مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

ضد یادداشت مسعود فراستی در روزنامه اعتماد (6 آذر 1392)

زندگان، مردگان

برد تاریخی تیم ملی ایران، برد خیلی‌ها بود و باخت بعضی‌ها. تیم دیپلماسی فعال ایران هم ملی بود- و ملی عمل کرد- و هم جهانی. اول ملی و بعد جهانی.

این تیم شگفت‌انگیز در کوتاه‌ترین فرصت ممکن دیپلماسی منفعل ما را به دیپلماسی فعال و چهره مخدوش شده،خشن و منزوی ما را به چهره‌یی قوی، با شعور و با انعطاف تبدیل کرد. این تیم ظریف با حق داشتن و پافشاری بر آن پیروز شد و با تدبیر اندازه نگه‌ داشت و این را به جهانیان هم عرضه کرد که هر گاه آنها هم حق داشته باشند، باید از آن سود بجویند و زیاده خواهی نکنند و اندازه نگه دارند. این است بازی برد- برد.

تیم ما بر این اصل پا فشرد که داشتن انرژی هسته‌یی حق ما است و حق همه ملت‌های جهان و نه بعضی از آنها.

این تیم ملی با تکیه بر منافع ملی با داشتن استراتژی دقیق و سنجیده در یک مصاف سخت، پیچیده و نفس‌بر حریفان جهانی را به میدان استراتژی خود آورد و با تاکتیک‌های مناسب و با شکاف انداختن بین آنها، بازی باخته ما را در عرصه دیپلماسی جهانی به بازی برد- برد بدل کرد. این کاری سترگ بود و تاریخی.

این برد ، برد ایستادگی روی اصول بود و سازش روی فروع. زندگی و واقعیت به ما می‌آموزد که برای سازش نکردن روی اصول، باید روی فروع نرمش داشت و سازش کرد. کسانی که با ژست دروغین سازش‌ناپذیری، فرق اصل و فرع را نمی‌دانند و سازش های کوچک را نمی‌فهمند قطعا روی چیزهای بزرگ- روی اصول- مجبور به سازش می‌شوند و باج دادن. اینان باید بدانند که زندگی سراسر مبارزه است و سازش. پیشروی است و عقب‌نشینی. زندگی وحدت و مبارزه اضداد است.

سازش‌ناپذیر، اصولگرا ،اصلاح‌طلب، استقلال طلب و آزادی خواه راستین باید این اصل اساسی را خوب بفهمد و بدان عمل کند.

برنده اصلی این بازی بزرگ در درجه اول ملت ایران بود با رهبری هوشمند و با صلابت و دولت اعتدال، تدبیر و امید .و بعد همه ملت‌های دیگر، به خصوص ملت‌های جنوبی.

جنگ به طور موقت باخت و صلح موقتا برد. جنگ و جنگ‌طلبان به عقب رانده شدند و صلح و صلح‌طلبان پیروز این میدان. روشن است که برای حفاظت از صلح باید همیشه هوشیار و آماده دفاع بود.

اسراییل، جناح جنگ‌افروز امریکا، عربستان بی هویت و فرانسه سوسیالیست مرتجع ،بازندگان اصلی جهانی این بازی بودند و در مقابل، ملت‌های حق‌طلب و صلح‌طلب جهان برنده آن.

در ایران ما هم انقلابیون دروغین که خود را قیم مردم می دانند و ابدا درکی از منافع ملی ندارند و نمی‌دانند که هویت دینی‌شان در گرو هویت ملی است،هم بازنده این بازی بودند. اصلاح‌طلب و اصولگرای جعلی، روشنفکر بی‌وطن و همه خودباختگان داخلی که کاری با مردم و منافع‌شان ندارند و درگیر خود و منافع حقیر خویشند بازنده دیگر این بازی. عمر اینان دارد به سر می‌آید و جزو تیم مردگان می‌شوند.

زندگان- برندگان اصلی - اما می‌دانند این تازه آغاز بازی است و باید آماده‌تر شد. باید شادی ملی را به نیرو برای تلاش ملی بدل کرد. باید از وابستگی به نفت خلاص شد.باید با تکیه به خود و به علم و دانش، تولید ملی و فرهنگ ملی کار و انضباط را شکوفا کرد. و فرهنگ نقد را. باید آزادی های اجتماعی را گسترش داد و به مردم بیشتر اتکا کرد. اینگونه است که امید ، معنای واقعی می یابد.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد