فرستادم.

سید جواد:
سلام.
واقعاً نمی‎دونم مشکل چیست، رفیق.

saeed یکشنبه 28 شهریور 1395 ساعت 16:30

چند وقت پیش برای بار دوازدهم سرگیجه رو دیدم هر دفعه یک چیز جدیدی از این ابر شاهکار کشف می کنم آخرین چیزی که فهمیدم اینه که پس از خودکشی مادلین و از هوش رفتن اسکاتی بدون شک همه فیلم تو رویای اسکاتی می‌ گذره. چون درست قبل از اتفاقی دیدن مادلین، دکتر به نامزد سابق اسکاتی میگه که حداقل شیش ماه طول می کشه که اسکاتی خوب بشه و نامزدش هم میگه که هنوزم اسکاتی عاشقشه. پس هنوز مادلین در رویای اسکاتی هست و اتفاقای بعدش بی شک در رویای اتفاق می افته. جور دیگری نمیشه در نظر گرفت چون فیلم خیلی احمقانه و غیر قابل باور میشه. بر خلاف نظر استاد معتقدم که مسئله اصلی فیلم و اسکاتی عشقه و فیلم رو کامل متوجه نشدند. لطفا حالا که جلسه نقد فیلمه با استاد در میون بذارید

سید جواد:
شاید اگر چند بار دیگر فیلم را تماشا کنید هم متوجه شوید که عشق، تنها لایه‎ی سطحی فیلم است و هم اینکه فیلم از ابتدا در سوبژکتیو اسکاتی می‎گذرد. دلیلش هم کلام و دیالوگ نیست؛ فرم تصویر است.

امیررضا یکشنبه 28 شهریور 1395 ساعت 12:07

سید جان دلیلی داره که استاد با جدول ارزش گذاری مخالفه؟ و یه سوال دیگه اونم اینکه چرا استاد هیچ وقت راجع به سریال ها چیزی نمی نویسه ؟ نظر استاد راجع به فیلم «درخشش ابدی یک ذهن پاک» چیه؟

سید جواد:
اینکه چرا درباره سریال‎ها نمی‎نویسند را دقیقاً نمی‎دانم. به فیلمی که نام بردید نیز 0.5 امتیاز داده‌اند.

هادی یکشنبه 28 شهریور 1395 ساعت 11:43 http://mehranmodiri.blogfa.com

خیلی ممنون آقای حسین پارسایی و آقا سیدجواد

فرید شنبه 27 شهریور 1395 ساعت 23:26

سلام. حقیقت داره استاد فراستی تو جوانی یه رفاقتی با شهره آغداشلو داشتن ؟؟

سید جواد:
سلام.
بنده این نخستین بار است که این موضوع را می‎شنوم (می‎خوانم) و از صحت و سقمش اطلاعی ندارم. راستش، تمایلی هم به دانستنش ندارم.

حسین پارسایی شنبه 27 شهریور 1395 ساعت 16:46

سلام.
در پاسخ به دوست عزیز_هادی_:
در تکمیل پاسخ سیدجان بگم که باستر کیتون و لورل ,هاردی رو هم می پسندند.
کمی جزیی تر :
آپارتمان,ایرما خوشگله از "بیلی وایلدر"
دریک شب اتفاق افتاد از "فرانک کاپرا"
و کمدی های هاوارد هاکس..

محسن شنبه 27 شهریور 1395 ساعت 06:21

آقای افخمی چ اصراری به نشون دادن حماقتشون دارن؟و از وقتی آقای فراستی با ایشون کار می کنن ضعف پیدا کردن و خودشون هم متوجه نیستند و معلوم نیست چرا به افخمی باج می دن.

احمد کریمی جمعه 26 شهریور 1395 ساعت 22:34

سلام سیدجان
سینما کلاسیک هنوز یکشنبه ها ساعت دو هستش؟

سید جواد:
سلام.بله.

سالار جمعه 26 شهریور 1395 ساعت 20:19

با سلام
ببخشید، این جمعه شب استاد فراستی برنامه هفت میان؟ با تشکر

هادی جمعه 26 شهریور 1395 ساعت 15:13 http://mehranmodiri.blogfa.com

سلام
میشه فیلم های کمدی مورد علاقه آقای فراستی رو بگید
ممنون

سید جواد:
سلام.
فیلمسازان (به جای فیلم):
بیلی وایلدر
کاپرا
لوبیچ

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد