مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

ضد یادداشت های جشنواره ای: افلاس

اشاره: این مطلب در  روزنامه اعتماد، شماره 3461 به تاریخ 19/11/94، صفحه 9 (ویژه جشنواره فیلم فجر) منتشر شده است.


افلاس


مالاریا: واقعا بد است برای پرویز شهبازی که قدم به قدم و دم به دم به عقب برود تا به« نفس عمیق» اش برسد که فیلم بدی بود. عیار ۱۴ را او ساخته؟ شک می کنم.

    
 آخرین بار کی سحر رو دیدی؟: در این سن وسال خیلی عیب ندارد که آدم فیلم بد بسازد. اما خیلی بد است که باور کند تجربه فرم می کند و فیلم به این لوسی و بی فرمی بسازد. دوربین رو دست کم تکان بس است؟ شب های روشن همچنان خیلی از « سحر...» جلوتر است و فرم دارتر.
    
 نفس: این دیگر فیلمسازی نیست. با رانت کسی فیلمساز نمی شود و اگر یک شبه شد، یک شبه هم ساقط می شود. چقدر این فیلم مشمئزکننده است و چقدر ضدزن و ضدکودک. طرفداری مزورانه ای دارد از مظلومیت بچه ها. ضدجنگ بودن فیلمساز دیگر بدجوری لو می رود و جانماز آب کشیدن هایش.
    
 امکان مینا: استیصال محض است. انگار فیلمساز « لیلی با من است» ٢٠ سال عقب رفته. لگد به مرده زدن چه سود؟
علیه داعش، تفکر و طرفدارانش بگوییم که معضل اصلی جهان است و ما.
    
دلبری: فیلم بدی است با یک سطر قصه خوب. کار غیرممکنی است که با بازی فوق العاده قاضیانی کمی ممکن شده. یک نمایش تک نفره است. نمایش نیست اما تک نفره خوبی است -بازی- چشمک زدن های جانباز معلولی که در تمام فیلم دیده نمی شود، خوب در آمده. فیلمساز باید سینما بیاموزد.
    
نقطه کور: صد رحمت به «شیفت شب» و موش کشی با تفنگ بادی اش.
    
ایستاده در غبار: انتخاب مهدویان و زحمت بسیارش در این آشفته بازار بی دردی و بی مساله بودن، قابل دفاع است و تحسین. اما فیلم درنیامده و متوسلیان اش و مستندش. شیوه مهدویان، نریشن و ترجمه تصویری اش و بازسازی هایش، حسی تولید نمی کند. راه دیگری باید یافت. مثلاشیوه محمدعلی فارسی و مستندهای جنگی اش قابل تامل است.
    
بارکد: یک قدم به جلو است - نسبت به یخبندان - اما همچنان به «ضدگلوله» اش نرسیده. کمدی، ژانر واقعی کیایی است.
    
زاپاس: فیلم بسیار متوسطی است و عقب تر از « ناخواسته» اما تا اینجا بهترین جشنواره است. هم جعفری خوب است، هم عزتی. کمدی کوچک قابل تحملی است، هرچند پایانش در نیامده.
    
پل خواب: فیلم اولی بدی است و بسیار متوهم. ربطی هم به جنایت و مکافات ندارد. با این توهم، بعید است به
فیلمسازی برسد.
    
لانتوری: فیلم پرهیاهویی است حتی قبل اکران جشنواره ای اش. بعضی بسیار خوش شان آمده - حتی قبل از دیدن- و برخی بسیار متنفرند- باز قبل از دیدن- اما فیلم، خیلی بد نیست. «عصبانی نیستم ۲» است و عقب تر از آن. تکنیک کمی آرام تر شده اما همچنان گیج است و شلوغ. نه مستند است نه داستانی. شخصیت اول
در نیامده. فیلم نان سوژه ملتهبش را می خورد و نان نام جنجالی اش. با جنجا ل آفرینی خیلی نمی شود جلو رفت، عقب چرا.
نظرات 28 + ارسال نظر
فریدون پنج‌شنبه 29 بهمن 1394 ساعت 21:34

با سلام خدمت جناب حسین پارسایی عزیز

از پاسخ شما بسیار سپاسگزارم. موفق باشید

حسین پارسایی پنج‌شنبه 29 بهمن 1394 ساعت 16:34

سلام.
در پاسخ به دوست عزیز _فریدون_:
از بین این دو کارگردان_فرهادی و حاتمی کیا_,,ابراهیم حاتمی کیا را می پسندند و معتقدند که :حاتمی کیا در حرفه فیلمسازی بهتر است تا در فیلمنامه نویسی ..(البته این پاسخ مستقیم ایشان به این سوال نیست, بنده هم طبقِ شناختِ نسبی که از ایشان دارم,این پاسخ را دادم)..

مهران سه‌شنبه 27 بهمن 1394 ساعت 23:18 http://myreallylife.blogfa.com

دست مریزاد استاد... ما شهرستانی ها که نتونستیم فیلمهای جشنواره امسال رو ببینیم! از استاد تشکر کنید بی صبرانه منتظر فرصتی هستم تا یکبار دیگه در کافه باهاشون فیلم ببینم...
یه سوال هم داشتم. میخاستم ببینم اگه امکان ایاب و ذهاب ویه مکان با همون امکاناتی که در کافه هست برای استاد فراهم بشه، امکان دعوت استاد به شهرمون هست؟

سید جواد:
امکانش هست، ولی باید برای هماهنگی‌های جزئی تر با خودشان تماس بگیرید.

حامد سه‌شنبه 27 بهمن 1394 ساعت 22:09

سلام.برنامه هفت جمعه این هفته زنده است؟استاد فیلمهای جشنواره رو نقد میکنن یا نه؟در هر صورت اگه میشه درباره برنامه هفت این هفته و حضور آقای فراستی بگین.ممنون.

میلاد سعادتی سه‌شنبه 27 بهمن 1394 ساعت 01:53

سلام اقا سید جواد
شما اطلاع دارید که از این هفته برنامه هفت زنده پهش میشه یا نه؟

سید جواد:
سلام.
خیر. اطلاع ندارم.

حسین دوشنبه 26 بهمن 1394 ساعت 20:12

سلام جشنواره پارسال استاد 4 فیلم رو پیشنهاد کردن و گفتن ارزش دیدن داره . ازشون بپرسید امسال چه فیلم هایی رو پیشنهاد می کنن؟
ممنون

فریدون دوشنبه 26 بهمن 1394 ساعت 15:20

با عرض سلام جناب سید جواد
دو سوال داشتم، خیلی ممنون میشم از استاد فراستی بپرسید و پاسخ آن را با ما در میان بگذارید:
1- در فیلم ابد و یک روز، در بعضی صحنه ها به شدت شاهد تنش و بحث و دعوا میان دو برادر هستیم. در این حین هم گاه شوخی هایی هم صورت میگیرد. آیا این ایراد منفی نیست و لحن فیلم را دستخوش تغییر قرار نمیدهد؟
2- کدامیک فیلمساز بهتری است: ابراهیم حاتمی کیا یا اصغر فرهادی؟

ناشناس دوشنبه 26 بهمن 1394 ساعت 12:34

سلام
اگر امکان دارد بهترین فیلم (یا فیلم های) جشنواره از نگاه جناب فراستی را اعلام کنید. ممنون

سید جواد:
سلام.
در جایی فرمودند که بهترین فیلم "زاپاس" است.

شبهای روشن دوشنبه 26 بهمن 1394 ساعت 03:34 http://le-notti-bianche.blogfa.com

به امید پخش برنامه هفت از این هفته به صورت زنده و با حضور منتقد عزیز آقای فراستی

احمد کریمی دوشنبه 26 بهمن 1394 ساعت 00:19

سلام. خسته نباشی دادا
ممنون که تو وبلاگتون سریع جواب دادین
مثل اینکه استاد با خانم نامداری مصابحه ای انجام داده بودن اگه این مصاحبه انجام شده خواهشا لطف کنید و توی وبلاگ قرارش بدین
ممنون از رسیدگی هاتون
به استاد هم یه خسته نباشید جانانه بگین بابت جشنواره فجر

سید جواد:
سلام. ممنون از شما.

حامد یکشنبه 25 بهمن 1394 ساعت 20:10

سلام.میخواستم نظر استاد راجع به سریال های دندون طلا و شهرزاد رو بدونم.

سید جواد:
سلام.
هیچ کدام را ندیده‌اند.

پارسا یکشنبه 25 بهمن 1394 ساعت 19:41

سلام
می‌خواستم لطف کنید و در مورد مجموعه آموزشی "درس‌های سینما" از آقای فراستی بپرسید که از چه طریقی می‌شود به این مجموعه دسترسی داشت؟
متاسفانه شبکه چهار که پخش این مجموعه را ناتمام گذاشت و فکر می‌کنم تابه‌حال به روش دیگری هم، به‌صورت کامل، عرضه نشده باشد.
در این فضایی که اطلاعات خوب و کارآمد کم یافت می‌شود، وجود چنین مجموعه‌ای می‌تواند برای افراد علاقه‌مند به یادگیری سینما (در هر سطحی) مفید باشد.

سید جواد:
سلام.
قبلاً هم دوستانی پی‌گیر این مجموعه بوده اند و از دست جناب فراستی کمکی بر نیامده است ولی بنده دوباره پی‌گیری خواهم کرد.

علی یکشنبه 25 بهمن 1394 ساعت 15:17

سلام، خسته نباشید...

آقای فراستی تو قسمت تربیت حس از شاعرای خارجی کسی رو ذکر نکردند، شما میدونید آثار کدوم شاعرا پیشنهاد میشه؟

خیلی خیلی ممنون؛ هم از شما هم از استاد

سید جواد:
سلام. ممنون.
اطلاعی ندارم ولی می‌پرسم.

امیر شنبه 24 بهمن 1394 ساعت 20:43

تو رو خدا به مسعود خان فراستی بگید که ما مردم عاشقشیم چون حرف دل ما رو میزنه و با کسی تعارف نداره. در ضمن بازیگرها و کارگردانان و تهیه کنندگانی که علیه ایشون حرف می زنند در حدی نیستند که مسعود خان بخواد جوابشون رو بده.
بهشون بگید برنامه هفت رو هر جور شده به صورت زنده پخش کنند. به خدا تولیدی بودن از جذابیتش کم می کنه. همین زوج افخمی فراستی عالیه. ما رو یا زوج خوب جیرانی فراستی میندازه. به آقای فراستی بگید دوسش داریم و هفت بدون شما معنایی نداره. بهش بگید اگه نظر ما مردم براش مهمه (چون که 65 درصد بهشون رای دادیم) تو برنامه بمونه و بصورت زنده پخشش کنند.
وای از روزی که ایشون بخواد بره، دوباره امثال گبرلوی خنثی کابوس ما میشند. تو رو خدا حرفام رو به گوششون برسونید

سید جواد:
مطمئن باشید که حتماً حرف‌هایتان را به گوش ایشان خواهم رساند.

حامد جمعه 23 بهمن 1394 ساعت 23:37

سلام.ممنون از اطلاع رسانی خوبیتون.چند سوال داشتم که میخواستم اگه میشه از استاد بپرسین و به ایمیل من بفرستین: hamed.8a6@gmail.com
1-در نقد فیلم ابد و یک روز گفتن خانه استعاره از وطنه.میخواستم ببینم این تعمیم دادن چه وقتی درسته.یعنی اگه هر فیلمی که بیاد از بدی و پستی محض یه ایرانی حرف بزنه این رو میشه به همه ایرانیا نسبت داد؟آبا در درباره الی اینطور نیست؟
2-فیلم ابد و یک روز از لحاظ فرم مشکل داره یا حرفی رو که میزنه استاد نمیپسندن؟
3-نظر استاد راجع به فیلمهای وضعیت سفید،روز سوم،مرد هزارچهره،قندون جهیزیه و در مدت معلوم چیه؟

ببخشید طولانی شد.باز هم ممنون از زحماتتون.

سید جواد:
سلام.
چون پاسخ این سؤالات را می‌دانم، خدمت‌تان عرض می‌کنم:
1- در ضدیادداشت ابد و یک روز چیزی را تعمیم نمی‌دهند. سؤالی را مطرح می‌کنند مبنی بر اینکه آیا فیلمساز خانه را استعاره از وطن می‌پندارد؟ که اگر چنین است، شرم بر این نگاه.
2- حتماً به لحاظ فرم دچار اشکالات فراوان است و به برخی از آنها در خود ضدیادداشت و نیز در برنامه هفت اشاره شده است.
3- نظرشان درباره‌ی همه‌ی فیلمهایی که نام بردید منفی است، اما روز سوم را بهتر از بقیه می‌دانند.

سیدمحمد جمعه 23 بهمن 1394 ساعت 00:52

خسته نباشید اقای یوسف بیک استاد فراستی انصافا صدای ماست امسال بدترین فیلم های سینمای چند سال اخیر رو دیدم حتی یک فیلم کامل هم وجود نداشت و یه عده با ذوق زدگی دم از شاهکار های سینمایی میزدن وقتی نقد منفی ایشون رو نسبت به دو فیلم اژدها و ابدو یک روز خوندم وافعا لذت بردم چون هیچکس ایرادات این فیلم هارو نمیدید و من هم صدام به جایی نمیرسید به نظر من انیمیشن inside outبه کل جشنواره امسال و شاید تمام تولیدات چند سال اخیر سینمای ایران می ارزید و یه سوال از خودتون من قبلا نقد های بیشتری از شما میخوندم شما کم کار شدید یا نقد هاتون جای دیگه ای منتشر میشه اقای یوسف بیک؟و همین طور اقای قاسمی هم خبری ازشون نیست؟

سید جواد:
نمی‌دانم منظورتان از آقای قاسمی کیست؟ ولی بنده روزانه نوشته‌هایم را در وبلاگ شخصی خودم به آدرس زیر منتشر می‌کنم.
www.sky-criticism.blogsky.com

کمیل پنج‌شنبه 22 بهمن 1394 ساعت 14:35

بنده عرض کردم دفاعم از توهین حاتمی کیا تحت عنوان "منتقد کور و مریض است" نبود و نیست،جملات قبل او مبنی بر اینکه استاد تحلیل فرمی نکردند و سراغ نگاه و تفکر فیلمساز رفته اند،مقصودم بود که مجدد جلسه نقد بادیگارد را دیدم و همچنان بر سر حرفم هستم.استاد به جز شخصیت پردازی مریلا زارعی که خوب نبود،به فرم اثر نپرداختند،در جلسات بعد که این فیلم کاندید کارگردانی نشد،به نشانه ی اعتراض گفتند سکانس آخر بسیار حرفه ای است.ولی در آن جلسه اول حتی دو منتقد دیگر هم زیاد فرمی تحلیل نکردند که شما میفرمائید:"اتفاقاً در جلسه‌ی نقد فیلم "بادیگارد" تحلیلی ترین حرفها در زمانی بیشتر نسبت به دیگر فیلم‌ها مطرح شد."
به هر حال سوال محوری بنده هنوز سر جایش هست و نه صرفا مربوط به بادیگارد،بلکه کلی است و به نظرم با سخن خودِ استاد در شب گذشته با تبیین تحلیلی یک نمونه از این "صفت"های گنگ که بوی توهین می گیرند،ثابت شد که سخن بنده درست بوده و این صفت ها باعث جو متشنجی شده است که به ضرر وجهه ی استاد تمام میشود؛مقصودم صفت "دوربین تهوع آور" است که استاد با دو جمله ی تحلیلی مطلب را روشن کردند.

سید جواد:
پاسخ بنده هم همان است که بود. در یکی دو تا از کامنت ها هم بحث‌های مختصری مطرح شده که مکمل این بحث است.

jafar پنج‌شنبه 22 بهمن 1394 ساعت 10:54

نظر اقای فراستی درباره سیانور شعیبی چیه؟

سید جواد:
نظرشان منفی است و این نظر را مفصلاً در برنامه دیشب "هفت" توضیح دادند.

حسین پارسایی پنج‌شنبه 22 بهمن 1394 ساعت 09:36

سلام.
در پاسخ به دوست عزیز_کمیل_ :
در آغاز بگویم که صراحتِ لهجه را در مقامِ دفاع از شخصِ مسعود فراستی تعبیر نکنید که ان شاالله نمیکنید..
منتقد در مقابل فیلمساز است,آنگونه که در تاریخ نقد هنری,همواره منتقد در مقابل هنرمند بوده ,, در مقابلِ هنرمند بودن هم ,ابدا به معنایِ دشمنی نیست..(لطفا نگاهی دوباره به مقاله نقد,منتقد,عامل اخلال آقای فراستی بیندازید)
جان فورد که مورد علاقه ی جناب حاتمی کیا هم هست,میگوید:
بیشتر نقدها را نمی پسندم ولی از برخی نقدها, خیلی یاد گرفته ام..
دفاعِ من از جایگاه نقد بود و نه بت معصوم ساختن آقای فراستی..
باید در استفاده از "لغت نقدصفتی" هم بیشتر توجه نمود,اینکه نقد در زمان خیلی کوتاه در مدیوم تلویزیون که مخاطبین وسیع تری دارد تا روزنامه و سایت و.. را جناب فراستی لحاظ میکنند و از لغاتی استفاده میکنند که هم واکنشی کاملا شخصی به اثر است و هم اشتراکِ دریافتیِ عام دارد.
بهتر از بنده میدانید که تحلیل در تلویزیون تفاوت دارد با نقد و تحلیل روی کاغذ,همان طور که نقد در مدت زمان اندک تفاوت دارد با نقد مفصل,در نتیجه تحلیل اثری در زمان اندک,استفاده از لغاتی را میطلبد که اساسا "بارِ مفهومی" دارند و به منتقد کمی کمک میکند که اثرِ مخرب کمبود وقت را خنثی کند و به سمتِ تعادل بکشاند..
بنده هم از فیلمی مثال زدم_بنام پدر_ که از شروع تا پایانش آشفته است ,از این رو از فیلمی مثال زدم که آشفتگی و عدمِ باور و شتابزدگی و.. در ساختارش کاملا آشکار است و نه حتی آشکار و قصد نقد و تحلیلش را نداشتم..
ایشان اگر از لغاتی استفاده میکنند که بار مفهومی آشنایی زدایی دارد,حتما قدرتِ تحلیلش را هم دارند ,نمونه اش استفاده از کلمه استمناء برای فیلم جرم که بعدها در مقابل آقای علی معلم,منطق پشت این لغت را توضیح دادند..
موفق باشید دوست عزیز ..

کمیل چهارشنبه 21 بهمن 1394 ساعت 13:39

سید جان روی سخن من اصلا فیلم بادیگارد نیست که حالا جوابم را از نقد این فیلم بگیرم و اصلا مدافع فیلم و فیلمساز نیز نیستم.آن نمونه ی فیلمنامه نویسی و... هم مقصودم آثار شاخص خارجی بود نه بادیگارد.
دوست عزیزم_حسین پارسایی_نیز نه تنها پاسخ بنده را نفرمودند بلکه خود به همان روش "نقد صفتی"پرداختند؛ "فیلمِ از ساختار تا محتوا آشفته ,عقب افتاده و ضدجنگِ دفاعی ما"!که روی سخن بنده همین صفت هاست که بی تحلیل شلیک می شوند،غافل از اینکه صورت خود منتقد را زخمی می کنند.
استاد در پاسخ به صحبت های حاتمی کیا فقط بخش توهین آمیز آخرش را دستمایه پاسخ خود قرار دادند و بخش های دیگر که سوال بنده هم در آنهاست را پاسخ ندادند.بنده با توهین حاتمی کیا و دیگر فیلمساز ها به نقد و منتقد و عدم پذیرش نقدشان کاملا مخالفم و همینطور با دفاعیه ی آنها از فیلم.ولی گاهی این توهین به منتقد،واکنشی طبیعی در برابر توهینی-و نه نقد-است که منتقد نثار فیلم آنها کرده است.وقتی سخن منتقد صرفا الصاق صفت است،بوی توهین می گیرد و هر کسی جای فیلمساز باشد ناراحت میشود.حتما پشت این صفت ها تحلیل خوابیده است ولی باید به جای صفت یا در ادامه ی آن،اندکی به آن تحلیل اشاره کرد تا مفصلش بماند برای اکران،که در بخشی از فیلم های جشنواره چنین بوده است و در بخشی نه،بادیگارد را برای نمونه از این بخش عرض کردم.
سخنم کاملا گویا بود و سوالم هم مشخص که آیا این منش جناب فراستی هست که "از نقد فرم باید به ایدئولوژِی پشت آن رسید"؟یا نه؟بنده اشتباه فهمیده ام؟
و یا مثلا زمانی که درباره تارانتینو می گویند :آشغال ساز.
این صفت نکند تحلیل است و بنده سخنم بو می دهد؟!
آیا حق نمی دهید که طرفداران تارانتینو هم به استاد با همان سیاق توهین کنند؟نکند از آنها توقع دارید در مقابل توهین،بیایند تحلیل ارائه کنند که چرا تارانتینو خوب است؟!
بنده میخواهم این توهین ها به استاد نباشد.جناب فراستی استاد بنده هستند ولی نباید از ایشان بت معصوم ساخت.وقتی استاد قادرند که با تحلیل جلو بروند،چرا گاهی با چنین صفت هایی در مقابل فیلمسازهای ولو بد می ایستند؟
و از طرفی آیا سخن استاد درست است که منتقد کنار فیلمساز نیست؟!در مقابل اوست؟سید جان مگر نقد،دوئل است و منتقد دشمن؟منتقد صدای بلند تماشاگر است،درست،ولی مقابل فیلمساز را دیگر نمیفهمم!
منتقد دوست است نه دشمن.دشمن،ضعف ها و نقص ها را نمی گوید که آن فرد در همان حد باقی بماند و رشد نکند و به جایگاه دشمن نرسد و دشمن،خود رشد کند.منتقدِ دشمن تعریف می کند که مثلا خانم آبیار،شیار 143 نقطه تعالی شماست و شما تمام و کمالید و این میشود که آبیار سر جایش می ایستد و فرو میرد و دشمن جلو میرود.که در بسیاری از منتقد ها این فرایند به صورت ناخودآگاه انجام می گیرد و منتقد گمان می کند دارد به فیلمساز کمک می کند،در حالی که ناخودآگاه در موضع دشمن او قرار گرفته است.
اما دوست کاملا کنار دوستش است.شانه به شانه ی او.اگر کمی جلو می افتد برمیگرد و دست دوستش را می گیرد که عقب نماند.او میخواهد با هم رشد کنند،حال اگر فیلمساز،دست دوست منتقد را پس میزند و نمیخواهد رشد کند،مشکل از خودش است.
منتقد چنین جایگاه دوشادوشی باید داشته باشد که در بسیاری موارد استاد در همین جایگاه بوده اند ولی این جمله عجیب-منتقد کنار فیلمساز نیست- و این معدود ایستادن ها در مقابل فیلمسازها و این صفت ها را نمیشود هضم کرد!

سید جواد:
تعجبم همچنان بر جای خود باقی است. سؤال جناب‌عالی آنجا که از حق داشتن امثال حاتمی‌کیا سخن می‌گویید، مشخصاً درباره حاتمی‌کیا و اثرش است که بنده هم عرض کردم امکان دارد پاسخ این بخش از سؤال‌تان را در مطلب روزهای آتی جناب فراستی بیابید.
هیچ کس هم از جناب فراستی بتی معصوم نساخته است. تعجب بنده هم از این بود که شما جایگاه ابراز نظرات مختلف جناب فراستی و موضع و موقعیت آنها را در تحلیل و پرسش‌تان در نظر نگرفته‌اید و توهین صریح را در مقابل چیزی که بنا بر برداشتی اشتباه احتمالاً رنگی از توهین به خود گرفته است، روا می‌دانید.
اتفاقاً در جلسه‌ی نقد فیلم "بادیگارد" تحلیلی ترین حرفها در زمانی بیشتر نسبت به دیگر فیلم‌ها مطرح شد و از قضا جناب فراستی دلایل اجمالی خود را برای نظرات‌شان بیان کردند. لحن‌شان هم مشخص بود که موضعی متفاوت و دلسوزانه نسبت به این فیلمساز خاص دارند. به علاوه، جمله‌ای هم درباره جایگاه فیلمساز، مستقل از فیلم اخیرش، بیان کردند که این اعلام موضع درباره شخص فیلمساز نیز تنها برای آقای حاتمی‌کیا صورت گرفت. در کنار تمام این موارد جناب فراستی بار دیگر اعلام موضع خود نسبت به فیلم خوب پیشین فیلمساز و ذکر نقاط مثبت آن را مد نظر قرار دادند که این مورد نیز در جلسات نقد جشنواره منحصر به فرد بود. حالا باید از فیلمساز محترم پرسید که چه کسی در درست دیدن کور است؟ و از شما باید پرسید که چرا به عنوان نمونه‌ای از پرسش خود، چیزی را مطرح کرده‌اید که دقیقاً ناقض فرمایشات‌تان است و موجبات تعجب ما را فراهم می‌کند؟
این جملات، هیچ کدام نه گلایه است و نه اعلام جنگ. درد دلی دوستانه است.
ضمناً درباره جمله‌ی درست جناب فراستی درباره جایگاه منتقد نیز دچار اشتباه شده‌اید. ایشان فرمودند که منتقد طرف تماشاگر است و فیلمساز نیز باید پس از ساخت فیلمش به سمت تماشاگر بیاید و در جایگاه او بنشیند (و در این زمینه نقل قولی از اورسن ولز هم کردند). بدین ترتیب در نهایت فیلمساز و منتقد در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و آن منتقدی که پس از رجوع فیلمساز به سمت تماشاگر و منتقد از کنار او فرار کند و یا از ابتدا قائل به این روند نباشد، البته در پی دشمنی است. پس دوستانه برخورد کردن منتقد و دشمن بودن یا نبودن او آنچنان که شما به سادگی مطرح کردید، نیست. معنای دوستی همیشه دوشادوش بودن نیست. قهر مهربانانه حتماً از آشتی چاپلوسانه بهتر است.منتقد (واقعی) وقتی در مقابل فیلمساز می‌ایستد، منظورش دشمنی کردن با او نیست، بلکه مقصودش به استقابل او رفتن برای ملحق ساختنش به مخاطب است.

علی از تبریز سه‌شنبه 20 بهمن 1394 ساعت 20:28

سلام آقا سید خوب هستید؟ از استاد بخواهید بیزحمت اگه امکانش هست.خودشون برااین جشنواره فجر، بهترین هارو اناخا کنن.بهترین فیلم،بازیگر،فیلمنامه، کارگردانی،تدوین.
لطفا!

سید جواد:
سلام. ممنون.
چشم. درخواست‌تان را با ایشان مطرح می‎کنم.

محمد سه‌شنبه 20 بهمن 1394 ساعت 16:01

برای یک علاقه مند به سینما و نقد که از قضا پیگیر هم هست سوالی پیش اومده که باید بهش پاسخ داد. همین و بس. اگر پاسخ درست بود و اون شخص قانع نشد اونوقت میشه ایرادهای شخصی رو وارد دونست ولی تا قبل از اون جبهه گرفتن در برابر کسی که سوالی رو مطرح کرده و ادامه این روند مانع از پرسش سوالات آتی میشه.
منظورم کامنت "کمیل" و پاسخ شما بود. راستش سوال کمیل برای من هم پیش اومده علیرغم اینکه ارادت زیادی به استاد و نظراتش دارم.
پس فکر می کنم این چهار خط ابتدایی پاسخ شما جاش اینجا نبود.

«هم از آقای حاتمی‌کیا و هم از شما بعید بود که چنین تحلیلی ارائه دهید. اتفاقاً از شمایی که پی‌گیر جدی و مداوم نوشته‌های جناب فراستی بوده‌اید، چنین سخنانی جای تعجب دارد. متأسفانه تحلیل‌تان به کل غلط است و با عرض تأسف بوی چیزی را می‌دهد که فعلاً در بیانش عجله نمی‌کنم»

سید جواد:
بنده نه راه سؤال را بستم و نه پاسخ را. فقط به عنوان یک مخاطب اظهار تعجب کردم و درد دلی دوستانه با جناب میرزایی انجام دادم. حتی عرض بنده این بود که اگر یادداشت روزهای آتی جناب فراستی قانع کننده نبود، بنده آماده‌ی بحث هستم.

حسین پارسایی سه‌شنبه 20 بهمن 1394 ساعت 15:18

سلام.
در پاسخ به دوست عزیز_کمیل_ :
فیلم "بادیگارد" را ندیدم ,از گفته های آقای فراستی هم اطلاع چندانی ندارم ,ولی وقتی واکنش آقای حاتمی کیا از گذشته تا کنون را نسبت به مدیومِ نقد _نه این نقد مشخص_ مشاهده کردم, برایم این سوال پیش آمد که اگر سید مرتضی آوینی_که آقای حاتمی کیا خدمت ایشان ارادت زیادی داشته و دارند_زنده می بود و فیلمِ "بنام پدر" ایشان را می دید,آقای حاتمی کیا چه توقعی می داشت از این دوستِ منتقدش؟ که از این فیلمِ از ساختار تا محتوا آشفته ,عقب افتاده و ضدجنگِ دفاعی ما ,تمجید کنند و نقد مثبت بر آن بنویسند؟ ....
یک نکته در اینجا حائز اهمیت است و آن اینکه,وقتی کارگردانی چون ابراهیم حاتمی کیا که گاه فیلم خوب یا متوسط میسازد و گاه فیلم پریشان و آشفته ای چون بنامِ پدر و.. ,باید پرسید که علت این آشفتگی در ساختار از کجا ناشی میشود؟ عدمِ ثبات در مسیرِ گذشته که منتج میشود به تحلیلی اساسا شتابزده و کاملا سطحی و فاقدِ عمق از حوادث مهم سیاسی,اجتماعی و..
خواه از نظر ایشان_بعد ساخت فیلم گزارش یک جشن_این تحلیلِ شرایط, احیانا از رویِ دلسوزی و وظیفه ی فردی_که درجای خودش قابل تقدیر است_بوده باشد ولی باید این را لحاظ کرد که باید بهای تفاوت شک و یقین و گذار و ثبات در تحلیل و هضم را هم داد ;
نمیشود که هم پا به درونِ آب گذاشت و هم انتظارِ خیس شدن را نداشت..باید منتظر انفجار بود وقتی در قله ی آتش فشان ....
(نباید از آژانش شیشه ای رسید به بنامِ پدر ,باید از گزارش یک جشن به "چ" رسید ,از ساختار تا احیانا تحلیل و موضعِ شخصی)

سیدمحمد سه‌شنبه 20 بهمن 1394 ساعت 14:57

سلام و خسته نباشید خدمت شما استاد هنوز نقد و یا نظری درباره اژدها وارد میشود مانی حقیقی نداشتن؟

سید جواد:
سلام. ممنون.
نظر منفی‌شان را در برنامه هفت اعلام کردند.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 20 بهمن 1394 ساعت 06:27

سلام خسته نباشید ، خداقوت

چقدر خوب که این ضد یادداشت ها استاد منتشر کرد (دست گل استاد و شما آقا جواد که به فکر ما هستید درد نکنه و خدا قوت که با این برنامه فشرده ای که شما و استاد دارید هنوزم فعالیت دارید واقعا خسته نباشید ) ، تلویزیون مسخره بازی شده ، ساعت 1:30 نصف شب اونم یک ربع ، جای تاسف داره ................

شاداب سه‌شنبه 20 بهمن 1394 ساعت 02:50

اژدها وارد می شود!

کمیل دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 13:53

حال پس از سالیان تلمذ از استاد و تأمل در نقد ایشان،میتوان دریافت که علت نمره های صفر به آثار دارای ساختار و مهم سینما چیست.اینطور که نگارنده برداشت نموده؛ایشان در موارد بسیاری که ارزشگذاری شان باعت ایجاد تناقض در ذهن مخاطب میشود_یعنی مخاطب نمیتواند درک کند که فیلمی که نمونه ی فیلمنامه نویسی است و یا نمونه ی ... چرا ارزش اش از جانب ایشان صفر است_"تفکر" پشت فیلم را قبل از بررسی فیلمنامه و کارگردانی و...مبنای ارزشگذاری قرار می دهند،نمونه اش بادیگارد که علنی این نگرش را بیان فرمودند:"فیلم «بادیگارد» مشکلش در آشفتگی "فکری" اثر است نه در اجرا. هرچند در اجرا هم گاهی کمیک می شود."
خب این بر خلاف سخن خود استاد است که "باید ابتدا به فرم پرداخت و بعد به ایدئولوژی پشت آن."ایشان خصوصا در جشنواره، یادداشت و یا سخنان تلگرافی و صفتی و برچسبی می فرمایند که اصلا گویا نیست،در حالی که در برنامه های قبل جشنواره فجر،دیده ایم که قادر به تحلیل فرمی هستند ولی در جشنواره چرا چنین میشود؟!برنامه هفت وقت نقدش کم است،یادداشت ها هم که همان روش را دارند!
آیا با چنین برچسب ها و صفت هایی نباید به کارگردان هایی نظیر حاتمی کیا حق داد،اعتراض کنند؟ که اگر ساختار فیلم در جایی خوب شده،آن را بگو،بعد بگو با این ساختار و این شخصیت پردازی و فضا سازی،حال ضد مردم شده است.
این "نقد صفتی" نقیض منش خود استاد است که "باید از تحلیل فرم به ایدئولوژی پشت آن رسید."

سید جواد:
هم از آقای حاتمی‌کیا و هم از شما بعید بود که چنین تحلیلی ارائه دهید. اتفاقاً از شمایی که پی‌گیر جدی و مداوم نوشته‌های جناب فراستی بوده‌اید، چنین سخنانی جای تعجب دارد. متأسفانه تحلیل‌تان به کل غلط است و با عرض تأسف بوی چیزی را می‌دهد که فعلاً در بیانش عجله نمی‌کنم.
جناب فراستی در حال نگارش مطلب مفصلی درباره "بادیگارد" و موضوعات مربوط به آن هستند. اگر ان شاء الله آن مطلب به ثمر رسید، منتشر شد و قانع کننده بود که هیچ و اگرنه بنده عرایضی را خدمتتان تقدیم خواهم کرد.

فریدون دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 11:12

با عرض سلام جناب سید جواد

از شما برای گذاشتن این ضد یادداشت ها بسیار سپاسگزارم
لطفا از قول من هم از استاد فراستی تشکر کنید و خدا قوت بگید
با تشکر

سید جواد:
سلام.
ممنون از لطف‌تان.
چشم. پیغام‌تان را به جناب فراستی می‌رسانم.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد