مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

اظهار نظر محمرضا گلزار درباره مسعود فراستی و واکنش ساعد سهیلی

فراستی بدرد نخور ترین آدم سینمای ایران است.

ویدیوی این اظهار نظر را از "اینجا" دانلود کنید.

به گزارش سلام‌سینما پس از انتشار ویدیوی اخیر محمدرضا گلزار و اظهار نظر این بازیگر درباره مسعود فراستی، ساعد سهیلی بازیگر «گشت ۲» با اعلام خبر صدور پروانه نمایش گرفتن فیلم، با کنایه گفت، «فراستی به دردنخورترین آدم سینما نیست»

ساعد سهیلی با پست این عکس نوشت:
بالاخره "گشت ارشاد٢" پروانه نمایش گرفت و نوروز ٩٦ اکران میشه...
مسعود فراستی قلبش نگیره صلوات!
فراستی به درد نخورترین آدم سینما نیست... بی انصاف نباشید، اون خیلی ها رو به خنده انداخته و به نظرم گوگولی ترین و بانمک ترین آدم سینماست، حتی خنده دار تر از گشت ارشاد!
به قول تتلو؛ یه روزم توو کوچه ما عروسی میشه، حالا میبینی چی میشه.
مسعود جان امشب خوب بخوابی...به قول جناب خان؛ فدااااااااات، بووس، بوووووس .
امیدوارم فیلم رو ببینید و لذت ببرید.

نظرات 92 + ارسال نظر
man یکشنبه 27 فروردین 1396 ساعت 06:15

فقط مونده بود این جوجه فنچ اظهار نظر کنه

[ بدون نام ] سه‌شنبه 22 فروردین 1396 ساعت 20:33

شما آقایی به نام محسن مشکیباف میشناسید؟از شاگردان استادند؟

سید جواد:
خیر. بنده شخصی را به این اسم نمی‌شناسم.

یاشار جمعه 18 فروردین 1396 ساعت 14:31

خیلی راحت از این جو کارگردان استفاده کرده و فیلم مزخرفش ببینید چقدر فروش کرده باید ممنون اقای افخمی باشند مهم نیست فیلم فحش خواهر و مادر داره یا نه مهم اینه که کارگردان سابقه سیاسی و مذهبیش چیه. فاتحه این سینما خواندست از سیستم فاسد نمیشه توقع بیش از این داشت.

[ بدون نام ] چهارشنبه 16 فروردین 1396 ساعت 17:49

لطفا فیلم حمایت پژمان بازغی از استاد را به دست آدمین اینستاگرام استاد و شبکه ما برسانید.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 10 فروردین 1396 ساعت 07:42

سلام و وقت بخیر
نظر آقای فراستی و شما در مورد بازیگری "شان پن" مثبته ؟

سید جواد:
سلام.
جناب فراستی را نمی‌دانم ولی از نظر بنده خیلی بد نیست.

کمیل پنج‌شنبه 10 فروردین 1396 ساعت 03:32

سلام.نظر استاد در مورد فیلم سکوت?

سید جواد:
سلام.
هنوز گویا ندیده‌اند.

احمد کریمی پنج‌شنبه 10 فروردین 1396 ساعت 01:29

سلام
عید همگی مبارک
در پاسخ به "حامد" باید بگم که کتاب های سینمایی که استاد برای نمایشگاه سال گذشته معرفی کرده بودن، گاها نقد و تحلیل فیلمای کلاسیک رو شمال میشه. برای مثال هنر سینما بوردول و تامسون

خورشیدی چهارشنبه 9 فروردین 1396 ساعت 18:33

سلام.سال نو مبارک .ایشالله سال خوبی برای شما،خانوادتون و استاد باشه.تبریک به همه.

سید جواد:
سلام.
سپاس‌گزارم و متقابلاً تبریک عرض می‌کنم.

رضا چهارشنبه 9 فروردین 1396 ساعت 18:32

سلام آقا سید
راهی وجود دارد تا مشخص شود که میزان بازدید از وبلاگ ها چقدره؟
مثلا شما از کجا میدونی چقدر مخاطب داره وبلاگتون؟منظورم آنهایی که نظر نمیدهند هم هست.

سید جواد:
علیک سلام.
هم سایتی هایی هستند که ابزار آمارسنجی را در اختیار قرار می دهند و هم برخی از سرویس دهندگان وبلاگ، مثل همین بلاگ اسکای- که ما از آن استفاده می کنیم- خودشان آمار بازدیدکنندگان را در اختیار مدیر وبلاگ قرار می دهند.

......... چهارشنبه 9 فروردین 1396 ساعت 14:06

http://www.aparat.com/v/zcsLb#theEnd
حمایت کامل پژمان بازی از مسعود فراستی دربرابر مخالفان.

حسین پارسایی چهارشنبه 9 فروردین 1396 ساعت 13:50

سلام.
در پاسخ به حامد:
کتابهایی که جناب فراستی تاکنون منتشر کردن و تهیه کنید;
هیچکاک همیشه استاد..کوراساوا, حماسه سرای سینما..اسطوره جان فورد و..
(در ضمن,, رابین وود منتقد درجه یکی ست)؛

مجید چهارشنبه 9 فروردین 1396 ساعت 13:02

سلام. عیدتون مبارک.
آقای فراستی برای ماجرای نیمروز نقد مینویسن؟
امیدوارم برای این فیلم سمبل شده نقد بنویسن و ما لذت ببریم.

سید جواد:
سلام. عید شما هم مبارک.
اطلاعی ندارم.

حامد چهارشنبه 9 فروردین 1396 ساعت 03:36

سلام. استاد گفته بودن وقتی فیلمای کلاسیک رو میبینیم بعدش نقد های اونو بخونیم.شما کدوم نقد های ایرانی یا خارجی رو پیشنهاد میکنین؟چون خود استاد که خیلی نقد مکتوب به فیلمای کلاسیک ندارن.اگه میشه یه سایت از نقد های خارجی ترجمه شده برا فیلمای کلاسیک بگین.اگه اسم منتقد هم گفتین خوبه.از بقیه دوستان هم میخوام اگه میدونن بگن.

علیرضا چهارشنبه 9 فروردین 1396 ساعت 01:00

سلام

سیدجان، شما اطلاع دارید که مصاحبه از جناب فراستی به کجا رسید و آیا به زودی باید شاهدش باشیم یا خیر؟

سید جواد:
سلام.
به زودی نباید منتظر بود. گروهی که مسؤول اجرای کار بودند، فعلاً آن را به حالت تعلیق درآورده‌اند.

صبوری سه‌شنبه 8 فروردین 1396 ساعت 23:36

ممنون از همه دوستانی که راهنمایی کردند.تشکر.

یک انقلابی سه‌شنبه 8 فروردین 1396 ساعت 21:55

البته آیاتی که می فرمایید و آنچه ذات مقدس فرموده درست است.اما باز در مقام عمل مشکل دارد.در ابتدای پاسخ من فرمودید:"حکم حکومتی رهبری اگر در چهارچوب قانون اساسی باشد- که تا به حال بوده است- باید اجرا شودبه .مگر رهبری در ماجرای حصر از حکم حکومتی استفاده کردند؟نظر دادند و کسی هم روی نظرشان حرف نزد.حتی فرزند شهید مطهری هم که مدام نق میزد که اینها باید آزاد شوند و غیره... دهان خود را بست و دیگر انتقاد نکرد و خود گفت در اصل اختیارات رهبری همچنین چیزی نیامده است.ولی دستور دستور آقاست.نکته" د" که فرمودید هم جای بحث دارد.آیا آن افراد خانه نشینی اختیار کردند یا حکومت اسلامی آنان را وادار به خانه نشینی کرد؟که از نظر من حقیقت گزینه دوم است و امثال منتظری باید خانه نشین میشدند.
اگر حرفهای این حقیر باعث میشود که جزو گزینه الف شما بشوم،ایرادی ندارد.من فراموش کردم بپرسم،چه کسی است در این مملکت که تریبون ندارد؟
از همصحبتی با شما لذت بردم برادر.

سید جواد:
در مقام عملش را توضیح دادم خدمت‌تان. اگر دوست دارید طوری بحث را بپیچانید که آخر سر آن طور که می‌خواهید نتیجه بگیرید، نمی‌شود. اما اگر به دنبال حقیقت هستید، حقیقت آن است که مفصلاً عرض شد. اینکه یک نفر به قول شما "دیگر انتقاد نکند" چه ربطی به اصل مسأله دارد، برادر من؟ انتقاد کردن یا نکردن یک فرد، اصلِ قابل نقد بودن یک پدیده را از بین نمی‌برد. در مورد خانه‌نشینی نیز، دو حالتی که فرمودید، در اصل ماجرا تغییری ایجاد نمی‌کند. به علاوه، بنده فقط از خانه‌نشینی صحبت نکردم. (ضمن اینکه به نظر می‌رسد بغضی که نسبت به آقای مطهری دارید، جلوی تفکر صحیح و استدلال درست‌تان را گرفته است.)
حرف‌های شما در کامنت نخست‌تان مصداق گروه "الف" بود. بعداً اما فروکش و عقب‌نشینی کردید. در ادامه نیز وقتی با کلام معصوم و غیر معصوم مواجه شدید، آنها را قبول کردید، اما باز حرف خود را زدید که از قضا ربطی به کلام‌هایی که پذیرفته بودید نداشت. خلاصه اینکه از موضعی افراطی شروع کردید و الآن در مرحله‌ای هستید که گیج می‌زنید و البته همچنان اندکی عصبیت بر کلام‌تان حاکم است.
به هر روی، مطلب همان است که عرض شد. بنده نیز چیز جدیدی برای گفتن ندارم. ان شاء الله که خدا ما و شما را به راه راست هدایت کند، عاقبت‌مان را ختم به خیر بفرماید و نقد و تفکّر را همواره روزی‌مان قرار دهد.
ممنون از حضور و ابراز نظر صریح و شرکت در گفتگویی صریح، صادقانه و صمیمی.
پیروز، پاینده و پوینده باشید، ان شاء الله.

یک انقلابی سه‌شنبه 8 فروردین 1396 ساعت 19:42

بنده هم منظورم این بود که قصد مغلطه نداشتم.اما باز هم بحثی اینجا مطرح میشود و اون حکم است.حرف شما درست است که اگر مثلا حکمی از درون قرآن نیامده باشد میتواند طرح ایرادی را در بر داشته باشد، همچون فتوای رهبری برای حرام بودن بمب هسته ای.یا حرام اعلام کردن قمه زنی.
حال آنچه که شما میفرمایید نیاز به یک نتیجه گیری ندارد؟.آیا من می توانم به سخن رهبری و فتوای ذکر شده ایرادی وارد کنم؟یعنی میتوانم در مقام عمل،با توجه به فقه، بر خلاف رای ایشان که تاکید بر عمل(مثلا نساختن بمب) دارد مخالفت داشته باشم و بگویم ما باید بمب بسازیم؟آنچه در مورد قانون گفتید هم نتیجه فتوا است.پس ما بین دو نکته قرار گرفته آیم. یک :می شود مخالف سخن رهبری،در صورتی که حکم حکومتی صادر کردند عمل کرد یا خیر؟دو:آیا میتوان به استناد معصوم نبودن ایشان،امری بدیهی و آشکارا همچون حکم حکومتی را مورد نقد نظری (همان چیزی که مد نظر شماست)قرار داد؟پس چرا تا کنون همه در برابر حکم حکومتی سکوت کرده اند؟آیا به خاطر قانونی بودنش است یا به خاطر اینکه حکم حکومتی از طرف شخص خاصی همچون رهبری صادر شده است؟جایگاه نقد نظری که شما میفرمایید در مصداق بالا که بنده عرض کردم،کجاست؟

سید جواد:
حکم حکومتی رهبری اگر در چهارچوب قانون اساسی باشد- که تا به حال بوده است- باید اجرا شود. حال شخص مجری می‌تواند مخالف آن حکم باشد و به آن نقد وارد بداند، اما موظّف است که اجرایش کند. یعنی آن نقد و این عمل منافاتی با یکدیگر ندارند.
اما پرسیدید که «آیا میتوان به استناد معصوم نبودن ایشان،امری بدیهی و آشکارا همچون حکم حکومتی را مورد نقد نظری قرار داد؟» بر اساس توضیحاتی که قبلاً عرض شد، بله.
سپس سؤال کردید که «چرا تا کنون همه در برابر حکم حکومتی سکوت کرده اند؟» پاسخ آن است که افراد به چند دسته تقسیم می‌شوند:
الف) آنانی که از فرط افراط و تند روی اساساً نقد وارد کردن به کلام رهبری را قابل تصور نمی‌دانند.
ب) عدّه‌ای این امر را متصوّر می‌دانند، اما تریبونی برای اعلام نقد ندارند.
ج) عدّه‌ی دیگری نقد وارد کردن را مجاز می‌دانند، اما فارق از اینکه تریبون دارند یا خیر، یا جرأت بیانش را ندارند و یا محافظه‌کاری و عافیت‌طلبی می‌کنند.
د) برخی هم هستند که نقدهاشان را ابراز می‌کنند. این افراد یا صراحتاً و مستقیماً این نقدها را بیان می‌کنند و یا تلویحاً و غیر مستقیم. بنابراین این طور نیست که همه در برابر احکام ایشان سکوت کرده باشند. در طول تاریخ داشته‌ایم کسانی را که در مخالفت با دستور رهبری هم ابراز مخالفت کرده‌اند و هم به تحصّن و خانه‌نشینی و غیره دست زده‌اند.
البته دسته‌های دیگری را نیز می‌توان برشمرد که چون فرعی هستند، به همین موارد اکتفا می‌کنم.
به هر روی، ما طبق کلام معصوم (حضرت امام کاظم- علیه‌ السلام) موظّف هستیم حتّی در برابر پیامبران نیز که حجّت بیرونی هستند، از حجت درونی یعنی عقل استفاده کنیم و این رویه‎ای بود که شخص پیامبر اسلام- صلوات الله علیه و آله- مؤکّداً حتّی درباره‌ی خودشان به مردم آموزش می‌دادند. بنابراین مهم‌تر از بیان یا عدم بیان نقد آن است که ما خودمان در درون خویش، از حجّت عقلی خویش همواره استفاده کنیم و نقد را فراموش نکنیم، حتّی زمانی که به لحاظ قانونی وظیفه داشتیم که عملی که به آن نقد وارد می‌دانیم را انجام دهیم. مگر خودِ امیرالمؤمنین- صلوات الله عیله- حکومت قصبی عدّه‌ای را مورد نقد که هیچ، مورد تخطئه و بطلان نمی‌دانستند؟ اما در عمل چه کردند؟
در آخر به کلامی شریف و توصیه‌ای حکیمانه از حضرت عیسی- سلام الله علیه- اشاره می‌کنم که فرمودند: «کونوا نقّاد الکلام کی لا یکون فیکم الظیوف» (همواره همه‌تان همه‌ی کلام‌ها را نقد کنید تا جاعلان از میان شما رخت بربندند.)

یک انقلابی سه‌شنبه 8 فروردین 1396 ساعت 15:54

سلام.فکر کنم مشکلی در فهم نظر امام وجود دارد.یا از جانب بنده یا از طرف شما.
زمانی که رهبر کشورمان یک حکم حکومتی را ابلاغ میکنند،آیا با توجه به قانون میتوان به آن حکم حکومتی انتقاد داشت؟طبق قانون خیر. منطور من از این حرف مغلطه کردن نیست.منظورم این است که ما در مقام نظر،و بحث نظری میتوانیم مخالفت کنیم و ایراد وارد کنیم،اما در مقام عمل هرگز.به گونه ای که خود ایشان گفتند که من با انتقاد مخالف نیستم اما برایش حد قایلم.حال سوال من از شما و آن دوستمان که تفکر مرا برنمیتابند و حق هم دارند، این است که چگونه میخواهیم در مقام عمل و فهم عملیاتی ،فتوا و حکم، انتقادی به سران نظام داشته باشیم؟ یا احیانا مراجع تقلید.

سید جواد:
حرف کنونی‌تان کاملاً با آنچه پیش از این گفتید متفاوت است. کلام امام خمینی هم بسیار صریح و آشکار است.
لازم‌الاجرا بودن یک حکم، ربطی به صحیح بودن صد در صدی آن ندارد. یک قانون- هر قانونی که به دست بشرِ محدود، ممکن‌الخطا، ظلوم و جهول نوشته شده باشد- مادامی که مغایر با نصّ قرآن و کلام مستندِ معصوم نباشد و مقبولیّت عام داشته باشد، لازم‌الاجرا است اما کسی نمی‌تواند تضمین دهد که آن قانون بلاشک و از صدر تا ذیل بدون اشکال و ایراد است. حتّی خودرهبری هم یکی دو سال پیش اعلام کردند که «آنچه ما درباره‌ی فرزند کمتر گفتیم و رواج دادیم، اشتباه بود.» و دیدید و دیدیم که از آن زمان به بعد شخص ایشان دقیقاً 180 درجه ضدّ بحث "فرزند کمتر" را در چیزی که «سبک زندگی اسلامی» نامیدند، مطرح کردند. واضح است که وقتی ایشان درباره فرزند کمتر صحبت می‌کردند نیز اسلام را مد نظر داشتند و اینک هم از سبک زندگی اسلامی سخن می‌گویند. پس با استناد به صحبت خودشان مشخص می‌شود که ولی فقیه بودن، اسلام را مد نظر داشتن، طبق قانون رهبر بودن و حکم و نظر دادن، هیچ‌کدام دلیلی بر مصونیت فرد در اشتباه نکردن نیست، هرچند که حکم حکومتی به لحاظ قانونی لازم‌الاجرا باشد.
ضمناً اگر هم منظورتان مغلطه نبوده است، آنچه گفتید مصداق مغلطه بود. دلایل زیادی برای اثبات این امر وجود دارد که بنده در اینجا تنها به ذکر یک نکته اکتفا می‌کنم و آن اینکه نقد، ماهیتاً یک امر نظری است و ما اصلاً چیزی به نام نقد عملی نداریم.

حشمتی فر سه‌شنبه 8 فروردین 1396 ساعت 14:18

در پاسخ به دوست گرامی صبوری:

اگر حجم دانلود ندارید عضو کانال خوب زیر شوید:

https://telegram.me/filmavantgarde20

با قیمت بسیار مناسبی میتوانید فیلمها رو تهیه کنید. البته بیشتر فیلمها برای سینمای اروپا هستند ولی مجموعه کامل فریتز لانگ، بیلی وایلدر، برگمان، کوروساوا، میزوگوچی و اوزو و خیلی از کارگردانان دیگر رو میتوانید سفارش بدهید. آرشیو نسبتا کاملی ادمین کانال فوق در اختیار دارد که همه دوستان میتوانند استفاده کنند.

صبوری سه‌شنبه 8 فروردین 1396 ساعت 12:39

سلام مجدد. در کامنت قبلی ام کلمه ی ((سلام)) به اشتباه ((لسام)) تایپ شد.عذر میخوام.احتمالا به همین دلیل بود که پاسخ نگفتید.قصد توهین نداشتم.باز هم ببخشید.
اما در مورد جوابی که فرمودید باید بگم منظور من مدت زمان بود.
مثلا دیدن حجم زیادی از فیلمهای کلاسیک سخته و باید همه را دانلود کنم. خب،در عین حال هم باید کتاب بخوانیم و در آن کتاب ها مثال هایی برای فهم بهتر نظریه وجود داره.آیا میشه از این مثال ها گذشت و به سراغ مثال های فیلمهای دیده شده رفت و نظریه را آموخت؟مثلا بازن در کتاب سینما چیست،راجع فیلم یاغی هیوز،مطلبی عرضه میکنه که من فیلم رو ندیدم و البته سخت گیر میاد.خب،به نظرتون برم بقیه نظریات را بخوانم یا ابتدا برم فیلم یاغی رو ببینم؟
ببخشید،وقتتون رو هم گرفتم.

سید جواد:
سلام و عرض ادب.
پاسخ ندادن به سلام شما، اشتباه بنده بود که امیدوارم عذرم را بپذیرید.

به هر حال، چاره ای نیست. دیدن فیلم ها قدم اول است. باید زمان گذاشت و دید، هرچند که مدت ها طول بکشد.

حسین پارسایی سه‌شنبه 8 فروردین 1396 ساعت 12:39

سلام.
در پاسخ به دوست عزیز_صبوری_:
پیشنهاد میکنم که عضو سایت خوب "تاینی موویز" شوید , عموم اثار کلاسیک تاریخ سینما را میتوانید از این سایت دانلود کنید..
از کیتون و چاپلین تا فورد,هیچکاک,کاپرا,وایلدر,کوراساوا,برگمان و...
در پاسخ به یک انقلابی:
تفکرتون به انقلابیِ اصیل نمیخورد؛ بد دفاع کردن از تفکری , خود مصداقِ تخریبِ آن تفکر است؛
پاسخ سیدجان را کاملا تایید میکنم؛
(بنده , سید و شخصِ مسعود فراستی مخلصِ سردار سلیمانی هم هستیم ولی این بینشِ شما.......)

صبوری سه‌شنبه 8 فروردین 1396 ساعت 02:05

لسام.سال نو شما مبارک
یک سوال داشتم.ما که همه ی فیلم های کلاسیک تاریخ سینما رو ندیدیم.دیدیم؟
منظورم فرصته و زمان نداشتمون برای فیلم دیدنه. .خب،در بسیاری از کتاب هایی که آقای فراستی معرفی کردن مثال هایی از این فیلمها زده شده.وقتی ما فیلمها رو ندیدیم،چه کنیم؟ راه حل چیه؟

سید جواد:
باید فیلم‌ها را پیدا کنیم و ببینیم.

یک انقلابی دوشنبه 7 فروردین 1396 ساعت 18:17

سلام عرض شد برادر. سال نو شما مبارک.
میخواستم بدونم یعنی از نظر شما مقام معظم رهبری و سران نظام قابل نقد اند؟سردار سلیمانی قابل نقد است؟
آیا این توهین نیست؟
آیا این عجیب نیست؟
مقامات انقلابی ما چه کرده اند که در صف پیامبران و امامان قرار نمیگیرند؟ چه کرده اند که باید به آنها اشکال وارد شود؟انتقاد؟آن هم به انقلابیونی که روز و شب برای این نظام زحمت میکشن؟
در حیرتم سید!شما و این بنده مدیون آنها نیستیم؟

سید جواد:
مدیون نمودن دیگران و زحمت‌کش بودن، برای هیچ‌کس عصمت و بری بودن از اشتباه نمی‌آورد. توهین آن است که مقام یگانه‌ی معصومین را بین دیگر کسان، فرضاً که بسیار خوب باشند، تکثیر کنیم. توهین آن است که کلام معصوم که فرمود: " نحن اهل البیت لا نقاس بالنّاس" (ما اهل بیت، با سایر مردم قابل مقایسه نیستیم.) را نشنیده بگیریم و آن ذوات نورانی و مقدّس را با هم‌طراز پنداشتن با سایر مردم بی‌ارج بپنداریم. فقط کسی که امامانش کوچک و کوتوله باشند، می تواند دیگران را در صف ایشان قرار دهد.
به صحیفه نور، ج 20، ص 170 مراجعه کنید و نامه‌ای را که امام خمینی خطاب به آیت الله خامنه‌ای (رئیس جمهور وقت) نوشته اند و به ایشان بابت دیدگاه شان نسبت به مقوله ولایت فقیه اشکال وارد کرده اند، بخوانید. در ابتدای نامه چنین جملاتی نوشته است:
«نباید ماها گمان کنیم که هر چه می گوییم و می کنیم کسی را حق اشکال نیست. اشکال، بلکه تخطئه،یک هدیه الهی است برای رشد انسانها.»

حسین پارسایی دوشنبه 7 فروردین 1396 ساعت 12:57

سلام.
سال نو بر همه ی کاربران وبلاگ مبارک..
جناب یوسف بیک، مقاله ی دکتر شفیعی کدکنی و به استاد نشون دادین؟

سید جواد:
سلام و عرض تبریک خدمت شما.
به دست‌شان رساندم ولی نمی‌دانم مطالعه کرده‌اند یا خیر.

[ بدون نام ] دوشنبه 7 فروردین 1396 ساعت 12:30

سلام
خوبید ان شالله ؟
نظر آقای فراستی و خود شما سید عزیز در مورد اسلاوی ژیژک چیه ؟

سید جواد:
سلام و سپاس.
بنده اشرافی ندارم، اما می‌دانم که جناب فراستی در کل مخالف آراء ایشان هستند.

مخاطب دوشنبه 7 فروردین 1396 ساعت 01:17

درود دوباره.
1:منظورتان از کتاب های تحلیلی چیست؟
2:مثل آقای سید محسن باقری.مثل آقای محسن هرابرجانی.مثل آقای پژمان خلیل زاده.مثل علیرضا درویش.مثل کاوه قادری.مثل آقای اهوراکی.. مثل شهریار حنیفه.مثل پویان عسگری.مثل سامان پارسی.مثل آرشیا صحافی.مثل خانوم یاسمین خلیلی فرد.مثل موحد منتقم.مثل آقای ایمان آینه دار.مثل آقای ایمان کیایی.مثل حسین گودرزی.مثل کمیل میرزایی.مثل میثم امیری و ... .اگر کسی را از قلم انداختم میبخشید.میخواستم نظرتان را صریحا درباره ی رویکرد و موضع و نقد نوشتاری این دوستان بدانم.
آیا استاد هم کسی را در این بین مد نظر دارند؟به این نسل (منهای شما)امیدوارند؟

سید جواد:
درود.
1- یعنی کتب غیر آکادمیک و آموزشی.
2- تعداد قابل توجّهی از اسامی نام‌برده شده را نمی‌شناسم. بعضی‌ها را هم می‌شناسم اما مطلبی از ایشان نخوانده‌ام. برخی را نیز، هم می‌شناسم و هم از آنها مطلب خوانده‌ام، اما آن‌قدر ننوشته‌اند که بتوان درباره‌شان نظری داد. در میان آنهایی که جزء هیچ‌کدام از گروه‌های یاد شده نیستند، از پویان عسگری مطالب زیادی نخوانده‌ام، اما آنهایی که خوانده‌ام اصلاً خوب نبودند. در میان خوب‌ها هم به نظرم قطعاً میثم امیری و سید محسن باقری یک سر و گردن بالاترند. کمیل میرزایی و آرشیا صحافی و محسن باقری هرابرجانی نیز از دیگر کسانی هستند که اغلب هرچه از آنها خوانده‌ام خوب بوده است. به علاوه، بنده اغلب هرچه از آقایان سیّد سجّاد حسینی و علی رنجبران، علی‌رغم اینکه خیلی فعّال نیستند، خوانده‌ام خوب بوده است.
باز هم تأکید می‌کنم که بنده مطالب هیچ‌یک از این افرادرا به صورت سیستماتیک بررسی و دنبال نکرده‌ام که بخواهم نظری دقیق بدهم.
اینکه جناب فراستی به چه کسی امید دارند را بنده نمی‌دانم، اما تمام اسم‌هایی که به عنوان «خوب» بنده از آنها یاد کردم، بیش و کم مورد تحسین جناب فراستی نیز بوده‌اند.

Arash دوشنبه 7 فروردین 1396 ساعت 00:43

در پاسخ به sina :
عشق در بعد از ظهر

مخاطب یکشنبه 6 فروردین 1396 ساعت 23:17

درود بر جناب سید جواد عزیز.سال نو مبارک.
1:قبلا گفتید که ترتیب برای تربیت حس چندان مهم نیست.برای کتاب های سینمایی که استاد گفتند مطالعه کنیم چطور؟
2:شما خودتان از منتقدان نسل خودتون یعنی دهه ی 60 و 70 چه کسانی را مورد احترام و اعتنا میدانید؟مثلا از بین دوستانی که نقد می نویسند سبک و موضع کدامیک را می پسندید آقا سید؟بی تعارف بفرمایید.
مخلص شما برادر زحمت کش،منتظر پست های جدید هستیم.

سید جواد:
عرض سلام و تبریک.
1) بهتر آن است که نخست کتاب‌های تحلیل را مطالعه بفرمایید و سپس کتب آموزشی و تکنیکال را.
2) راستش نه تا به حال با این دید، نوشته‌های کسی را دنبال کرده‌ام و نه آدم‌های زیادی الان در ذهنم هستند. اگر تعدادی را نام ببرید، شاید بهتر بتوانم نظر دهم.

[ بدون نام ] یکشنبه 6 فروردین 1396 ساعت 19:54

آیا خدا و دین و پیغمبر و امامان و اولوالعمر هم قابل نقدند؟

سید جواد:
البته منظورتان از «اولوالعمر» را نفهمیدم و نیز متوجّه نشدم که مقصودتان از «دین» دقیقاً چیست و به کدام دین اشاره دارید، اما منهای این دو مورد، به عقیده‌ی شخصی بنده، موارد دیگری که نام بردید، قابل نقد (با توجّه به معنای اصلی "نقد" که پیدا کردن ایرادها و اشکالات است) خیر، اما قابل تجزیه و تحلیل حتماً هستند.

محمدرضا یکشنبه 6 فروردین 1396 ساعت 12:53

سلام بر جناب یوسف بیک.سال نو مبارک .با آرزوی سلامتی و تندرستی در این سال برای شما عزیز زحمت کش.
استاد در یکی از برنامه های هفت گفتند که "من اساسا منتقد سینمای ایران هستم ،غیر از کتاب هایم که در آنها راجع به فیلمهای فرنگی نوشتم،بیشتر نوشته هایم درباره سینمای ایران است"
اقای یوسف بیک میخواستم بدونم منظور استاد چیست؟اشکالی دارد که منتقدان درباره فیلم های فرنگی زیاد بنویسند؟یعنی ممکن است که به هویت منتقد سینمای ایران بودنشان لطمه بخورد؟این عمل ،عمل بدی است؟

سید جواد:
سلام و عرض تبریک و سپاس.
نه، عزیز جان. اگر عمل بدی بود که خود ایشان چنین نمی‌کردند. منظورشان این است که منتقد، مثل هر آدم دیگری، باید اوّل ملّی باشد و بعد احیاناً جهانی. منتقدی که به سینمای ملّی خود کاری ندارد، در واقع نقد خویش را از هویت تهی کرده است. اما کسی که به سینمای کشورش اهمیت کافی می‌دهد، هیچ اشکالی ندارد که سینما جهان را هم در سطحی وسیع نقد کند.

ناشناس شنبه 5 فروردین 1396 ساعت 09:06

سلام سید.مخلصتیم دربست.عیدت مبارک.سال خوبی داشته باشی ایشالله.
برای ما که تعطیلات تموم شد.یک پست به ما عیدی نمیدی سید؟

سید جواد:
سلام و عرض ارادت فراوان و تبریک متقابل.
شما هم ان شاء الله سالی پر از عافیت داشته باشید.
چشم. به امید خدا در چند روز آینده با یک پست فوق‌العاده در خدمت خواهم بود.

Sina شنبه 5 فروردین 1396 ساعت 01:45

درود بر شما و عیدتون هم مبارک . میخواستم بدونم نظر استاد و خودتون درباره ی دو فیلم ایرما خوشگله و آپارتمان از بیلی وایلدر چیه و اینکه کدوم فیلم وایلدر رو بهترین کارش میدونید ؟

سید جواد:
درود و عرض تبریک متقابل.
بهترین فیلم وایلدر از نظر جناب فراستی را نمی‌دانم کدام است ولی هر دو فیلمی که اسم بردید خیلی خوب هستند.

رضا جمعه 4 فروردین 1396 ساعت 18:11

سلام و عرض تبریک به سید عزیز.ایشالله سال خوب و با برکتی برای شما ،خانوادتون و استاد باشه.
دوست عزیزی پای آقای زیباکلام را در حوزه سواد به میان کشیدند و شما پاسخ گفتید سید جان.
تا آنجا که بنده میدانم استاد جامعه شناسی و اقتصاد سیاسی هم خوانده اند.اما فکر کنم در آن جلسه استاد زیباکلام را بی سواد سیاسی صرف نخوانده اند و بیشتر روی موضع ایشون نسبت به اعتدال اعتراض داشتند.
خب ،بنده از آقای زیباکلام چندان خوشم نمی آید. نه به خاطر سوادش در حوزه سیاست،بلکه به خاطر ادا و اطوار های الکی و دخالت بی مطالعه در هنر.
اما اینها کافی است تا ایشان را بی سواد سیاسی خطاب کنیم؟آیا استاد حاضرند یک مناظره سیاسی با ایشان برگزار کنند تا ادعای خود را اثبات کنند؟

سید جواد:
سلام.
اینکه ایشان برای مناظره آماده هستند یا خیر را نمی‌دانم، اما این را می‌دانم که بی‌اساس حرفی را نمی‌زنند و بر اساس دانش خود و اظهار نظرهایی که از جناب زیباکلام شنیده و خوانده‌اند آن نظر را مطرح کردند. جمله ایشان خطاب به آقای زیباکلام این بود که ایشان نه در هنر باسواد هستند و نه در رشته‌ی خودشان. قطعاً آنجا مجال این نبود که به توضیح این ادعا و استلال درباره آن بپردازند، اما اینکه آیا در آینده در جلسه‌ای از جنس چنین توضیحات و بحث‌هایی حضور پیدا خواعند کرد را نمی‌دانم.

علیرضا فروغی پور پنج‌شنبه 3 فروردین 1396 ساعت 23:46

با سلام.
عید بر شما و استاد گران سنگ تبریک.
چند وقتی سرباز شدم نمیتونستم پیام بدم.
یک سوال فرق احساس و حس در سینما چیست؟
باز هم عید مبارک باشد.

سید جواد:
سلام و عرض تبریک متقابل خدمت شما.
جهت دریافت پاسخ برای پرسش‌تان به لینک زیر مراجعه فرمایید:
http://sky-criticism.blogsky.com/1393/06/01/post-11/%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D8%B1-143-%D9%86%D8%B1%DA%AF%D8%B3-%D8%A2%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%B1-1392

مخاطب پنج‌شنبه 3 فروردین 1396 ساعت 22:42

با توجه به به اینکه حقیر در آن جلسه ای که خدمتتون عرض کردم حضور داشتم،به هیچ وجه به خودم اجازه نمیدم کسی را بی سواد بخوانم.اعتقاد من این است که باید خودم به درجه بالایی از سواد برسم که اگر به فرد پر مدعا و بیسوادی برخوردم،او را بی سواد تلقی کنم. بنظرم اگر با فردی کم ادعا روبرو بودم بهتر است به او متلک نگویم،چون فکر میکنم که رسم مروت این نیست.ولی در برابر افراد پر مدعا غیر از این عمل خواهم کرد.
مرسی و سپاس از توضیحات تون. اگر در ادامه این دیالوگ بحثی دارید بنده با جان و دل میشنوم سید جان.

سید جواد:
خیر، مطلب دیگری برای عرض ندارم.
ممنون از حضورتان.

مخاطب پنج‌شنبه 3 فروردین 1396 ساعت 16:09

سلام مجدد
این نکته ای که درباره فهم و شعور فرمودید هم از راه استدلال عیان می شود؟ منظور از فهم و شعور دقیقا چیست؟برای مثال به یاد دارم استاد فراستی جناب آقای زیباکلام را فردی بی سواد خواندند.آیا ایشان به سواد نداشته ایشان در حوزه هنر تاکید داشته اند یا صرفا فهم و شعور؟
متاسفانه در علوم انسانی به دلیل اینکه هرکس تصورات یا برداشت های خودش را از یک مسئله دارد، کمی دانش و فهم و شعور مخدوش میشود.نظرتون در این باره چیست سید عزیز؟

سید جواد:
سلام.
جناب فراستی در همان جلسه به آقای زیباکلام گفتند که هم در حوزه هنر بی‌سواد هستند و هم در حوزه سیاست. بنابراین منظور ایشان از بی‌سوادی آقای زیباکلام، هم بحث هنر بود و هم سیاست.
درباره نکته‌ای که راجع به علوم انسانی فرمودید نیز با شما موافقم و عرض می‌کنم که هم سواد و دانش و هم فهم و شعور با استدلال و نوع بحث کردن قابل سنجیدن هستند.

مخاطب چهارشنبه 2 فروردین 1396 ساعت 21:43

سلام.سال نو را خدمت شما تبریک عرض میکنم.انشالله سال خوبی داشته باشید.
ببخشید آقا سید،سوالی داشتم.چندی پیش در یک جمعی که بنده در آن حضور داشتم فرد منتقدی ،منتقد دیگری را متهم به بی سوادی کرد.میخواستم بپرسم چگونه فرد متهم شده میتواند خود را به عنوان با سواد اثبات کند؟چه چیزی یا چه کسی تعیین کننده است که چه کسی باسواد است و چه کسی بی سواد؟ آیا باید سواد را طبقه بندی کرد و هر کس را در حوزه تخصصی خودش با سواد دانست؟ و اصلا سواد با بخش کوچکی از صحبت های یک فرد عیان می شود؟ این سوال پس از آن جلسه بسیار ذهن این حقیر را در گیر ساخته است.از شما تقاضا دارم بنده را راهنمایی بفرمایید.سپاس.

سید جواد:
عرض سلام و تبریک متقابل.
قطعاً دانستن الفبای (تکنیکال) یک حوزه و نیز داشتن اشراف مطالعاتی در آن زمینه و همچنین تجربه‌ی مواجهه با آثار گوناگون یک حوزه‌ی خاص در ادوار مختلف، عناصر مهم تشکیل دهنده‌ی سواد به مفهوم دانشی آن هستند. اما آنچه بیش از سواد اهمیّت دارد- و البته تضادّی هم با سواد ندارد- فهم و شعور است. میزان فهم و شعور- همچون میزان سواد دانشی- یک فرد هم به هنگام بحث مشخص می‌شود و وابسته به یک عنصر مهم است: استدلال. با سنجش استدلال یک فرد می‌توان میزان فهم، شعور، سواد و دانش او را سنجید.

حسین پارسایی جمعه 27 اسفند 1395 ساعت 16:38

سلام.
اصلاح میشود:
کتاب رابین وود درباره سینمای هاکس حدود 200 صفحه ست.
کتابی که درباره سینمای برگمان نوشته حدود 400 صفحه ست..

علی-ر جمعه 27 اسفند 1395 ساعت 02:10

جناب kmvعزیز سلام
فهرست شیندلر بنظر بنده یک فیلم خوب و یا متوسط در وصف انسانیست است و تقریبا تاثیری بر اذهان و قلوب مخاطبان عام داشته است!امیدوارم که ما هم یک فیلم ایرانی از جنس شیندلر لیست بتوانیم برای سینمایمان بسازیم.نکته منفی و صهیونیسم بودن مضمون فیلم هم بیانگر تاثرات و تفکرات دیکته شده یهودیان و حکومتشان بر سیطره سینمای هالیوود است.نمونه آن هم هر ده سال یکبار بطور متوسط باید فیلمهایی با تم مظلومیت یهود هست.از جمله برندگان اسکار،در سال 1993 فیلم شیندلر لیست-در حدودده سال بعد در سال 2004یا5 فیلم پیانیست و حدود ده ال قبلش1981یا2و3 فیلم ارابه های آتش که قهرمان یهودی المپیک را نشان میدهد.و هنوز و از قبلترها هم فیلمهای یهود پرستی و یا همان هولوکاست کم نبوده اند.بنده سه جهارسالی هست که هنوز فیلم را ندیده ام ولی یکی از بهترین سکانس ها و نکته مثبت فیلم دو سکانس هست که یکی عریان کردن مردم در وسط اردوگاه و دیگری سکانسی است که لیام نیسون و رالف فاینس رو بروی هم مینشینند و در حال نوشیدن نوشیدنی،لیام نیسون داستان پادشاه و دزد را برای فاینس میگوید و جمله ای اینچنین میگوید:
شیندلر:چرا اینهمه آدم میکشی؟
آمو:برای اینکه احساس قدرت میکنم.
شیندلر:گرفتن قدرت نیست آمو!!!
این یکی از تاثیر برانگیزترین دیالوگهای سینماست و شاید با همین جمله هست که شیندلر لیست هنوز هم محبوب سینما دوستان است و گرنه بنده حالا هم با تحقیق بیشتر به این نتیجه رسیده ام که در کل،شیندلر لیست آنقدر ها هم در مقابل فیلمهای خوب زیاد،فیلم زیاد خوبی نیست.

حامد پنج‌شنبه 26 اسفند 1395 ساعت 17:05

سلام. از آقای پارسایی و آقای یوسف بیک تشکر میکنم.

حسین پارسایی پنج‌شنبه 26 اسفند 1395 ساعت 14:42

سلام،
کتابی که رابین وود درباره ی سینمای برگمان نوشته، به گمونم حدود 200 صفحه ست؛
اطلاع دارین چرا در کتاب "رویا_پناهگاه"،تنها دو سه نقد از رابین وود_چشمه باکرگی و پرسونا_ آورده شده؟

سید جواد:
سلام.
خیر، اطلاعی ندارم. فقط این را می دانم که نقدهای کتاب به انتخاب آقای فراستی برگزیده شده اند.

حشمتی فر پنج‌شنبه 26 اسفند 1395 ساعت 11:35

در جواب آقای حامد:
ترجمه های خانم ناهید کاشی چی ار چخوف همانطور که آقای پارسایی فرمودند خیلی خوب است. پرویز شهدی هم کمدی وحشی اثر چخوف رو ترجمه کرده که متوسط است. کافکا غیر سه رمان معروفش، داستان کوتاهاش رو به هیچ عنوان از دست ندهید. مجموعه داستان کوتاهش رو نشر ماهی با ترجمه علی اصغر حداد منتشر کرده است. نظر بنده این است در مورد کافکا بعد خواندن اثارش کتاب کوچک (( کافکا به روایت بنیامین )) برای نشر ماهی را تهیه کنید. به شخصه برای خودم خیلی مفید بود. اما در مورد داستایوفسکی من بجای ابله که آقای یوسف بیگ فرمودند بنده نظرم به رمان خیلی خوب بیچارگان و خوار شدگان است. ابله به نظرم برای کسیکه تازه میخواهد شروع کند زود است یا حداقل یه بار خواندنش کافی نیست. بانوی میزبان هم ترجمه سروش حبیبی عالی است. در مورد نقد و تحلیل آثار داستایوفسکی هم پیشنهاد بنده دو کتاب (( پرسشهای بوطیقای داستایفسکی)) اثر میخائیل باختین و (( مجموعه مقالات درباره ی جنایت و مکافات)) ترجمه ی مهدی امیرخانلو که هردو کتاب را نشر نیلوفر منتشر کرده است، میتوانند بسیار مفید باشند.

حسین پارسایی چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت 20:52

سلام.
در پاسخ به دوست عزیز_حامد_ :
کافکا که از نظر کمی ،پر کار نبوده..مسخ(ترجمه فرزانه طاهری)_محاکمه_قصر_امریکا(ترجمه علی اصغر حداد)

شکسپیر هم پنج ،شش کار اصلی دارد که من به پاسخِ سیدجان سه کار رو اضافه میکنم..اتللو،رومئو و ژولیت،تاجر ونیزی..

چخوف،هم نمایشنامه نوشته _که نقطه اوج قلمش نیست_،هم داستان کوتاه..
بهتون پیشنهاد میکنم که مجموعه آثار چخوف با ترجمه ی خانم ناهید کاشی چی رو تهیه کنید..
(بهترین کارهای چخوف هم به نظر بنده،جلد چهارم این سری ست..)

kmv چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت 08:18

سلام.ممکنه در مورد فهرست شیندلر کمی توضیح بدبد و بگید تبلیغ صهیونیسم کجاشه؟کلا چه نقاط خوب و بدی میبینید؟
تشکر

حامد سه‌شنبه 24 اسفند 1395 ساعت 18:18

سلام. یه سوال درمورد تربیت حس داشتم.شما کدومیک از آثار شکسپیر و داستایوسکی و کافکا و چخوف رو برای شروع پیشنهاد میکنین.اگه دوستان وبلاگی هم میدونن ممنون میشم راهنماییم کنین.

سید جواد:
سلام.
مسخ - محاکمه - آمریکا - جنایت و مکافات - ابله - قمارباز - نازنین - برادران کارامازوف - هملت - شاه لیر - مکبث

حسین پارسایی سه‌شنبه 24 اسفند 1395 ساعت 14:52

سلام.
در پاسخ به حشمتی فر:
مقاله ی ظرافت در برابر شور
از ریموند دورگنات..
البته این مقاله رو نخوندم،ولی شما برای خوندن،مدنظرتون باشه..

میلاد سعادتی سه‌شنبه 24 اسفند 1395 ساعت 13:47

سلام سید جان
ممنچن از توضیح کاملت. درست مىفرمایید

احمد کریمی دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت 21:13

سلام سیدجان
یه کامنت گذاشتم که چرا استاد با اون جمع کردن میز غذا و آوردن کتابا مشکل دارن، فکر کنم دستت نرسیده.
هر وقت دوباره کافه باز شد یه ندایی بده سید.
مثل همیشه ممنونم ازت

سید جواد:
سلام.
در اون صحنه، روپرت در سمت راست قاب ایستاده و پشتش به ماست و نیمی از تن او در قاب است. برای چه؟ اگر قرار باشد حضور او در قاب تعلیق را افزایش دهد، با توجه به اینکه منبع تعلیق صندوقچه است، روپرت می بایست رو به صندوق ایستاده باشد و نه پشت به آن. اگر روپرت متوجه میز میشد و ما متوجه توجه او می شدیم و نیز بی توجهی دو قاتل را می دیدیم، تعلیق شکل می گرفت. ولی در این قاب ما مطمئن هستیم که روپرت متوجه چیزی نیست. واکنش و میزان توجه یا بی توجهی قاتلین را هم اصلاً نمی بینیم. از هیچکاک بعید است که به عنوان استاد مدیوم دیداری سینما، عناصر اصلی درام را در لحظه اوج تعلیق به ما نشان ندهد. پنجره پشتی را به یاد بیاورید. وقتی لیزا به تنهایی از پنجره وارد اتاق قاتل می شود، لحظه ای که قاتل سر می رسد، ما هم از عدم توجه لیزا مطمئن می شویم- با دیدن او- و هم سر رسیدن قاتل را "می بینیم" و هم واکنش جفریز و خدمتکارش را لحظه به لحظه "مشاهده" می کنیم. اما در آن صحنه از طناب به طرز عجیبی شاهد این هستیم که هیچکاک تمام این عناصر را از قاب تصویر حذف کرده است. پس تعلیق این صحنه بدون ارتباط با شخصیت ها شکل می گیرد و در نتیجه منطق درام بر آن حاکم نیست. چنین تعلیقی از آنجایی که دراماتیک نمی شود، خارج می ایستد و به جای آنکه تبدیل به حس شود، به احساسی عام و نامتعین تنزّل می یابد.

در مورد کافه هم، چشم. حتماً اطلاع رسانی می کنم.

......... دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت 19:53

علی معلم تهیه‌کننده و مدیرمسوول و صاحب امتیاز مجله «دنیای تصویر» از دنیا رفت.

به گزارش ایسنا، علی معلم ساعاتی قبل به دلیل ایست قلبی از دنیا رفت.

سایت دنیای تصویر در اطلاعیه‌ای نوشت:

«خانواده «دنیای تصویر» پدرش را از دست داد

سینما به ما یاد داده که زندگی یعنی لحظات توامان شادی و غم، ولی هرگز فکر نمی‌کردیم روزی برسد که قرار باشد بدترین خبر ممکن را در «دنیای تصویر» منتشر کنیم. دقایقی قبل علی معلم، مدیر مسئول و سردبیر نشریه دنیای تصویر، بنیان‌گذار جشن سینمایی تلویزیونی حافظ، مدرس، مجری و برنامه‌ساز و تهیه‌کننده‌ی سینما در سن 54 سالگی و در پی حملۀ قلبی، دار فانی را وداع گفت.

علی معلم سال 1341 در دامغان متولد شد. در رشته‌ی سینما تحصیل کرد، در دهه‌ی شصت فعالیت مطبوعاتی خود را آغاز کرد و در سال 71 با تاسیس ماهنامه «دنیای تصویر» فصل تازه‌ای را در مطبوعات و رسانه‌های سینمایی رقم زد.

معلم که به واسطه‌ی تولید و اجرای برنامه‌هایی چون «جنگ هنر»، «از واژه تا تصویر»، «سینمای اندیشه» و ...به چهره‌ای شناخته شده برای مخاطبان تبدیل شده بود، اولین جشن سینمایی و تلویزیونی خصوصی ایران را تاسیس کرد و تندیس حافظ را به منظومه‌ی سینمای کشور افزود.

فعالیت معلم فقط به عرصه‌ی مطبوعات و رسانه‌ها محدود نمی‌شد شوکران، گاوخونی، ازدواج به سبک ایرانی و آل از جمله تجربیات موفق او در مقام تهیه‌کنندگی بود. دریافت مدرک دکتری افتخاری به پاس فعالیت‌هایش در عرصه‌ی فرهنگ و هنر نیز یکی دیگر از عناوین متعدد او به شمار می‌رفت.

گرچه هنوز نتوانسته‌ایم این خبر تلخ را باور کنیم، درگذشت علی معلم را به خانواده‌ی فرهنگ و هنر ایران تسلیت می‌گوییم.»

Arash دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت 18:15

کتاب "داستان" نوشته رابرت مک کى هم در زمینه روایت در داستان و فیلمنامه خوب است. در بازار هم موجود است.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد