مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

مسعود فراستی در نشست بررسی سینمای جشنواره ای

اشاره: آنچه در زیر می خوانید، عیناً متن گزارش خبرگزاری دانشجو است که کمی عجولانه از سوی این خبرگزاری نوشته شده و در کنار هم گذاشتن برخی جملات، دقت کافی از جانب این خبرگزاری صورت نگرفته است. نمونه این مشکل جمله ای است که برای دوستان سؤال برانگیز شده است و متعدداً در کامنت های این پست درباره آن سؤال پرسیده اند. جمله مذکور به شرح زیر است:

"شخصیت پردازی فیلم محمد (ص) ضعیف است و خوب نتوانسته شخصیت پیامبر(ص) را نشان دهد، شخصیت از دیدگاه من قاسم سلیمانی است."

دوست خوبمان، آرش، توضیحاتی در این مورد ارائه دادند و بنده نیز در اینجا پاسخ خود جناب فراستی را ذکر می کنم. ایشان فرمودند که بخش اول جمله ربطی به بخش دوم آن ندارد و ایشان جمله "شخصیت از دیدگاه من قاسم سلیمانی است." را در ادامه جمله نخست نگفته اند. آقای فراستی جمله مربوط به قاسم سلیمانی را در پاسخ به سؤال یکی از دانشجویان (سؤالی که هم اینک آن را به یاد نمی آورند) مطرح کرده اند و این مشکل خبرگزاری دانشجو است که این دو جمله را که در دو زمان متفاوت مطرح شده است را در کنار یکدیگر و در ادامه هم بیان کرده است.



خبرگزاری دانشجو اعلام کرد: به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از همدان، مسعود فراستی، منتقد سینما در نشست بررسی سینمای جشنواره ای که به همت جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا در سالن شهید چمران دانشکده علوم پایه این دانشگاه برگزار شد، با اشاره به موفقیت فیلم ها در جشنواره های بین المللی گفت: تعارض بین سیاست و فروش را سیاست همیشه می برد.

 

 

 

 

وی تصریح کرد: از بین فیلم های معرفی شده ایران به اسکار«بچه های آسمان» فیلم خوبی بود؛ اما جدائی نادر از سیمین اصلا فیلم خوبی نبود، اما من همان موقع پیش بینی کردم جدایی اسکار را کسب می کند.

 

این منتقد سینما افزود: فیلم آرگو که جایزه اش را میشل اوباما داد و اسکار گرفت جزء فیلم های دسته دهم آمریکایی است؛ اما در این فیلم آمریکایی ها را ناجی نشان می دهد و جریان فکری ما را می زند، داستان اسکار سیاسی است.

 

فراستی تصریح کرد: در کشور ما زمانی عده ای مخالف اسکار بودند اما الان از مدعیان و حامیان آن شده اند.

 

وی در بخش دیگر سخنانش در پاسخ به سوال دانشجویی درباره فیلم محمد (ص) گفت: شخصیت پردازی فیلم محمد (ص) ضعیف است و خوب نتوانسته شخصیت پیامبر(ص) را نشان دهد، شخصیت از دیدگاه من قاسم سلیمانی است.

 

این منتقد سینما ادامه  داد: با رفتن فیلمی از کشور به جشنواره خارجی که بخواهد تصویر بد غربی ها نسبت به کشور را تغییر دهد موافقم، اما مخالف وطن فروشی ام اگر فیلمی با توجه به خواسته ان ها ساختیم که آن ها جایزه بدهند این می شود وطن  فروشی.

 

 

 

 

فراستی گفت: سینمای ما موجود طبیعی نیست و خوب رشد نکرده، دولت باید شرش را از سینما بکند و سوبسید را روی اکران و بلیط منتقل کند، در هیچ جای دنیا سینمای دولتی نداریم و این بحث شکست خورده است.

 

وی با اشاره به این که  در سیاست گذاری سینمایی ۳۰ سال است اشتباه کردیم، افزود: محصولات سینمای جشنواره ای ما انحرافی هستند و مناسب نیستند.

 

 

 

فراستی در پایان در پاسخ به سوال دانشجویی درباره شهید آوینی گفت: فرهنگ کار را تبلیغ کنید و مصرف گرا نباشید مثل مرتضی آوینی از اصول وا نمی داد؛ اما دیالوگ های مختلف داشت وی اعتقاد داشت سینما از سرگرمی بیرون بیاید، مرتضی از امروز خود خیلی جلوتر بود.

بازگشت فراستی به "هفت"

http://jamejamonline.ir/Media/images/1391/04/23/100817158954.jpg


آی‌سینما گزارش داد:

تولید سری جدید برنامه «هفت» آغاز شده و اولین تغییر اساسی در روند این برنامه پس از آمدن بهروز افخمی این است که «هفت» دیگر زنده روی آنتن نمی‌رود و تولیدی و ضبط‌شده است. حمید گودرزی نیز به تیم اصلی این برنامه اضافه شده و به نظر می‌رسد بخش گفت و گو با هنرمندان به عهده او باشد. مسعود فراستی نیز مسئول بخش نقد برنامه «هفت» خواهد بود. او به آی‌سینما می‌گوید متر و معیارش همان معیارهای قبلی اوست. البته با توجه به تولیدی شدن این برنامه تاکید می‌کند که با کسی شوخی ندارد!

برنامه «هفت» قرار است با ساختار و دکوری متفاوت روی آنتن رود و حضور بهروز افخمی حتما تغییراتی کلی را در این برنامه به وجود خواهد آورد که مسعود فراستی در گفت و گو با آی‌سینما همه را دعوت می‌کند این تغییرات را همراه او ببینند و تجربه کنند.

مسعود فراستی در گفت گو با آی‌سینما با تایید این خبر که آیتم نقد را به عهده دارد و تولید برنامه «هفت» نیز آغاز شده است، درباره تغییرات در برنامه گفت: «من حداقل تغییری نکرده‌ام، همان آدم قبلی هستم و درباره فیلم‌ها هم همان رویکرد قدیم را دارم، متر و معیارم نیز همان معیاری است که قبلا دیده‌اید. البته با بهروز افخمی راحت‌تر کار خواهم کرد.»

این منتقد قدیمی سینما، در پاسخ به این‌که تولیدی شدن برنامه ممکن است بخش نقد را دست‌خوش تغییراتی در پخش کند یا خیر؟ با همان لحن همیشگی می‌گوید: «من بالای سر این بخش هستم! نگران آن نباشید. شوخی هم با کسی ندارم، از این بخش خیالتان راحت باشد. چه با فیلم‌ساز چه با مسئولان، همان رویکرد را دارم که قبلا هم نشان داده‌ام.»

البته او قضاوت در این‌باره را که تولیدی بودن به برنامه‌ای مانند «هفت» آسیب می‌زند یا نه؟ را زود می‌داند: «باید با هم این برنامه را ببینیم و تجربه کنیم، هم من و هم شما. البته بهروز افخمی بر خلاف دو سردبیر قبلی «هفت» کارش را تصحیح می‌کند، دوستان قدیم این کار را نمی‌کردند و کارشان تصحیح نمی‌شد.»

حالا با تولیدی شدن برنامه چهره‌هایی که به تیم «هفت» پیوسته‌اند احتمالا راحت‌تر می‌توانند فعالیت‌های هنری و حرفه‌ای‌شان را هم دنبال کنند. فراستی در باره دیگر فعالیت‌هایش می‌گوید: «کافه و کلاس‌هایم پا برجا هستند.»


روزنامه ایران، روز چهارشنبه (هشتم مهر ماه) در این باره نوشت:
مسعود فراستی از منتقدان سینما به عنوان منتقد ثابت با برنامه «هفت» همکاری می کند. مسعود فراستی درباره بازگشتش به «هفت» به «ایران» گفت: «قرار بر این است که من به عنوان مسئول نقد برنامه، منتقد ثابت باشم و هر هفته منتقد میهمان نیز خواهیم داشت.» او در خصوص اینکه آیا مثل سری قبلی هفت نقدهای تند و تیزی خواهد داشت، تصریح کرد: «بسیاری از فیلمسازهای ما ظرفیت نقد را ندارند و بیشتر ترجیح می دهند از آنها تعریف و تمجید شود اما در سری جدید هم نقدهای تند و تیزی خواهم داشت.»

مناظره مسعود فراستی و صادق زیباکلام

امروز، سه شنبه 8 اردیبهشت 1394، مسعود فراستی در یک مناظره با عنوان "خلسه نارسیسی" و با موضوع "سینمای شهید آوینی" رو در روی صادق زیباکلام نشست و با وی به گفتگویی صریح، تند و بی تعارف پرداخت.

http://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim//Uploaded/Image/1394/02/08/139402081804509605196884.jpg

ــ جهت مشاهده گزارش مکتوب این مناظره به خبرگزاری تسنیم و یا پایگاه خبری-تحلیلی سینما رکس مراجعه فرمایید.

ــ جهت دریافت فایل صوتی این مناظره آن را از اینجا دانلود کنید.

ــ بخش نخست گزیده فیلم این مناظره را از اینجا و بخش دوم آن را از اینجا دریافت کنید.

ــ جهت مشاهده تصاویر این مناظره به ادامه مطلب مراجعه فرمایید. 
ادامه مطلب ...

مناظره مسعود فراستی و اکبر نبوی

مناظره مسعود فراستی و اکبر نبوی با موضوع "بررسی نگرش شهید آوینی به مقوله نقد"، روز چهارشنبه 26 فروردین 1394 در سینما فلسطین برگزار شد.

http://www.uplooder.net/img/image/52/20be8cd0bd82c42fc8b769a67249c0e9/Untitled2.jpg

جهت دانلود فایل صوتی مناظره، "اینجا" را کلیک کنید.

جهت مشاهده و دانلود فایل تصویری مناظره، "اینجا" را کلیک کنید.

صد فیلم کلاسیک به همراه مسعود فراستی

در برنامه "سینما کلاسیک"،

 فیلم های دیده نشده کلاسیک تاریخ سینما را در کنار مسعود فراستی تماشا کنید!

 

مسعود فراستی از اتفاقی بی سابقه در رسانه ی ملی خبر داد و گفت: از اول تیر ماه ۱۳۹۳ برنامه "سینما کلاسیک" که از شبکه نمایش سیما پخش خواهد شد، به مدت ۱۰۰ شب اقدام به پخش ۱۰۰ فیلم شاخص از سینمای کلاسیک خواهد کرد. این برنامه تمام فیلم ها را با دوبله ی جدید و با بهترین کیفیت صدا و تصویر آماده پخش کرده است.

سینما کلاسیک که برای نخستین بار در رسانه ی ملی اقدام به این حرکت بزرگ کرده است، به تهیه کنندگی سعید لطفی و با نقد و کارشناسی مسعود فراستی از یکم تیرماه هر شب ساعت ۱ بامداد بر روی آنتن خواهد رفت.

گفتنی است که مسعود فراستی به این نکته نیز اشاره کرده است که تمام فیلم های این برنامه قرار است با کمترین حذفیات ممکن پخش شوند چراکه جنبه ی آموزشی برنامه از دیدگاه ایشان از اهمیت بالایی برخوردار است.

فراستی خاطر نشان کرد: هر شب، پیش از شروع هر فیلم به مدت ۱۵ دقیقه درباره ویژگی های آن فیلم صحبت می کنم و این بخش ۱۵ دقیقه ای حتی شامل درس گفتارهایی از تاریخ سینما و سینمای کلاسیک نیز می شود که امیدوارم برای مخاطبان تلویزیون و سینما جذاب باشد.

فراستی با اعلام خبر فوق اظهار داشت که این برنامه با پخش ۱۰ فیلم از آلفرد هیچکاک آغاز خواهد شد و با پخش ۱۰ فیلم از جان فورد نیز ادامه خواهد یافت. وی همچنین به اسامی کارگردانان بزرگ تاریخ سینما که قرار است فیلم هایشان در این برنامه مورد بررسی و نقد قرار گیرد نیز اشاره کرده است. این اسامی عبارتند از:

هاوارد هاکس، فریتز لانگ، ویلیام وایلر، بیلی وایلدر، فرانک کاپرا، اورسون ولز، کروساوا، میزوگوشی، رائول والش، ارنست لوبیچ، فرانسوا تروفو، روبرت برسون، لوچینو ویسکونتی، فدریکو فلینی، دسیکا، سام پکین پا، فرانسیس فورد کاپولا، استنلی کوبریک و . . .

مسعود فراستی همچنین اسامی فیلم ها را در اختیار این وبلاگ قرار داده است که به مرور آنها را منتشر خواهیم کرد. اسامی ۱۰ فیلم از آلفرد هیچکاک که آغاز گر ۱۰ شب نخست برنامه سینما کلاسیک خواهد بود، به شرح زیر است:

۱. پرندگان

۲. مرد عوضی

۳. مارنی

۴. خرابکاری

۵. سایه یک شک

۶. سرگیجه

۷. شمال از شمال غربی

۸. دردسر هری

۹. جنون

۱۰. توطئه خانوادگی

برنامه سینما کلاسیک با نقد های مسعود فراستی از ۱ تیرماه ۱۳۹۳، هرشب ساعت ۱ بامداد از شبکه نمایش سیما پخش خواهد شد و تکرار آن روز بعد ساعت ۱۳ بر روی آنتن خواهد رفت.

گزارش: نشست با موضوع "فُرم، مضمون، محتوا"

طبق اطلاعیه ای که پش از این اعلام شده بود، در تاریخ ۸ اردیبهشت، نشستی با موضوع "فرم، محتوا، و مضمون" با حضور مسعود فراستی و شهاب اسفندیاری در دانشگاه سوره برگزار شد.

هم اکنون علاقه مندان می توانند گزارش کتبی این جلسه را به دو روایت خبرگزاری فارس و مهر از طریق لینک های زیر مطالعه نمایند.

همچنین فایل صوتی جلسه جهت دانلود آماده شده و از طریق لینک های مربوطه قابل دسترسی و استفاده می باشد.

* جهت دانلود بخش اول فایل صوتی جلسه کلیلک کنید!

* جهت دانلود بخش دوم فایل صوتی جلسه کلیک کنید!

 

* جهت مشاهده ی گزارش خبرگزاری فارس کلیلک کنید!

* جهت مشاهده ی گزارش خبرگزاری مهر کلیک کنید!

مسعود فراستی در حاشیه پخش فیلم‌های جشنواره عمار

مسعود فراستی در حاشیه پخش فیلم‌های جشنواره عمار که در تالار فجر دانشگاه شیراز در حال برگزاری بود گفت: داوری جشنواره فیلم فجر به شدت محافظه کار بود و به نظرم «چ» مهمترین فیلم جشنواره فیلم فجر بود که جایزه مهمی به آن ندادند.

به گزارش سینما فستیوال به نقل از سینماپرس ، محور سخنان این منتقد سینما در حاشیه پخش فیلم‌های جشنواره عمار در تالار فجر دانشگاه شیراز که در حال برگزاری است، به شرح ذیل است:

-جشنواره فیلم فجر امسال از نظر تعداد فیلم‌ها عجیب بود.

-مکانیزم سینما ارتباط بین فیلم و مخاطب است. وقتی دولت سینما را ملک خود بداند ارتباط فیلمساز با مخاطب از بین می‌رود و دنبال مسائل مخاطب نمی‌رود و فقط فکر ارتباط با مسئولین و جلب رضایتشان است.

-پول دولتی فیلمساز را فاسد، بی‌مخاطب و بی‌نقد می‌کند.

-فیلمی که فیلمساز با نگاه به مخاطب و پول گیشه می‌سازد؛ موفق است.

-سینمای دولتی غیر از فاسد کردن و از بین بردن مکانیسم سینما خوارج‌پرور است. فیلمی که دولت سفارش می‌دهد؛ اثر هنری سفارشی است و سفارش‌گیرنده باید شبیه سفارش‌دهنده شود.

-دولت لطف کند در سینما بگذارد که زندگی سینما شکل طبیعی بگیرد و تا وقتی اینگونه باشد هر فیلم خوبی بسازیم اتفاقی و هر فیلم بد قائده است.

-فیلم خوب از بلدی سینما و ارتباط با مردم به دست می‌آید.

-به وحید جلیلی گفتم به بچه‌های شهرستان‌ها بیشتر توجه کنید و بودجه بیشتری برای تربیتشان بگذارید.

-همین که قصه انقلابی به ذهن یک نفر رسید دوربین را به او تحویل می‌دهیم.

-برای اینکه چیزی در سینما ارزشی باشد، اول باید فیلم باشد و ارزش داشته باشد.

-کسی که اعتقاد به ارزش دارد باید سینما یاد بگیرد ولی یاد نمی‌گیرد چون حجاب جلو چشمش را گرفته و فکر می‌کند که ما طیف انقلابی هستیم و کارمان درست است.

-اگر به چیزی اعتقاد داریم باید بروز‌تر و باسوادتر از همه باشد و اگر حرف از سینمای ارزشی می‌زنیم باید بهتر از دیگران سینما را یاد بگیریم.

-سینما سخت‌ترین میدان هنری بشر است و نمی‌توان به راحتی آن را یاد گرفت.

-فرم است که محتوا را می‌سازد، فیلم بدون فرم محتوا ندارد.

-با قصه قرآنی می‌توان فیلم ضددینی ساخت.

-در دوره احمدی‌نژاد فیلم فارسی‌های مبتذلی ساخته شد که در تاریخ ۳۰ ساله انقلاب بی‌سابقه است و نتیجه سینمای دولتی بود.

-سینمای خصوصی طبیعتا آسیب‌هایی دارد برای اینکه این بچه تاکنون با عصا راه می‌رفته و بی‌عصا زمین می‌خورد و ممکن است ترکش‌هایی داشته باشد.

-باید بگذاریم سینمای خصوصی راه رفتن بیاموزد. کسانی که به مردم و انقلاب اعتقاد دارند نباید از ساخت فیلم‌های مخالف موضعشان بترسند. اگر سینمای خصوصی راه رفتن بلد شود؛ مردم فیلم ضد‌ارزشی را خودشان پس می‌زنند.

-البته در سینمای خصوصی ممیزی‌هایی هم باید رعایت شود من جمله اینکه ضد منافع ملی و علیه اصول اعتقادی و دینی نباشد.

-دولت لطف کند برای حمایت از تولید فیلم پولی ندهد و در اکران به فیلم‌هایی که به ما نزدیک‌تر است سوپسید بدهد.

-در این ۳۰ سال یک اشتباه بزرگ کردیم و آن راه‌اندازی جریان منحط سینمای جشنواره‌ای است و کلی هم پز آنرا دادیم. سینمای جشنواره‌ای محصول جمهوری اسلامی ایران است و به نظر من یک فاجعه است.

-با ملت‌فروشی و دردفروشی که در فیلم‌هایی که برخی دوستان در خارج از ایران ارائه می‌کنند رخ داده؛ مخالف هستم.

-ما باید برای مردم خودمان فیلم بسازیم و هیچ فیلمسازی جز آمریکایی‌  نمی‌توانند برای مردم جهان فیلم بسازند.

-اگر فیلم ملی درست ساخته شود و جایزه اسکار بگیرد اولین نفری هستم که از آن فیلم دفاع می‌کنم.

-در سینمای خصوصی مردم جهت فیلم‌ها را تعیین می‌‌کنند؛ دولت می‌تواند سفارش ساخت فیلم بدهد اما با اینکه کل مبنا اینطور باشد مخالفم.

-آرزو می‌کنم جشنواره فیلم عمار، مردمی باشد.

یک خبر!

وطن امروز: مسعود فراستی منتقد سختگیر سینما پس از نمایش فیلم آرایش غلیظ در سالن شماره 2 سینما عصر جدید پس از دیدن نیمی از فیلم سالن سینما را ترک کرد. به گزارش «وطن امروز» مسعود فراستی که آثار برگزیده جشنواره را در سینما عصر جدید تماشا می کند پس از دیدن نیمی از فیلم «آرایش غلیظ» سالن شماره 2 سینما عصر جدید را به نشانه عدم پسندیدن اثر ترک کرد و حاضر به گفتن دلایل ترک سالن سینما به خبرنگار «وطن امروز» نشد. ظاهرا با توجه به اینکه بخشی از اهالی رسانه از فیلم جدید نعمت الله خوششان آمده است این فیلم خوشایند مسعود فراستی نیست.

(با تشکر از سید محسن عزیز که درباره ی این خبر اطلاع رسانی کرد.)

گزارش نشست نقد "سر به مهر" با حضور استاد

اشاره: طبق اطلاعیه ای که پیش از این اعلام شده بود، نشست نقد و بررسی فیلم "سر به مهر" با حضور مسعود فراستی و کارگردان اثر، هادی مقدم دوست، در تاریخ ۳ دی در محل لانه جاسوسی برگزار گردید. اینک از کاربران دعوت می شود که به گزارش کتبی  این نشست (به نقل از خبرگزاری دانشجو و  سایت خبری لیلا حاتمی) توجه فرمایند.


به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی سربه‌مهر عصر امروز با حضور هادی مقدم‌دوست، کارگردان این فیلم و مسعود فراستی، منتقد سینما در محل لانۀ جاسوسی سابق برگزار شد.

در ابتدای نشست مسعود فراستی که ظاهراً از وجود میکروفون برنامۀ «هفت» روی میز ناراضی به نظر می‌رسید، قبل از شروع صحبت‌های خود برای نشان دادن اعتراضش میکروفون این برنامه را که به حالت ایستاده روی میز بود، روی میز خواباند. در پی این اقدام فراستی -که با تعجب جمع همراه بود- مجری برنامه، میکروفون هفت را به دوستان خود داد تا از سالن بیرون ببرند.

فراستی در ابتدای صحبت‌های خود با بیان این مطلب که ما در سینمای ایران اسیر موضوع هستیم و فکر می‌کنیم تا موضوع پیدا شد همه‌چیز تمام است، گفت: «سربه‌مهر نه اسمش فیلم است نه موضوعی دارد، فقط یک title است. متأسفانه موضوعی که مسأله نمی‌شود مرکز سینمای ایران شده است. سربه‌مهر نیز تنها یک طرح است که تبدیل به فیلمنامه نشده است.»

وی افزود: «کی موضوع تبدیل به محتوا می‌شود؟ زمانی که با مدیوم سینما به آن فکر کنیم. مشکل اصلی این است که با مدیوم سینما به این موضوع فکر نشده، بلکه با کلام فکر شده است. جایزه‌هایی هم که به این قبیل فیلم‌ها داده می‌شود برای شعارهایی است که به مدیوم سینما تبدیل نشده‌اند. شعارهای مورد نظر هنوز سینما نیست و به همین دلیل کاری نمی‌کند. نکتۀ بدتر هم این است که ما فکر می‌کنیم فیلم ساخته‌ایم. تردید زن در مورد این که نماز بخواند یا نخواند در فیلم درنمی‌آید. این فیلم طرحی است که به آن آب بسته شده و جایزۀ ارزشی‌ها را هم گرفته است. این دست کم گرفتن همه‌چیز است.»

این منتقد سینما با بیان این که محتوا بدون فرم ایجاد نمی‌شود، اظهار داشت: «موضوع باید با مسأله شدن به فرم برسد و فرم بتواند به موضوع رنگ محتوا بدهد. در اینجا اگر تکنیک نباشد به فرم نمی‌رسیم. ما در سربه‌مهر این آدم را نمی‌شناسیم، چون شخصیت او به‌کل روی هواست. او کنش‌های متفاوت ندارد و حتی کنش تردید او نیز درنمی‌آید. فیلمنامه به‌شدت ضعیف و فقط یک طرح است و این فیلم نه فیلمسازی است و نه فرم دارد.»

وی در ادامه خاطرنشان کرد: «اگر فیلم فرم نداشته باشد، محتوا هم در کار نیست. هر اندازه موضوع پخته شود و به فرم درآید، محتوا می‌گیرد. اندازۀ قاب، فرم دوربین و... همه محتواست. درواقع، تجربۀ ما در مواجهه با هر اثر هنری در ابتدا مواجهه با فرم است و فرم است که محتوا را می‌سازد. مثلاً محتوای فیلمفارسی همان فرم زوم‌های زمخت و نوع اغراق‌آمیز بازیگری است. این که بگوییم فرم ضعیف است اما محتوا خوب است، غلط است. محتوا پس از فرم می‌آید و چیزی که روی حس کار می‌کند محتواست.»

در ادامۀ نشست هادی مقدم‌دوست کارگردان فیلم سینمایی سربه‌مهر با اشاره به ایدۀ ساخت این فیلم گفت: «فیلمنامه‌نویس صیاد مواد و مصالحی مثل شخصیت، موقعیت نمایشی، محتوا و... برای نوشتن است. چیزی که ما پیدا کردیم موقعیت بود. موقعیت آدمی که شهامت ابراز نماز خواندن را ندارد که این موقعیت شامل ترکیبی از اضطراب و عهد و کنش‌های اوست. به نظر من این موضوع استعداد شروع یک فیلمنامه را داشت. راجع به سینمای دینی هم هیجانی برای انجام کاری دربارۀ نماز وجود داشت. این هیجان که آدم فیلمی بسازد که برابر با تعریف‌های او از سینمای دینی باشد.»

وی در ادامه بیان داشت: «من فکر می‌کنم تعریف سینمای دینی در تعریف خود سینما قرار می‌گیرد که دستور زبان و قواعدی دارد. یکی از این قواعد، باورپذیری است. دین امری فردی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است که تغییراتی را در نفس انسان به وجود می‌آورد و اینها عرصه‌های صید واقعیت هستند. وقتی شما وارد این عرصه‌های واقعی می‌شوید، نقاط برجسته‌ای را پیدا می‌کنید که می‌خواهید با زبان سینما آنها را بیان کنید.»

کارگردان سربه‌مهر اضافه کرد: «وقتی کسی از نماز خواندن می‌ترسد این مسأله یک امر واقعی است که قابلیت مطالعات روانشناسی، مذهبی و اجتماعی بر روی آن وجود دارد. نقاط واقعی یکی از راه‌های باورپذیری هستند که از ابتدای مواجهه با آنها امکان تصدیق برای تماشاچی فراهم می‌شود. فیلمی دینی که دین را امری مجرد ببیند حالت فضایی پیدا می‌کند که امکان تصدیق آن فراهم نمی‌شود و حسی که به تماشاچی منتقل می‌کند برای نیاز روزانۀ او سودمند نیست. اصل باورپذیری اصلی است که در سینمای دینی به آن کم توجه شده است.»

در ادامۀ نشست مسعود فراستی اظهار داشت: «باورپذیری مسأله کلی سینماست و محدود به سینمای دینی نمی‌شود. باورپذیری از دیدن می‌آید نه از شنیدن. شما در سینما چیزی را که می‌بینید باور می‌کنید، نه چیزی را که می‌شنوید. در سینما با دیدن طرف هستیم نه با شعارهای بیرون از دیدن و هر چیز را که خودمان به آن باور داریم باید به عرصۀ دیدن بیاوریم.»

این منتقد سینما افزود: «این که هر کس ممکن است بر سر خواندن یا نخواندن نماز تردید داشته باشد باورپذیری ندارد. اگر باشد شبیه این می‌شود که من با چیزی که تجربۀ خودم است جلو می‌روم. وقتی از برخی خانم‌ها که سریال‌های GEM را می‌بینند می‌پرسیم چرا اینها را نگاه می‌کنید، می‌گویند این سریال‌ها ما را به یاد چیزهایی می‌اندازند که در زندگی داشتیم. اینها باورپذیری نیست. این سریال‌ها از پس یک قصۀ ساده هم برنمی‌آیند، حالا ببینید ما چقدر اوضاع‌مان خراب است که از آنها هم عقب مانده‌ایم.»

فراستی بیان داشت: «وقتی با چیزی همذات‌پنداری می‌کنیم که خارج از اثر است، ربطی به آن اثر ندارد. تنها انسانی در وضعیتی خاص انعکاسی شبیه وضعیت من دارد. این در پروسۀ باورپذیری سریال نیست. سینما جایی است که ما تجربه‌های نکرده را کسب می‌کنیم و تجربه‌هایی که داریم را غنی می‌کنیم. پروسۀ باورپذیری از فرم رد می‌شود. مشکل ۳۰ سال مدیریت سینمای ما این است که اراده کرده‌اند فیلم انقلاب اسلامی و دینی بسازند که اصلاً هم نتوانسته‌اند. چون فیلم دینی با ارادۀ من به وجود نمی‌آید، با مسأله داشتن، باور و بلدی من است که قدمی برای آن برداشته می‌شود.»

وی با بیان این که فیلم دینی، موضوع دینی نیست اظهار داشت: «گاهی قصۀ پیامبری را هم برای ساخت سریال انتخاب کرده‌ایم، اما فیلم‌مان فیلمفارسی شده و دینی نیست. نگاهی که فرم گرفته می‌تواند به لحظات ما «آنِ» دینی بدهد. مثل فیلم بچه‌های آسمان که برخی لحظات دینی دارد.»

در ادامۀ نشست هادی مقدم‌دوست گفت: «کسی که واژه‌های فرم و محتوا را از زبان اصلی ترجمه کرده، محتوا را ترجمه کرده، اما فرم را نه و به همین دلیل است که ما راجع به فرمی که ترجمه نشده نمی‌توانیم به فارسی فکر کنیم. ما فقط قرار نیست موقع نماز خواندن عملی دینی انجام دهیم، بلکه وقتی کار می‌کنیم هم باید در حال امری دینی باشیم. یعنی تمام فرصت‌های ما در زندگی فرصت‌هایی برای انجام عمل صالح است. چنانچه قصد فیلم، قصدی صالح مانند صدقه دادن یا مدرسه ساختن باشد می‌تواند فیلم دینی محسوب شود، حتی اگر در آن ردی از شعائر دینی وجود نداشته باشد.»

فراستی در پاسخ به اظهارات مقدم‌دوست خاطرنشان کرد: «قصد ما برای دینی شدن فیلم کافی نیست. مثلاً فیلم گهواره‌ای برای مادر سرتاپا شعار دینی بود، اما یک ثانیه هم دینی نبود، بلکه یک فیلمفارسی مستهجن بود، در صورتی که تمام فیلم دربارۀ طلبه و دین بود. قصد فیلمسازش را نمی‌دانم، اما به قصدش شک می‌کنم. چیزی که از فیلم می‌بینم معلوم است که با کلاهبرداری طرفم و فیلم می‌خواهد برآوردش را بالا ببرد. پس اصلاً قصد مهم نیست. کسانی هستند که از من مسلمان‌تر هستند و قصد دینی هم دارند، اما فیلم‌شان فیلمفارسی است. عمل صالح در سینما پیدا کردن فرم دینی است.»

وی افزود: «در جشنواره یکی از افراد طرفدار سربه‌مهر بود. او در پاسخ من که پرسیدم چرا طرفدار فیلم هستی گفت: چون این فیلم می‌گوید نماز اجباری است و این اجبار را توضیح می‌دهد، برای همین جایزه دارد! گفتم: این متلک از این فیلم درنمی‌آید و دنبال متلک گفتن نیست، فقط خواسته حرفی را بزند که نتوانسته بزند. ما با اثر سینمایی که تردید را بیان کند مواجه نیستیم. ما این دختر را نمی شناسیم. دختری که خانوادۀ فقیری دارد از کجا سه میلیون تومان در حسابش است؟ او هم می‌نویسد و هم نوشته‌هایش را بیان می‌کند تا من خنگ بفهمم!»

این منتقد سینما در ادامه گفت: «اگر دختر بین سنت و مدرنیته در چالش بود و پز مدرن و روح سالم سنتی داشت، با این تضاد می‌شد کار کرد، چون آن وقت تردید برای دنیای مدرن و خدا برای دنیای سنت بود. فیلمنامۀ این کار رادیویی است و با ادبیات نوشته شده، نه با سینما. شعائر به من در سینما حس دینی نمی‌دهد. حس دینی یعنی آدمی که ادای دین درنمی‌آورد، اما چیزهایی که از نماز در سینما می‌آید بالای نود درصد اثر دینی ندارد. در حالی که انسان بعد از نماز خواندن باید قوی‌تر و محکم‌تر شود. حرف‌های هادی یک وسواس و وسوسه است که باید به اثری تبدیل شود که این حس دینی را به وجود بیاورد. کوشش در جهت ساختن باید به دانش و جوشش تبدیل شود.»

--------------------------------------

پرسش و پاسخ دانشجویی در نشست نقد «سربه‌مهر»

در ادامۀ نشست نقد و بررسی فیلم سربه‌مهر و در بخش پرسش و پاسخ، یکی از دانشجویان پرسید: «این فیلم کمبود اعتمادبه‌نفس را نشان می‌دهد و دختر داستان در ادامه در نماز خواندن تردید پیدا می‌کند. دقیقاً مدل ذهنی شما برای این فیلم چه بود؟ چون می‌توانستید مثلاً کسی را نشان دهید که برای ترک سیگار نیز تردید دارد. آیا چون نماز المانی در دین است این مسأله را مطرح کردید؟»

مقدم‌دوست در پاسخ گفت: «چیزی که دنبال آن بودیم این بود که یک آدمی از نقطه‌ای حرکت می‌کند و به نقطۀ دیگری می‌رسد. وقتی دختر مرحله به مرحله پیش می‌رود و به این نقطۀ مقصد می‌رسد، باید در تماشاچی احساس شعف به وجود آید و این عبور برای او شیرین باشد. قصد ما این بود که تماشاچی این عبور را بپسندد که این مسأله با نماز حاصل می‌شود. نماز واجب است و انسان باید از آن مواظبت کند. وقتی از آن مواظبت کنی حاصل این کار اعتمادبه‌نفس و... است.»

دانشجوی دیگری سؤال خود را این‌گونه مطرح کرد: «موضوع فیلم نماز است، اما من حس کردم نماز در این فیلم غریب است. ما در کشوری اسلامی هستیم، اما در این فیلم المان مشخصی از نماز مانند مسجد و... ندیدیم. چرا این اتفاق افتاده است؟»

فراستی گفت: «حس من هم همین است. باید این حس به مخاطب منتقل می‌شد که از چه زمان نماز مسألۀ او می‌شود و چگونه با آن کلنجار می‌رود و قدمی به جلو برمی‌دارد؟ مشکل این است که این مسأله، مسأله فیلمنامه‌نویسان نبوده است. اگر هم مسأله یکی از آنها بوده، از دو موضع به مسأله نگاه شده و موضوع خنثی شده است. یکی نگاه روان‌شناسانه و یکی نگاه دینی داشته که حاصل آن امری خنثی شده است. مسأله نماز خواندن مسأله این شخصیت نیست و به او تحمیل شده است. نماز برای او مانند یک خرافه است و تمام قصدش از نماز خواندن این است که شوهر و کار پیدا کند و این مسأله را سطحی کردن و دم دستی کردن است.»

وی افزود: «این تردید فضای خودش و آدم خودش را می‌خواهد و این مسأله در تبدیل به فیلم اصلاً درنیامده است. حالا اسمش را بگذاریم سربه‌مهر و نیت یکی از نویسندگان هم این باشد که تبلیغ پیروزی بر این تردید را بکند، اما این کافی نیست. فیلمنامه خالی و یک خطی است که قصه و موقعیت پیدا نکرده است. فیلم، ماقبل فیلمنامه است.»

مقدم‌دوست گفت: «در تعریفم از سینما نمی‌توانم بگویم که سینما فقط بصری است. اگر چیزی واقعیت داشته باشد، صورتی از هستی و چیزی است که هست. مثلاً حرف زدن ما تصویری از زندگی ماست. به عنوان مثال لحظه‌ای که یک دختر با مادرش دعوا می‌کند یک لحظۀ واقعی است، یا آدمی که رجز می‌خواند چون مربوط به سنت صدر اسلام است و مرتبط با واقعیت است پس واقعیت دارد.»

فراستی در ادامه اظهار داشت: «به کل مخالفم. سینما با کلام داشتن یا نداشتن تعریف نمی‌شود. انسان سنتی با کلمه و انسان مدرن با تصویر فکر می‌کند. سینما هنر مدرن و محصول مدرنیته است. ملت ما تصویری فکر نمی‌کنند. انسان ماقبل تکنولوژی با کلمه می‌اندیشد. تصویری اندیشیدن برای بعد از مدرنیته است. من معتقد نیستم سینما زبان است. ما بسیاری چیزها را با تصویر نمی‌توانیم بگوییم مگر اینکه با آن تصویر اندیشه کرده باشیم، نه اینکه ترجمه کنیم. به همین دلیل ما هنوز سینمای ملی نداریم. بحث جدی ما این است که بگردیم فرم ملی سینمای‌مان را پیدا کنیم.»

این منتقد سینما اضافه کرد: «ما باید قواعد کلی را برای رسیدن به فرم‌های معین ملی مشخص کنیم. تمام این سی سال مشغول قصد دینی و موضوع دینی بودیم که دائماً هم عقب می‌رویم. فرم دینی باید از ادبیات، موسیقی و نقاشی استخراج شود. ۴ یا ۵ فیلم بعد از انقلاب ساخته‌ایم که حس خوبی دارد، اما با آگاهی به آنها نرسیده‌ایم. اگر به چیزی اعتقاد داشته باشی، می‌شوددیده‌بان و مهاجر. اما اگر اعتقاد نداشته باشی می‌شود گزارش یک جشن که فاجعه است. ما باید سخت بگیریم، تیم تحقیقاتی برای این کار به وجود بیاوریم و سیستماتیک فیلم ببینیم.»

در ادامه، دانشجویی از مقدم‌دوست پرسید که آیا فیلم شما دربارۀ نماز بود یا تردید؟ که مقدم‌دوست در پاسخ به آن اظهار داشت: «موضوع این فیلم نماز است؛ روحیۀ این فیلم این است که مذهبی، روانشناسانه و اجتماعی باشد. آیا این که آدمی در نهایت به نماز برسد و این بردار جابجایی را طی کند چیز کمی است؟ آیا در این فیلم شوهر کردن بد است؟ آیا حاجت گرفتن بد است؟ آیا نباید ازدواج را از خدا بخواهیم؟ دختر از خدا می‌خواهد ازدواج کند و یک زندگی معمولی داشته باشد، اینها واقعیت است. اما در انتها بدون توجه به چیزی که ابتدا می‌خواسته نمازش را می‌خواند و این یک حرکت به درون است. فیلم نمی‌خواهد به سمت دلیل آوردن برود که چرا این دختر خجالتی است و مقصر این خجالتی بودن کیست.»

فراستی در ادامه گفت: «هادی می‌گوید مایل بودم فیلمی دینی، روان‌شناسانه و جامعه‌شناسانه بسازم. اما این فیلم نه دینی است، نه جامعه‌شناسانه و نه روان‌شناسانه. خود این نیت هم برای ساخت فیلم غلط است. هر قدر هم که روانشناسی فهمیدیم باید در اثر دربیاید. برگمان که بزرگ‌ترین فیلمساز روانشناس تاریخ سینماست این حرف را نمی‌زند. جان فورد می‌گوید: من نانوا هستم. بعضی وقت‌ها همه‌چیز خوب است و خمیر، نان خوبی می‌دهد، اما گاهی هم نمی‌دهد.»

دانشجوی دیگری گفت: «من کاملاً توانستم با صبا همذات‌پنداری کنم، چون ما در جامعۀ دوپاره‌ای زندگی می‌کنیم و با مسأله تردید مواجه هستیم.»

مقدم‌دوست گفت: «قائل نیستم که همه باید یک فیلم را بپسندند. از سوی دیگر، به چیزی هم که ایراد فنی داشته باشم نمی‌گویم بد است، می‌گویم ضعیف است. کلمۀ بد چیزهایی را در حوزۀ اخلاقیات به ذهن متبادر می‌کند. گروهی از مخاطبین این مسأله را می‌پذیرند که آدم‌هایی هستند که خجالت می‌کشند. اگر بگوییم چرا خجالت می‌کشند فیلم شبیه رفتار آدم‌هایی می‌شود که بیش از این که به تکلیف خود فکر کنند به علل خجالت‌شان فکر می‌کنند. رویۀ فیلم ما بر این بود که تماشاچی ببیند کسی درگیر عهدی شده و با مقاومت بر این عهد می‌تواند مسئولیتش را نشان دهد.»