مسعود فراستی:
شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.مسعود فراستی:
شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.درباره من
دستهها
- آثار 8
- نقد 35
- مقاله 3
- یادداشت/ ضد یادداشت 36
- ضد یادداشت های جشنواره ای 18
- مصاحبه/ مناظره 44
- نشست/ همایش 19
- خبر/ گزارش 29
- اطلاعیه 77
- بازتاب 78
- مصاحبه کاربران وبلاگ با استاد 8
- جدول ارزش گذاری (ستاره دهی) 15
- کافه راندوو 10
- نقد داستان 4
- سینمای سرخوش 1
- سینما کلاسیک 57
- هفت قدیم 18
- برنامه های غیر سینمایی 9
- تربیت حس 2
- ویژه های وبلاگ 163
- سینما تحلیل 1
- نقد های برگزیده کاربران 4
- تجربه سینمای کلاسیک با مسعود فراستی 1
- هفت جدید 26
- آرشیو برنامه های تلویزیونی 5
- یه حبّه نقد 4
- کافه ژی 6
- مجله «فرم و نقد» 9
- بازخوانی کلام آقای نقد ایران 4
برگهها
- اتوبیوگرافی
- 1) لذت نقد
- 2) دیالکتیک نقد
- 3) نقد چیست، منتقد کیست؟
- 4) سینما - قلم
- 5) ده فیلم، ده نقد
- 6) ده فلیم، ده نقد دیگر
- 7) کودک و سرباز
- 8) زیر نور ماه
- 9) بچه های آسمان
- 10) رنگ خدا
- 11) فرهنگ فیلم های جنگی جهان
- 12) فرهنگ فیلم های جنگ و دفاع ایران
- 13) جنگ برای صلح
- 14) سینمای جنگ و دفاع مقدس
- 15) همیشه استاد (هیچکاک)
- 16) رؤیا - پناهگاه (برگمان)
- 17) اسطوره سینما (فورد)
- 18) کوروساوا سامورایی سینما
- 19) کارناوال فدریکو فلینی
- 20) افسانه چارلی چاپلین
- 21) سینمای کمدی و بیان فردی
- 22) فانوس خیال
- 23) حماسه سرای سینما (کوروساوا)
جدیدترین یادداشتها
همه- نشست نقد فیلم «دانکرک»
- مصاحبه با تسنیم - 13 آذر 96 (بهروز شده)
- شماره دوم مجله «فرم و نقد» - اورتور بخش ادبیات
- معرّفی «فرم و نقد» توسط مسعود بهنود
- بازخوانی کلامِ آقای نقد ایران (4): سینمای ملی، سینمای جهانی
- رونمایی از «فرم و نقد»
- نقد سید سعید هاشمزاده به «فرم و نقد»
- مجله «فرم و نقد» را از این کتابفروشیها بخواهید.
- اعتراض کیهان به فراستی - پاسخ فراستی به کیهان
- یک قناری، یک کلاغ
نویسندگان
بایگانی
- دی 1396 1
- آذر 1396 2
- آبان 1396 4
- مهر 1396 8
- شهریور 1396 3
- مرداد 1396 1
- تیر 1396 1
- خرداد 1396 6
- اردیبهشت 1396 2
- فروردین 1396 5
- اسفند 1395 30
- بهمن 1395 2
- آذر 1395 8
- آبان 1395 11
- مهر 1395 16
- شهریور 1395 8
- مرداد 1395 1
- تیر 1395 3
- خرداد 1395 1
- اردیبهشت 1395 1
- فروردین 1395 6
- اسفند 1394 2
- بهمن 1394 8
- دی 1394 5
- آذر 1394 2
- آبان 1394 8
- مهر 1394 8
- شهریور 1394 9
- تیر 1394 2
- اردیبهشت 1394 6
- فروردین 1394 6
- اسفند 1393 4
- بهمن 1393 12
- دی 1393 2
- آذر 1393 2
- آبان 1393 1
- مهر 1393 5
- شهریور 1393 1
- مرداد 1393 27
- تیر 1393 31
- خرداد 1393 7
- اردیبهشت 1393 16
- فروردین 1393 6
- اسفند 1392 2
- بهمن 1392 14
- دی 1392 5
- آذر 1392 3
- آبان 1392 3
- شهریور 1392 2
- مرداد 1392 3
- تیر 1392 2
- اردیبهشت 1392 6
- اسفند 1391 5
- دی 1391 8
- دی 1390 2
- آذر 1390 7
- آبان 1390 4
- مرداد 1390 14
- تیر 1390 7
جستجو
سخنان لادن طباطبایی درباره مسعود فراستی
این بازیگر درهمین راستا نوشت: «شهریور ماه سال 91، در برنامه «هفت» خیلی حرف‌ها زدم... قصد رفتن و ترک سینما و بازیگری را داشتم. دل شکسته بودم و پر از حرف پس حرف زدم... بیست و پنج سال فعالیت حرفه‌ای در حوزه سینما و تلویزیون و تحصیل در رشته بازیگری و تئاترهمچنین دیدن سیر نزولی فضای سینما و بخصوص نقد، من رو مجاز و مجبور به بیان مسائلی کرد که همکارانم به دلیل کسب معاش (بعله معاش! حتی بازیگرها هم نیاز به شغل و درآمد دارند!) قادر به ابرازش نبودند.
بارها گفتم، بازهم میگم نقد فحاشی و تهمت زدن نیست. نقد سیاه نمایی و ابراز نفرت نیست. نقد تلاش برای نابودی سینمایی نیمه جان نیست. نقد نان هزاران نفر را آجر کردن نیست. نقد سلائق خود را با ادبیات لمپنی به حلق جماعت فرو کردن نیست. نقد لب و لوچه جمع کردن واخ اخ و پیف پیف راه انداختن نیست.
نقد ژست روشنفکری گرفتن و همه کس را بیسواد و بی هنر دانستن نیست و منتقد هر کسی نیست. صرف سواد و تحصیلات سینمایی از کسی منتقد نمی سازد. جیم جارموش و تارکوفسکی و برگمان با قرقره کردن نامشان در انسان رسوب نمیکنند! صرف ارث بردن یک برنامه پر مخاطب در رسانه ملی انسان را به مقام خدایی نمی رساند!
از زمانی که هرکس و ناکس به خودش اجازه داد به اسم نقد فحشنامه چاپ کند و کمبودهایش را با توهین و تمسخر بر سر جامعه هنری بریزد عاقبت کار معلوم بود. حالا که خیلی وقت هست اساتید پا جای پای جوجه منتقدهای قلی خان گذاشته اند. برنامه «هفت» مشخصا کمر به نابودی سینمای ایران بسته است. خب صبر و تحمل اهالی سینما هم حدی دارد. هر کسی هر چند به نظر استاد کوچک و حقیر و بی اهمیت باشد هم عقل دارد و برای خودش شخصیت و آبرو قائل است. آدمها یا مبارزه میکنند، یا عطای همه چیز رو به لقایش میبخشند و میروند، یا کم کم دق میکنند، یا نانشان را در خونشان میزنند و میخورند.... یک عده قابل توجهی هم سر دودکش می ایستند ببینند باد از کدام طرف میوزد که سوارش شوند!
استاد! این تیشه‌ای که برداشتید به ریشه خود شماست.
چاقویی شدید که دسته خودش را میبرد. مدتهاست که برنامه سبک و سرشار از لمپنیسم شما را نمیبینم. چون تحمل دیدن زوال انسانیت را آنهم در حوزه فرهنگ و هنر ایران زمین را ندارم.
دست شما درد نکند. با فحاشی های شما یک فیلم توقیف میشود. خیلی زود نوبت به بقیه و همه فیلمها خواهد رسید. چون شما هیچ فیلمی را دوست ندارید! کاش اقلا یک فیلم پنج دقیقه‌ای میساختید و نمایش میدادید تا جماعتی آن ایده‌آل عمیق و رویایی و دست نیافتنی شما را در حوزه فیلمسازی رویت کنند.»
زمانه‌ی غریبی‌ست، آری. زمانه‌‌ای‌ست که «سخنِ حق‌طلبی» انگار همان نخستین سخنی‌ست که از تمام عرصه‌های حیاتِ روزمره، حیاتِ سیاسی و اجتماعی و قلمروهای تفکر و آفرینش هنری به کناری نهاده شده‌است http://shamlou.org
درود بر شرف و غیرت مسعود فراستی. بهشون بگین حرف های این به اصطلاح هنرمندان بی ادب پشیزی برای ما مردم ارزش نداره. ما از شماییم آقای فراستی به خاطر اینکه حرف ما رو میزنید. بهشون بگین پرستویی فرخ نژاد عددی نیستند که بخوان مقابل منتقد محبوب و مردمی بایستند. تو رو خدا نذارین برنامه هفت رو نابود کنند. هفت تنها دلخوشی جمعه شبهای ماست که توش استاد رو ببینیم. با همون جذابیت با همون ادبیات تند و جسورانه
نامه اکبر نبوی رو هم بذار که نوشته فراستی گزارش میداده به وزارت اطلاعات..اینم دروغه؟
سید جواد:
به روی چشم. میشه لطفاً لینک مطلب را در اختیار بنده قرار دهید؟
در جوابِ جوابِ کامنتم:
قطعا تحریف نفرمودم.
ایشان در مصاحبه های اخیرشان (از جمله همین آخری که با جام جم آنلاین بود) منتقدانش را بی سواد خطاب کرده و هیچ فرقی هم بین آنها قائل نشده، من از روی صحبت های جنابِ فَراستی این حرف را می زنم، از نیتش که خبر ندارم و اصلا کاری به آن ندارم.
آیا فرقی نباید قائل شد بین آدم هایی مثل مهرزاد دانش، خسرو دهقان و امیر پوریا که با منطق و دلیلی "روشن" و "قابل لمس" (بر خلاف فَراستی) وی را نقد می کنند با حله حوله هایی که به منتقد (که یکی شان هم همین فَراستی است) می گویند "اگه راست میگی خودت یک فیلم بساز، ببینیم چقدر بلدی" و یا آنهایی که فرق بین رابین وود و رابین هود را نمی دانند.
سید جواد:
هرکسی که تحلیل می کند و دلیل می آورد باسواد نیست عزیز جان. نوع دلیل ها سطح فکر و سواد را لو می دهند. ضمناً لزوماً یک فرد در تمام زمینه ها با سواد نیست. ممکن است فرد باسوادی چون اسامی نام برده توسط شما، درباره یک موضوع خاص تحلیل درستی ارائه ندهند و مصداق بی سوادی باشند.
متأسفانه سخن تان کمی مشوّش است و هرچه به انتها نزدیک می شود، میزان تشویشش نیز افزایش می یابد. بنابراین نمی توان آن را به عنوان حرفی مستدل پذیرفت و با آن وارد گفتگو شد. لذا در همین جا به این مکالمه خاتمه می دهم.
جو عجیبی علیه استاد و افخمی راه افتاده ، بعد از جشنواره خبری شنیدم که وزارت فرهنگ به جد می خواسته برنامه هفت و یا تعطیل کنه یا تغییر ماهیت اش بده که مدیران صدا و سیما مخالفت می کنن . به نظرم ارتباطی وجود داره بین تلاش های وزارت ارشاد و موضع گیری های از روی کم سوادی این بازیگران درجه سه . نظر شما چیه ؟ بنظرتون ارشاد پشت این حملات سیستماتیک علیه "هفت" ه ؟
سید جواد:
نمی دانم ولله.
خیلی جالبه!!!
جوری از سینمای ایران حرف می زنند که انگار با چه تحفه ای طرف هستیم. سینمایی که با پول ملت در آن فیلم هایی ساخته می شوند که نمی شود حتی 15 ذقیقه از آن را تحمل کرد همان بهتر که درش بسته شود.
شما انتقاد از یک فیلم را فحاشی می دانی اما فحش هایی که در همان فیلم از زبان جناب فزخ نژاذ خارج می شود را نمی شنوی. آیا شما دغدغه ی سینما داری؟