از نابلدی تا عوام فریبی:
نقدی بر موسیقی فیلم محمد رسول الله
(سیّد مسعود ترابی)
موسیقی فیلم در کشور ما غالباً در مرحله آخر فیلم و تقریبا با تدوین ساخته میشود. با یک تیتراژ ابتدایی و پایانی بیربط به فیلم. احیاناً هم اگر فیلمسازی پیداشود که از ابتدا به عضو حیاتی موسیقی در فیلمش فکر کردهباشد، بهدلیل بیگانه بودن با موسیقی انتخاب صحیح ندارد. در نتیجه موسیقی معیوب می شود و بنابراین هیچ کمکی به درک بهتر داستان نمیکند و چه بسا معکوس شده و تاثیر غلطی بر فیلم و مخاطب میگذارد.
یکی از همین جنس موسیقی فیلمها، موسیقی فیلم "محمد رسول الله" مجید مجیدی است. فیلمساز موسیقی فیلمش را به عهده آهنگساز هندی اِی. آر. رحمان گذاشته است. آهنگسازی که پرورشیافته غرب است و با پیشینه راک، رگه، پاپ هندی و فعالیت در گروه سوپر هوی (Super Heavy) کالیفرنیا و نیز برنده شدن جایزه اسکار برای فیلم "میلییونر زاغهنشین" به فیلم "محمد رسول الله" دعوت شده است.
موسیقی که در فیلم با آن مواجهه هستیم، اثری است بدون در نظرگرفتن موقعیت زمانی و مکانی داستان و حتی مانع و سدی برای درک بهتر یک اثر دینی و تاریخی مهم. مجیدی مبهوت نام اسکاری آهنگساز خودشدهاست و موسیقی فیلم بزرگترین شخصیت تاریخ اسلام را به کوکِ ناکوکِ رحمان میسپارد.
از همان ثانیه اول که موسیقی را در فیلم میشنویم، اگر ندانیم برای تماشای چه فیلمی به سینما آمدهایم ملودی ارائه شده حس و ذهن ما را به یک اثر مستند طبیعت یا چیزی شبیه آن در مصر یا مراکش هدایت می کند. آشفتگی در لحن و بیگانگی در نوع اجرا، بهکارگیری سازهای غلط، ملودیهای بدون رنگ و هویت عربی آزاددهنده است.
سؤال اساسی اینجاست: موسیقی در خدمت فیلم است یا دوربین؟ دوربین به سمت نور حرکت میکند، موسیقی تم کلیسایی به خود میگیرد. متعجب میشویم که آهنگساز، موسیقی کلیسایی را هم نمیشناسد. سازهای غربی مثل ویلونسل کجای موسیقی کلیسایی جا دارد؟ ارگ کلیسا قابل تحملتر میبود و تکلیف آهنگساز نیز روشنتر. حرکت دوربین تم موسیقی را تغییر میدهد. دوربین به سمت قریشیان میچرخد، موسیقی با افکتهای صوتی، غربی- هالیوودی میشود.
افکتهای گوشخراش ملتهب و غیرقابل تحمل مخاطب را کلافه میکند. موسیقی دنبال یک خط مشخص و مکمل صحنهها نیست. پراکندگیهای فراوان از عدم شناخت آهنگساز از این نوع ژانر خبرمیدهد. صدای سوپرانوی خواننده زن بدون درنظرگرفتن فضای دینی و اسلامی چه معنایی دارد؟ در متن خرده موسیقیها یا همان سمپلهای بیربط مصری، مراکشی باهم ترکیبشده و قرار است موسیقی عربی دوران کودکی پیامبر را ارائهدهد. متعجب میشویم که این پراکندگی در موسیقی و تمهای مختلف چگونه میتواند دنیای عرب و پیامبر بسازد. ازاینکه اثراتی از سه دین مختلف در فیلم دیدهمیشود (یهود، مسیحی، عربی) پس موسیقی قراراست " جهانی" باشد. سازهای عربی دیگر جایی ندارد و این متضاد با آن چیزیاست که فیلمساز و آهنگساز عنوان میکنند.
هرچه میگردی، تنها یک ملودی مرتبط ولااقل عربی بشنوی، تنها به دو صحنه میرسی:
1- صحنه نامگذاری پیامبر
2- صحنه طواف کعبه؛ آنهم به این دلیل قابلدرک است که ملودی در لحن و زبان کارکترها شنیدهمیشود وملودی در حقیقت آوازی است نه سازی. همین و بس. دیگر تا پایان فیلم هیچگونه رابطهای بین فیلم و موسیقی نمیتوان یافت.
بهطور پراکنده با همه نوع موسیقی مواجهیم یا بهتر بگوییم با انواع افکتهای استدیویی.
لحظه تجهیز ابرهه اگر کمی طولمیکشید، موسیقی کرهای با طبلهای فورکلر کرهای و شرقی (چیزی شبیه موسیقی جومونگ) میشنیدیم - که از روی خوش اقبالی زیاد به طول نمیانجامد- .
در صحنههای اکشن نیز، موسیقی بدون تردید مطلقاً غربی و هالیوودی است. صدای بِرَس (صداییاست که از ترکیب چند نوع ساز زهی و بادی ... ایجاد میشود.) و افکتهای پر تنش بیشتر ملودی است که در فیلمهای مدرن پراکشن و غربی میشنویم. این همان لحظههایی از فیلم "محمد رسول الله" است که شما در اثر نابهجا استفادهشدن این نوع موسیقی تپش قلب میگیرید. وکمی بعد و به سرعت پس از پایان صحنههای اکشنِ حمله سپاه فیلسوار، موسیقی به ظاهر عرفانی میشود. عود و چنگ در جابهجایی دوربین و نور به سمت ابوطالب و پیامبر نیز مدام شنیده میشود.
نه آن موسیقی ملتهب با افکتهای آزاردهنده و نه این موسیقی به ظاهر عرفانی هیچکدام در اندازه قاب صوتی مخاطب نیست و دیستورت میشود. این پریشانی و رفتوبرگشتهای غلط در سه تمی که به آن اشارهشد، مانعیاست که مخاطب هیچ لحظهای از موسیقی فیلم را نتواند به ذهن بسپارد.
رحمان خود بیان میکند:
" من فکر میکنم موسیقی یک زبان جهانی است که همان آن را درک میکنند. من از تصاویر الهام میگیرم. به نظر من بهترین اتفاقی که میتواند برای آهنگساز بیافتد این است که مخاطب بگوید من عاشق آهنگ این فیلم هستم. آهنگ این فیلم در ذهنم مانده. که اگر چنین چیزی بگوید بهترین تعریف ممکن از کار یک آهنگساز است. من اخیرا در هالیوود کارکردهام آنها دیگر ملودی دوست ندارند که مزاحم داستان شود."
یا اشاره میکند:
" برای عبدالمطلب یک تم، برای جبرئیل یک تم، برای پیامبر یک تم و برای رابطه آمنه (رابطه بین مادر وفرزند) یک تم لالایی طراحی کردهام."
اما جناب آهنگساز، در نظر میگیریم که در سینمای امروز مدرن و هالیوودی موسیقی آن چنان سریع اتفاق میافتد و فیلم پراکشن است که داستان به شما اجازه موسیقی خطی نمیدهد. ولی موسیقی در ژانرهای تاریخی عنصریست حیاتی و پراهمیت. بهدلیل اینکه قراراست موسیقی و داستان فیلم، شما را به دورهای که به آن تعلق ندارید ببرد و در حقیقت از تاریخ غبارروبی کرده و شما را برای درک هر چه بهتر رخدادهای تاریخی یاریدهد و بخش عظیمی از تصور و ذهن شما را بپروراند.
اصلا قابل قبول و توضیح نیست که فیلم "دینی- تاریخی" "محمد رسول الله" را با سینمای مدرن امروز مقایسهکنیم.
درباره اینکه رحمان میگوید تم لالایی طراحی کرده است، مجبورم بگویم مگر مبتذلتر ازاین هم میتوان راجب موسیقی اظهار نظر کرد. تم لالایی دیگر چه مرضیاست که شما به سینما و موسیقی سینمایی وارد کردید. از کدام سه تم طراحی شدهی خودتان میگویید. خرده موسیقیهای دست و پا شکسته کلیسایی، یا مصری به ظاهر عربی؟ کاری که شما در پی آن بوده و در آن ناکام مانده اید، پیش از این آهنگسازان داخلی ما بارها به خوبی انجامدادهاند.
فرهاد فخرالدینی برای فیلم امام علی موسیقی میسازد در یک خط ولی همان یک خط به شدت عمیق و قابلدریافت برای مخاطب است. او عالی هارمونی میفهمد. همان یک خط درمتن تیتراژ ابتدایی و انتهایی استفاده میشود. بدون اینکه حتی یک لحظه به مخاطب حس تکرار دست دهد. موسیقی فخرالدینی با تمام سادگی به شدت عربی است و زمان و مکان دارد. موسیقی کاملا در خدمت داستان و البته درک صحیح مخاطب از تاریخ اسلام و جهان عرب.
آیا فیلم "محمد رسول الله" با موسیقی معیوب خود نوازندگانی از ایران، هند، فلسطین واستدیوهای خارجی، ارکستر و رهبر ارکستر انگلیسی خود مهندس صدا و هزینههای میلیاردی حتی یک لحظه مخاطب خود را تحت تاثیر میگذارد؟ آیا استفاده از رحمان تنها به جهت بینالملی جلوه دادن اثر پرطمطراق مجیدی نبوده؟ آیا استفاده از آهنگساز خارجی نشان از اهمیت دادن فیلمساز به اثر دارد؟ آیا آهنگسازان داخلی با نصف این هزینه ها قادر به ارائه موسیقی بهتری نبودهاند؟
موسیقی این فیلم، همچون خود فیلم دروغین است و عوامفریب است.
عوام فریبی (محمد رسول الله ) .
آخر این چه عنوان هایی است که شما استفاده میکنی .برو کمی تیتر زدن را یاد بگیر .
سید جواد:
عناوین نقد ها، چنانچه قبلاً عرض شد و البته به وضوح و با کمترین توجهی قابل فهم است، انتخاب نویسندگان مطالب است، نه شخص بنده.
ضمناً به جنابعالی هم پیشنهاد می کنم که تشریف ببرید و کمی مطالعه کردن فرا بگیرید تا با خواندن عناوین مطالب هیجان بر شما غلبه نکند و شما را از مطالعه صحیح مطلب باز ندارد.
سلام سید عزیز..عید غدیر بر شما مبارک ان شاا..
کمی این متن نیاز به اصلاح ویرایشی دارد،متشکرم..
سید جواد:
سلام. عید بر شما هم مبارک.
درست است، ولی ما نمی توانیم در متون فرستاده شده دست ببریم. تصحیح نقد های ارسالی به عهده خود نگارندگان آن مطالب می باشد.