مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

شماره دوم مجله «فرم و نقد» - اورتور بخش ادبیات


شماره دوم «فرم و نقد» دی ماه  1396 منتشر می‌شود. در این شماره پرونده «فاوست» (گوته) در بخش ادبیات و سینما می‌آید.

کتاب‌های زیر در این شماره نقد می‌شوند:
بررسی کتاب «داروغه اصفهان» اثر میرزا‌کاظم‌خان مستعان بعنوان رمانِ ژانر
و
«وقت سکوت» اثر لوئیس مارتین سانتوس
«مردی به نام اوه» اثر فردریک بکمن
«عقاید یک دلقک» اثر هاینریش بل
«تانگوی شیطان» اثر لسلو کراسناهور‌کایی
«جز از کل» اثر استیو تولتز
«ماه پنهان است» اثر جان اشتاین بک
«انبارسوزی» اثر ویلیام فاکنر
بررسی دو اثر از کازئو ایشی‌گورو

نظرات 33 + ارسال نظر
محمد پنج‌شنبه 10 اسفند 1396 ساعت 17:50

ببخشید یه سوال دیگه هم دارم
آیا میشه فرم در فیلم رو برایند روایت و میزانسن دونست ؟ به این معنا که روایت با تعبیر چه گفتن و میزانسن در تعبیر چگونه گفتن ، فرم فیلم رو تشکیل میدن؟
ممنونم

محمد پنج‌شنبه 10 اسفند 1396 ساعت 17:46

با عرض سلام و خسته نباشید
در مورد تفاوت نقد سینه فیلی و نقد ذوقی ، سوال داشتم ، البته منظورم ، مولفه های نقدی ، تفاوت و نقاط اشتراکشون ...
این پرسش رو کجا باید مطرح کنم تا در صورت امکان استاد پاسخگو باشند؟
با تشکر....

آرشیا صحافی پنج‌شنبه 28 دی 1396 ساعت 16:06 http://rshiya.blogfa.com

سلام جواد جان
جیمیل و ایمیلت را چک کن.
مخلصم

آقای عمیم جمعه 10 آذر 1396 ساعت 17:52

این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست. صبر کنید. استاد پایین تر از لجنتان فحش خواهر و مادر ورد زبانش است بیشرف ها. بعد به من ایراد میگیرید؟ انسان که شرف نداشته باشد همین میشود. شأن؟ شأن شما چیزی بهتر از فحش رکیک نیست. سید .......... .......... خود ، فراستی و دیگر بیشرفهایی مثل خودتان را برای دسته بیل آماده نما. هنر ایران از امثال بیشرفهایی مانند شما پاک خواهد شد. به دیگر دنبال کنندگانی که ناآگاهانه دارند فراستی را دنبال میکنند ، میگویم که وقتتان را پای اراجیف این .......... گویان و .......... نویسان تلف نکنید

تاریخ اصلی ثبت این کامنت به شرح زیر است:
جمعه ۱۰ آذر ۱۳۹۶ @ ۰۲:۳۰

آقای عمیم جمعه 10 آذر 1396 ساعت 17:50

ای .......... .......... تو به من بگو کجای کامنت من بیسوادی است؟ بیسواد آن پدر .......... است که بلد نیست .......... .......... .......... مادرت را در طول روز بشمارد. چه شد؟ .......... سوخت استاد مزدور جیره خوارت را .......... .......... .......... .......... ؟

تاریخ اصلی ثبت این کامنت به شرح زیر است:
سه‌شنبه ۷ آذر ۱۳۹۶ @ ۲۲:۴۲

آقای عمیم جمعه 10 آذر 1396 ساعت 17:48

سید جواد .......... به زودی حس و احساس و منطق و خرد خودت و فراستی یکی میشود. زمان مفت خوری و .......... نویسی تمام شده. به آن فراستی .......... بگو خودش را آماده کند تا ز .......... دریده گردد

تاریخ اصلی ثبت این کامنت به شرح زیر است:
سه‌شنبه ۷ آذر ۱۳۹۶ @ ۲۲:۲۵

آقای عمیم جمعه 10 آذر 1396 ساعت 17:47

چیپ و مبتذل بند بند وجودت است نه کامنت من. بدبخت بیشعور کامنت من تمام .......... های منتشر شده در این وبلاگ را می ارزد. اگر اندکی سواد خواندن داشتی .......... تلاوت نمیکردی

تاریخ اصلی ثبت این کامنت به شرح زیر است:
سه‌شنبه ۷ آذر ۱۳۹۶ @ ۲۲:۰۵

علی (م_زمستان) جمعه 10 آذر 1396 ساعت 11:46

سلام . مطمئن باشید هر تصمیمی که خودتان در رابط نشر کامنت ها بگیرید درست است . ولی خواهشا (باز هم می گویم ) ول کنید آن آقا را . افرادی مثل ایشان هیچ فایده ای ندارند و به دلیل همین بی فایده بودن به همه فحاشی می کنند . شما ذهنتان را در نگیر نکنید و سعی کنید همین فضای مباحثه و علمی و پرسش و پاسخ وبلاگ حفظ شود . بعضی ها می خواهند از بین برود ‌. البته بگویم اگر من بودم اگر می دیدم صحبتی همه اش فحش است خذف می کردم . ولی مطمئنم حتما شما دلیلی داشتید و دارید . از دوستان هم خواهش می کنم ول کنند آن آقا را . و همان فضایی را که ذکر کردم را ایجاد کنند . حیف نیست از مبحثی مثل سینما برسیم به فحاشی کردن آن آقا . آن آقا را خدا ول کرده . چرا ما ول نکنیم . ارزش ندارد . مخلص

سید جواد:
من که کاری به کار آن آقا ندارم و ارزش پاسخگویی برایشان قائل نیستم. هر چه هم گفتم درباره وبلاگ بود و کاربرانش و خطاب به آنها. شما هم کاش به گفته خودتان عمل می‌کردید- و عمل کنید- و کلامی درباره ایشان و پاسخی نسبت به‌شان مطرح نکنید.
بنده هم از همینجا اعلام می‌کنم که از این پس کلمات رکیک داخل کامنت‌ها، از هر کسی که باشد (البته در طول این چند سال فقط همین یک نفر بوده که این میزان از لغات رکیک استفاده کرده است)، حذف خواهد شد. دو کامنتی هم که قبلاً از این آقا سانسور شده بود، به همین ترتیب، با حذف لغات رکیکش بازنشر داده خواهد شد.
این اعلام موضع را هم انجام دهم که در باور من، فحش از زبان هرکس و به هر دلیلی (هرچند موجه) اگر خارج شود، اشتباه است، حتی اگر آن شخص استاد من باشد یا خودِ من. مقتدای من امیرالمؤمنین است که فرمود: «إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ وَ لَکِنَّکُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَکَرْتُمْ حَالَهُمْ کَانَ أَصْوَبَ فِی الْقَوْل‏» (من نمی‌پسندم که شما از فحش‌دهندگان باشید. بلکه درست‌تر و راست‌تر آن است که اعمال و رفتار مخالفین خود را وصف کنید، [نه آنکه فحش‌شان دهید.])

[ بدون نام ] جمعه 10 آذر 1396 ساعت 01:39

سلام
نظرتان به طور مختصر در رابطه با فیلم «در کمال خونسردی» بروکس چیست؟ به نظر خودم فیلمساز موفق میشود سمپاتی مخاطب را نسبت به شخص قاتل جلب کند و تا حدی نیز آسیب شناسی.
آیا می‌توانید چند فیلم دیگر با همین مضامین که از کیفیت سینمایی بالایی برخوردار باشند، معرفی کنید؟ ترجیحا آثار جدید

سید جواد:
سلام.
با شما هم‌نظر هستم. البته در حال حاضر، بجز «روانی» هیچکاک نمونه دیگری به خاطر نمی‌آورم.

م.م جمعه 10 آذر 1396 ساعت 00:38

گر چه در شان شما و خودم نمیدونم که در این رابطه بیشتر صحبت کنیم ولی سید جان، فکر کنم همه موافق باشند که کامنتهای رکیک رو تایید نکنی.

سید جواد:
"همه" را نمی‌دانم ولی تعداد افرادی که در این مدت نظر شما را داشتند و با من مطرح کردند، زیاد بود.

محسن پنج‌شنبه 9 آذر 1396 ساعت 18:52

سلام.گمان کنم ان کاربر همان دوست نوجوانمان باشند سید عزیز.درست است؟
این اقای عمیم خیلی از ایشان کینه به دل داشت.ولی اگر سانسور نمیکردید بهتر بود.به یاد دارم در گذشته ما_هم ما و هم شما _ تحملمان بیشتر بود.نه؟
این تنها نظر حقیر است

سید جواد:
خیر. آن کاربر، دوست نوجوان ما نیست. فرد دیگری است. من فحاشی نسبت به خودم و جناب فراستی را برمی‌تابم ولی فحش مادر را با بدترین الفاظ نسبت به کاربری محترم نمی‌توانم تحمل کنم. به علاوه، در این مدت خود کاربران این وبلاگ مکرراً به صورت خصوصی درخواست کردند که این سانسور اتفاق بیافتد. بنده تحمل هرچیزی را دارم، هر کامنتی را هم ابایی از انتشارش ندارم ولی انتشار کامنتی که صرفاً حاوی تهمت جنسی به مادر و پدر یک فرد دیگر است واقعاً محلی از اعراب ندارد. ما می‌خواهیم نظرات افراد را پخش کنیم و شخصیت آنها را از پس کلام‌شان باز شناسیم اما این کار را به قیمت لجن‌پراکنی‌های یک موجود حقیر و بی‌خرد انجام نمی‌دهیم. این تذکر و درخواست صحیحی است که دوستان عزیز در این مدت با بنده در میان گذاشتند.

آقای عمیم چهارشنبه 8 آذر 1396 ساعت 18:09

این فراستی در زندان چند صد جلد کتاب خواند؟ زندان تشریف داشته اند یا کتابخانه ؟ دیگر چه خبر ؟ هزاران نفر اعدام شدند این مزدور جیره خوار چطور جان سالم به در برد؟ به عنوان کسی که چند وقت فراستی را دنبال کرده ام میگویم : این شخص بیسواد جیره خوار است و باید محاکمه شود. صبر کن این نظام کثیف سقوط کند بعد تکلیف این جیره خواران مشخص خواهد شد

آقای عمیم چهارشنبه 8 آذر 1396 ساعت 17:59

چه شد سید قوّاد ؟ چرا نظر ها را تایید نکردی؟

سید جواد:
دوستان و کاربران محترم وبلاگ،
بنده برای نخستین بار به درخواست مکرر و مؤکدتعداد زیادی از شما دوستان کامنت‌هایی را جهت انتشار تأیید نکردم. تعداد این کامنت‌ها دو تا بود و هر دوی آنها مربوط به شخصی موسوم به «آقای عمیم». این کامنت‌ها پر بود از فحش‌های متعدد رکیک و ناموسی به شخص بنده، جناب فراستی و یکی از کاربران عزیز.

یاشار چهارشنبه 8 آذر 1396 ساعت 13:22

سلام. اقای فراستی فیلم هجوم دیدن؟ نظرشون چیه؟ مثل ماهی و گربه نقد واسه این فیلم می نویسند؟

سید جواد:
سلام.
فیلم را دیده و نظرشان به شدت منفی است. خودشان نمی‌نویسند ولی در شماره بعدی مجله‌شان نقدی به قلم عزیزی دیگر درباره این فیلم منتشر خواهد شد.

محمد سه‌شنبه 7 آذر 1396 ساعت 22:52

سلام بر شما در اینستا گرام آقای فراستی 10 فیلم برتر ایشون چه کسی لیبرتی والانس را کشت در رتبه دوم قرار گرفته آیا نظر ایشون در مورد فیلم جویندگان تغییر کرده و این فیلم رو بهتره از جویندگان میدونه؟ و دیگر اینکه چه زندگی شگفت انگیزی هم جزو 10 تا نبود اگه میشه لیست جدید رو هم در وبلاگ بذارید

سید جواد:
سلام.
حتماً دیگر.

حسن سه‌شنبه 7 آذر 1396 ساعت 18:23

موسیقی متن این انونس از کیه؟ لطفا اگه میشه بگید.

سید جواد:
اطلاع ندارم، عزیز.

بزرگمهر سه‌شنبه 7 آذر 1396 ساعت 09:00

سلام
بنظرم سانسور نکردنم دیگه حدی داره !! انتشار این کامنت های بشدت چیپ و مبتذل در شان این وبلاگ نیست بنظرم ... دلیلشم اینه که من نوعی که قسمت نظرات و باز می کنم منتظرم دو تا بحث خوب و سوال و جواب بدرد بخور ببینم نه از این دست کامنت هایی که بی سوادی و بی ادبی توش موج می زنه ... بهر حال بنظرم اگر حداقلی از "ادب" رو خط قرمز بخش نظرات قرار بدین بهتره ... موفق باشید

milad سه‌شنبه 7 آذر 1396 ساعت 06:41

سلام اقا سید جواد عزیز
تشکر از شما و ارش عزیز توضیحتون کامل بود. روشن شدم. ممنون

آقای عمیم سه‌شنبه 7 آذر 1396 ساعت 00:22

حتما خزعبلات هیچکاک و جان فورد حس ایجاد میکنند. کلا همه بد هستند به جز هیچکاک شکم و برگمان چرت ساز و فورد و ... . فقط برای نخوابیدن پای فیلمهایشان هر دقیقه یک لیوان چای باید نوشید. اتفاقا کمال مراد در مرید هم اثر کرده و جناب فراستی هم شکم گردیده. این فراستی بلد نیست دو خط متن بنویسد بعد میگوید نوشتن برایم مسئله است. ببینید ایران چه آشفته بازاری است. کلا ما هر چه از ایشان خواندیم و شنیدیم فقط بلد است بگوید در نیامده. دوربین بد است . چهارتا لغت فرانسوی هم حفظ کرده هی جا و بی جا میگوید. اساسا باید شاشید در این مملکت. یک مشت بیشرف کثافت شده اند همه کاره. از آن علی یک دست دزد کثیف بگیر تا این فراستی خودفروش. کیرم دهان تک تکتان

سید جواد:
دوستان و همراهان عزیز و محترم وبلاگ، عمیقاً از انتشار این کامنت از تک‌تک شما عذرخواهی می‌کنم. فقط چون در این وبلاگ بنا نداریم که حرف کسی را سانسور کنیم، بنده چنین کامنتی را جهت انتشار تأیید کرده‌ام. عدم سانسور هم بیشتر به دلیل آن است که همه بتوانیم، بی‌پرده با شخصیت افراد گوناگون طرف شویم. باز هم از حضور محترم همه‌تان عذرخواهم.

علی دوشنبه 6 آذر 1396 ساعت 20:12

آیا در بخش ادبیات که تانگوی شیطان مورد بررسی قرار خواهد گرفت. حرفی راجع به اقتباس بلاتار هم زده خواهد شد؟
نظر استاد و یا خود شما راحع به سینمای عجیبِ بلاتار چیست؟

سید جواد:
خیر، در بخش ادبیات صحبتی از اقتباس‌های سینمایی به میان نمی‌آید. البته به صورت گذرا در متن نقد ممکن است اشاره‌هایی شود، اما مفصلاً خیر.

علی (م_زمستان) دوشنبه 6 آذر 1396 ساعت 19:10

سلام . مرسی توضیحتون عالی بود فقط میشه لطفا در مورد فرق حس و احساس توضیح دهید . یه چیزهایی گرفتم ولی میترسم اشتباه باشه .
و اگه لطف کنید بفرمایید آیا تربیت حس مراحل دیگری دارد اگر دارد بازگو کنید ‌. و آیا مربوط به سن خاصی است؟

و اینکه مثلا فرض کنید یعنی ما ابتدا باید موسیقی کلاسیک جدی( باخ و شوبرت) گوش کنیم و بعد از مدتی مثلا آثار یانی را گوش کنیم تا فرق اصل و بدل را تشخیص دهیم؟

سید جواد:
اساس سیر تربیت حس همان است که عرض کردم. آنچه درباره موسیقی مثال زدید نیز صحیح است. درباره تفاوت بین حس و احساس هم در نقد زیر توضیحاتی داده‌ام:

http://sky-criticism.blogsky.com/1393/06/01/post-11/%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D8%B1-143-%D9%86%D8%B1%DA%AF%D8%B3-%D8%A2%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%B1-1392

[ بدون نام ] دوشنبه 6 آذر 1396 ساعت 14:29

سلام . یه سوال در مورد نقد داشتم
چند وقت از شما پرسیدم شما هم ملاکهای یک بازیگر خوب را فرمودید . شما و آقای فراستی بازی هنگامه قاضیانی را تقریبا تایید فرمودید ولی نگفتید چرا . ملاکهایتان چیست؟یعنی او غالب آن معیارها را رعایت می کند؟ . یا قبلا آقای فراستی گفته بودند کری گرانت و جیمز استوارت بازی شان خوب است یعنی آنها این معیارها را رعایت کردند ؟ همه اش را؟چگونه؟یعنی تربیت شدند برای این کار؟ و چرا بعد از این همه سال ما مرکز تربیتی یا کلاس بازیگری درست و حسابی نداریم . آیا علمش را نداریم یا نه ذاتی است و تو ذات بازیگران ما نیست . موضوع چیست !؟ کمی شرح دهید لطفا البته با توضیح بازی هنگامه قاضیانی و سبکش؟


سوال دوم اینکه آیا منتقد در نقد فقط باید به اینکه" بازی اش اندازه است ،خوب است ،بد است ،و ... "رضایت دهد و یا اینکه شرح دهد ؟ آیا شما و آقای فراستی معلومات نقد بازیگری را دارید ؟و از کجا به آن رسیدید؟

سید جواد:
سلام.
بنده از جانب خودم حرف می‌زنم و عرض می‌کنم که اگر خاطرتان باشد، همان موقع هم که سؤال فرمودید، بنده پاسخ را از قول شخص دیگری نقل کردم. حقیقتش این است که بنده- یا بسیاری منتقدان دیگر- درباره تمام اجزاء یک فیلم؛ از جمله بازیگری، لزوماً اطلاعاتی تخصصی ندارند. معمولاً هر منتقدی در چند جزء از فیلم تبحّر بیشتری دارد، اما قطعاً از تمام اجزاء آگاهی نسبی خوبی دارد. بنده درباره بازیگری شاید صاحب تحلیل باشم، اما قطعاً تحلیلی عام که از حسم برخاسته و ناخودآگاهم، نه از سواد آکادمیکی و خودآگاهم. بنابراین نمی‌توانم ریز به ریز توضیح دهم که چرا فلان بازی خوب یا بد است. تنها می‌توانم کلیاتی را بگویم مثل همان جمله‌هایی که شما مثال زدید. حال اگر منتقدی در زمینه بازیگری صاحب سواد آکادمیکی و تخصصی باشد، دیگر به همان چند جمله یا تحلیل کلی اکتفا نمی‌کند و ریزتر وارد بحث می‌شود. درباره اسامی بازیگرانی که فرمودید نیز قضیه همین‌طور است.

علی (م_زمستان) دوشنبه 6 آذر 1396 ساعت 00:13

سلام پس به خاطر بی تربیت بودن حسمان هست که این مجموعه هم بر من و هم بر میلیون ها همسن و سالم تاثیر هیجانی گذاشته . آیا فکر نمی کنید این تاثیر گذاری شایسته ی نقد باشد؟
راستی مرسی که اون واژه را استفاده نمی کنید . من منظورم این نبود که آقای فراستی در مورد موسیقی زیاد حرف می زنند منظورم این بود که زیاد به موسیقی توجه دارند به همین دلیل ای کاش نقد یا معرفی موسیقی در فرم و نقد می گذاشتند . راستش باید روی فرم کامنت نویسیم کار کنم . کمی مبهم می نویسم متاسفانه ‌لطفا در مورد اون موضوع هری پاتر نظر بدهید .

سید جواد:
سلام.
بی‌تربیتی حس که حتماً هست، اما به یک نکته مهم باید توجه کرد و آن اینکه گرچه برای تربیت شدن حس باید روزه حسی گرفت و در ابتدا فقط آثار خوب دید، اما با دیدن صرفاً آثار خوب، حس ما به تربیتی ایستا دست می‌یابد و قدرت تحلیل پیدا نمی‌کند. بنابراین نیاز است که آثار بد هم به سیستم دیداری ما اضافه شوند تا اشکالات آنها برایمان مشخص شوند. البته آثار زیر صفر یا مبتذل را نمی‌گویم؛ چنین آثاری نه تنها مفید نیستند، بلکه به حس آسیب نیز می‌رسانند. بعضی آثار هستند که مختص دوره‌ای خاص از زندگی‌اند، مثل «هری پاتر» که فیلمی است نوجوانانه. این فیلم اگر بد هم باشد- که هست- باید در سن مخصوص به خودش دیده شود تا بعداً فرد بتواند از آن خلاصی پیدا کند. یعنی باید پدیده را تجربه کرد و به پوچ بودنش دست یافت تا موضع فرد درباره آن حقیقی باشد. پس «هری پاتر» را باید در سن و سال مخصوصش دید و احیاناً از آن لذت هم برد. اما این لذت از چه جنسی است؟ قطعاً از جنس حس نیست؛ احساس است. بدرستی گفتید که این فیلم بر شما تأثیر "هیجانی" گذاشته. هیجان از جمله احساسات ماست و در هم‌سالان شما در حال شکل‌گیری بنیادین و به اوج رسیدن است. حتماً در این مرحله باید چنین آثاری را تجربه کنید تا بعدتر وقتی به سراغ آثار احساس‌برانگیز جدی‌تر می‌روید، فرق اصل و وبدل را دریابید و به تربیت احساس دست یابید چراکه تربیت حس بدون تربیت احساس ممکن نیست.

آرش یکشنبه 5 آذر 1396 ساعت 22:55

سلام
در پاسخ به milad :
رمان دراکولا نوشته برام استوکر تاکنون توسط سه مترجم به فارسی برگردانده شده:
سامان زعیم از انتشارات ایران مهر
جمشید اسکندانی از نشر ثالث
سیّد علیرضا شاهری از انتشارات صدای معاصر
ترجمه اول ضعیف و ترجمه دوم و سوم بسیار بد هستند. پیشنهاد میکنم اگر زبان بلدید رمان را به انگلیسی بخوانید.

سید جواد:
سلام و سپاس.
ترجمه اول و سوم که اصلاً ترجمه‌ای از متن کامل کتاب نیستند. ترجمه دوم را هم که عرض کردم؛ نسبت به متن اصلی یک چیزهایی هم اضافه دارد و اصلاً متن استوکر را مستحیل کرده است.

علیرضا یکشنبه 5 آذر 1396 ساعت 17:56

سیدجان شما هم چیزی می نویسید در این بخش؟

سید جواد:
ان شاء الله.

محمد یکشنبه 5 آذر 1396 ساعت 17:34

سلام
نظرتان در مورد ولادیمیر ناباکف و کتاب درسگفتار های ادبیات روس او چیست؟ نقد هایی که ناباکف به داستایفسکی وارد می کند را تا چه حد درست می دانید؟
سپاسگزارم

سید جواد:
سلام.
کتابی که نام بردید، کتاب مهمی است که حتماً باید آن را خواند. ناباکوف در دقت و تلاشی که دارد، قابل توجه و مطالعه است، اما همین دقت و تلاشش وقتی زیاد از حد می‌شود، کار دستش می‌دهد و او را از حوزه نقد ادبی بیرون می‌برد. در اغلب درس‌گفتارها از جمله نقدهای مربوط به داستایفسکی چنین مشکلی را دارد، اما حتماً باید این نظرات را خواند و نقد کرد.

علی (م_زمستان) یکشنبه 5 آذر 1396 ساعت 15:28

سلام
من کسی را قضاوت نمی کنم ولی نقد دیده بان و مهاجر آقای فراستی را خوندم . خدایی نیبت به نقد هامون خیلی نقد بدی بود . نه تنها به من بلکه به هیچ کس ربطی ندارد اما صحبت در مورد امام زمان و ... به آقای فراستی نمی خوره . البته باز می گم اعتقادات هر کسی به خودش مربوطه منظورم اینه بعنوان مخاطب ،نقد هامون برایم صادقانه و دلی تر از نقد دیده بان و مهاجر بود .

علی (م_زمستان) یکشنبه 5 آذر 1396 ساعت 12:24

البته باعرض سلام و احترام

سید جواد:
عرض سلام متقابل.

علی (م_زمستان) یکشنبه 5 آذر 1396 ساعت 12:23

ببخشید سه سوال . نه بعنوان سینمای جدی ،ولی بعنوان بک سرگرمی برای نوجوانان چرا فیلمهای هری پاتر صفر می گیرند؟؟؟؟
و چون شما در این زمینه صاحب نظر هستید قطعا ،از شما می پرسم نظرتان راجع به رمانهای هری پاتر چیست ؟؟؟
و اینکه آیا آقای فراستی سازی می زنند؟ می خواهم به این برسم با این که بسیار از موسیقی حرف می زنند اما در فرم و نقد نقدی یا حتی معرفی موسیقی ندارند!!!!
و یک نقد : به خدا جدی می گم آقای یوسف بیک . شما نویسنده ی قسمتی از بخش ادبیات بودید و نقد . لطفا از فرم و نقد فاصله بگیرید و بعنوان مخاطب مجله را بخوانید ببینید که مجله انگار یک دست است همش لحن آقای فراستی توش پیداست . ایکاش پشت این لحن اون شیرینی آقای فراستی بود . ولی چون نوسندگان کپی کاران ضعیفی از آقای فراستی هستند نمی توانند خودشان سرپا بایستند و با لحن خود بنویسند . لطفا نقد را وارد بدانید و جدی بگیرید .

سید جواد:
مگر سرگرمی نوجوانان امری است غیر جدی؟ سینما، سینماست. می‌خواهد برای خردسالان باشد یا کهن‌سالان. هری‌پاتر فاقد شخصیت‌پردازی، فاقد تعلیق، فاقد منطق روایی و فضایی، و فاقد کارگردانی صحیح است. حتی بعضاً جلوه‌های ویژه خوبی هم ندارد. قطعاً رمانهای بد «هری پاتر» از فیلم‌هایش جلوتر هستند. در بین کتابها نیز نخستین کتاب کمی قابل تحمل است، اما اثر خوبی نیست.

خیر. جناب فراستی نوازنده هیچ سازی نیستند و این البته هیچ ربطی به زیاد حرف زدن درباره موسیقی و همچنین نبودن نقد موسیقی در «فرم و نقد» ندارد. مگر حالا که مجله چهاربخش سینما، ادبیات، تئاتر و تجسمی دارد، معنایش این است که ایشان فیلم یا تئاتر می‌سازد؟ یا داستان می‌نویسد؟ یا نقاشی می‌کند و مجسمه می‌سازد؟ و مگر بااینکه ایشان از فلسفه و سیاست و اقتصاد زیاد حرف می‌زنند، این بحث‌ها در «فرم و نقد» مطرح شده است؟ دارید مجبورم می‌کنید آن واژه‌ی منفور را به کار ببرم ها!

از نقدتان ممنونم.

milad یکشنبه 5 آذر 1396 ساعت 02:33

سلام اقا سید جواط
متاسفانه امروز که رفتم کتابفروشی متوجه شدم دراکولا چاپش تمومه و ظاهرا اخرین بار پنج سال پیش چاپ شده و نتونستم تهیه کنم.
اگهاشکال نداره یه سوال دیگه هم دارم ,ظاهرا استا د رمان گربه سیاه از ادگار الن پو را بسیار خوب میدانند, ترجمه اى مشخص براى ان وجود دارد؟

سید جواد:
سلام.
عرض کردم خدمت‌تان که در دسترس نیست. اگر هم بود، با توجه به توضیحاتی که عرض کردم، ابداً ارزش خریدن و خواندن نداشت چون به شدت تحریف‌شده و دست‌کاری‌شده بود.

اما درباره «گربه سیاه» که رمان نیست؛ داستان کوتاه است. اتفاقاً جناب فراستی این اثر را بسیار بد می‌دانند. این داستان به ترجمه محمود سلطانیه در مجموعه «داستانهای شگف‌انگیز» (انتشارات جامی) موجود است.

علیرضا شنبه 4 آذر 1396 ساعت 16:53

سلام

آیا اطلاع دارید که کتاب داروغه ی اصفهان در بازار موجود است یا خبر؟

سید جواد:
سلام.
خیر، اطلاع ندارم.

milad شنبه 4 آذر 1396 ساعت 15:17

سلام اقا سید جواد
رمان دراکولا اثر برام استوکر رو با ترجمه چه کسی پیشنهاد میکنید لطفا راهنمایی بفرمایید
دوم اینکه فیلمی که قراره در شماره دوم مجله در بخش "سینماى همیشه" نقد بشه کدومه؟ در شماره اول ارتش سای ها بود

سید جواد:
سلام.
دراکولا فقط یک بار در ایران ترجمه شد که توسط نشر ثالث منتشر شد. نام مترجمش الان یادم نیست ولی ترجمه بسیار بدی بود و مترجم از خودش خیلی چیزها را به متن اضافه کرده بود. هیچ ترجمه‌ دیگری از این رمان در ایران سراغ ندارم. خدا را شکر، بنده خودم در حال ترجمه این اثر هستم.
اما درباره سؤال دوم‌تان باید عرض کنم که بنده اجازه ندارم نام این فیلم را اعلام کنم. ببخشید.

محمدm شنبه 4 آذر 1396 ساعت 13:22

سلام آقا جواد
میخواستم نظرتون رو درباره فیلم یک قناری یک کلاغ بدونم
من مدتها بود که سینما نرفته بودم چون بنظرم سینمای ایران درحال حاضر یعنی برهوت.و با خوندن متن آقای فراستی راجع به همین فیلم دیروز این فیلم رو دیدم.بنظرم نظر آقای فراستی راجع به بازی قاضیانی و خانه درسته ولی باز هم بنظرم این فیلم بشدت سرد و خسته کننده بود و این حس رو تقریبا بقیه کسانی هم که به سینما اومده بودن داشتن.البته بنظرم شروع فیلم شروع خوب و درگیرکننده ای بود و بقیه فیلم دیگه این حالت رو نداشت.

سید جواد:
سلام.
به نظر من هم فقط سکانس اول خوب است و بازی قاضیانی. حتی خانه هم به نظرم درنمی‌آید.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد