مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

1) لذت نقد

http://s7.picofile.com/file/8246866626/251.jpg


نام کامل اثر:       لذت نقد (نقدها، ضد یادداشت ها، مقالات)
ناشر:                 نشر ساقی
سال انتشار:       1389
تعداد صفحه:       696
شابک:                2-97-5675-964-978
دیگر مشخصات: 
مصوّر

توضیحات:
این کتاب حاوی 40 نقد (به فیلم های ایرانی)، 32 ضد یادداشت و 8 مقاله به قلم مسعود فراستی است که از سال های آغازین قلم فرسایی اش تا زمان انتشار این کتاب در نشریات گوناگون به چاپ رسیده است. وی نوشته های مذکور را با ویرایشی جدید- که توسط خودش انجام گرفته است- و بعضاً به همراه یادداشت ها و پانوشت های جدید در این کتاب گرد آوری کرده است.
این کتاب نخستین مجموعه نقد ایرانی است که  توسط شخص منتقد ویرایش و بازنشر شده است.
هرچند که این اثر متضمن تمامی نوشته های نویسنده نیست، منبع بسیار خوبی برای آشنایی با مسعود فراستی و دیدگاه های هنری- سینمایی وی  به شمار می رود.

از متن کتاب:

نقد دیالوگ است. نقد، برخورد چهره به چهره با اثر است. نقد، بخشی از فرایند دیدن است. نقد، نگاه کردن را به دیدن ارتقا می دهد و به دریافت کردن. نقد، انتقال اشتیاق و دانش خود به دیگران است. نقد، لبه ی تیز و حساس تجربه ی احساسی ما را تیز تر می کند و مشاهده و شناخت ما را غنی می سازد.
نقد، بر خلاف فیلم که ذاتش با خیال، با احساسات و عواطف عجین است و با لذت ناخودآگاه؛ با عقل، منطق و استدلال عجین است و با لذت هم خودآگاه و هم ناخودآگاه. نقد از تنش، کشمکش و گفت و گوی مدام این دو عنصر دلی و عقلی، شکل می گیرد. نقد، تیغ دل و عقل است . . .
اثر هنری، با یاری نقد، قابل خواندن و درک شدن می شود. هر نقد و تحلیلی از اثر هنری، هر تئوری هنر، می بایستی به ما یاری کند تا هر اثر را آنچنان که هست ببینیم و بفهمیم. نقد به ما یاری می دهد تا ببینیم که در اثر هنری چه چیزهایی هست. چه چیزهایی هست که نباید باشد. چه چیزهایی نیست که می تواند باشد . . .
منتقد – و نقد- چوب لای چرخ نیست؛ چرخ اضافی است و کمکی. یک چرخ دنده است. ممکن است حتی چوب لای چرخ شود، اما نه برای ایست دائمی، که برای حرکت بعدی . . .
نقد به ما می آموزد که چطور می توان سرگرم شد و از هنر لذت برد، چراکه در سینما، هنر عمدتاً از پس سرگرمی می آید . . .
نقد هم پنجره است و هم آینه. پنجره ای به روی فیلم و آینه ی دید منتقد نسبت به خود، نسبت به فیلم، و به فیلمساز . . .
با هنر – و با نقد- باید لذت برد، و به این دنیا، ارزش زندگی کردن، و تحمل کردن بخشید.