مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

یک دیدگاه

متن زیر را هادی حق پرست نوشته است و در وب سایت یادداشت های سینمایی منتشر شده است :

اهمیت فرم و محتوا در آثار سینمایی + دیدگاه مسعود فراستی

از این مسئله ی مطرح و از دعوای سینماگران و منتقدان که عده ای فرم گرا و گروهی هم محتوایی بودند آگاه بودم. اما از گفتگوی وحید جلیلی و مسعود فراستی در بیستمین سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی ذهنم را به خود مشغول کرد. ...

در سالگرد مسعود فراستی، وحید جلیلی، ابراهیم فیاض، نادر طالب زاده و بهروز افخمی با هم در رابطه با سینمای مرتضی آوینی و روایت فتح و رابطه فرم و محتوا در روایت فتح گفتگو می کردند. وحید جلیلی مطرح کرد که: به نظر من آوینی با محتوا به این فرم در روایت فتح رسیده است، یعنی محتوای او آنقدر پخته شده است که به فرم رسیده و هیچ کدام به همدیگر نمی چربد.

اما بعد از صحبت های او، مسعود فراستی دقیقا عکس جناب جلیلی اظهار داشت که((به نظر من اصلا محتوا وجود ندارد، قبل از فرم. مسعود فراستی گفت: وقتی مرتضی آوینی از تکنیک می گوید که این تکنیک فرم را هم شامل می شود، آوینی معتقد است که در سینما فرم مهم تر از محتوا است)).

اما به نظر نگارنده حقیقت آن است که اگر سید مرتضی آوینی بحث از تکنیک می کند و می گوید که تکنیک مهم تر از محتوا در هنر و سینما است، اولا این از بدیهیات بیان و روایت در سینما است و باید هر محتوایی را با فرم و تکنیک سینما بیان کرد که همان فرم را نیز شامل می گردد و اگر محتوا تبدیل به فرم نشود تبدیل به هنر نیز نشده است.

و دوم این که به نظر می آید منظور شهید آوینی (همان گونه که در سمینار سینما انقلاب متذکر می شود) تکنیک به این معنا در  سینما در نقد است و نه تولید. یعنی در بحث و فرایند تولید تکنیک و محتوا هیچ کدام به نسبت هم نمی چربند. این کاملا درست است که اگر ما در سینما فیلمی را به نقد و بررسی در چارچوب سینما و با اصول سینما به نقد نگذاریم، نقد سینما نکرده، بلکه نقد فلسفه، روانشناسی و یا سیاسی کرده ایم.

شهید آوینی منظور اینگونه داشت که این تکنیک است که در سینما به محتوا اجازه بروز پیدا کردن می دهد و اجازه می دهد که بر مخاطب تاثیر بگذارد و او را درگیر فیلم کند.

استاد فراستی خود می گویند: فرم اصلا به معنای فن نیست، و فرم اساسا بعد از فن و تکنیک اتفاق می افتد. او ادامه می دهد که من حتی نظری افراطی دارم و این که به نظرم کسی که می گوید حرفی دارد و آن حرف در فرم درنیامده و نتوانسته آن را در بیاورد، اصلا حرفی ندارد، و آن سخن یا حرف دیگری است یا او به این محتوا اعتقاد ندارد)).

پس به طور منطقی از سخن استاد فراستی می توان نتیجه گرفت که ای محتوا است که فرم را ایجاد می کند، زیرا اگر محتوا در فرم درنیاید، نه تنها فرم، بلکه محتوا را هم ندارد. پس فرم و محتوا کاملا با هم می جوشند و بروز پیدا می کنند. محتوا عمیق در وجود هنرمند، ف:.8'م را پدید می آورد.

این حداقل در همان مثال روایت فتح و سید مرتضی آوینی که باور عمیق و منحصر به فردی در میان مستندسازان به دفاع مقدس داشت گویا است که این باور عمیق و محتوای او بود که تبدیل به فرم شده است، اما در فیلم های مستند دیگران به دلیل باور آن ها و ناپختگی محتوا در وجود آنها به فرم خود هم نرسیده است. کسانی که روایت فتح را ساخته اند و دوربین دست می گرفتند با دوربین به مثابه ابزار کار نمی کردند و دوربین بخشی از بدن آنها شده بود و دوربین این گونه همراه با آنها می ترسید، خوشحال می شد و می لرید و گاهی نیز یواشکی حرکت می کرد و بعضی وقت ها هم عجله می کرد و می دوید.

استاد فراستی خود می گویند: وقتی حرفی پخته شود و مال ما شود، باید به فرم تبدیل شود.

منظور این است که این محتوای پخته و حقیقی و همیق است که خود در هنرمند و باور او به محتوا، تبدیل به فرم می شود. و همچنین این که گفته می شود: فرم پیدا نکرده، هنوز حرف و محتوا نیست، باز هم استنتاج این است که این محتوا است که با خود فرم را ایجاد می کند.

نویسنده : هادی حق پرست

منبع : یادداشت های سینمایی m-reza.blog.ir
------------------------------------------------------------------------------

محسن باقری : اینکه آقای هادی پرست دیدگاه خود را مطرح کردند بسیار خوب است اما اشکال اینجاست که دیدگاه شان نسبت به سینما کمی ناپخته است . هیچ اثر هنری قبل از فرم به محتوا نمیرسه و نخواهد رسید . فیلمساز قبل از اینکه موضوع و محتوایی را در ذهن می پروراند و قصد رساندن این محتوا را با مدیوم سینمایی دارد باید اول مدیوم را شناخته و از طریق مدیوم و فرمی که انتخاب میکند محتوا را برساند . فیلمساز در وهله اول از فرم آغاز میکند در حال ساخت فیلم با دل میسازد و به محتوایش فکر میکند . پس فرم؛ محتوا می آفریند . و اما مخاطب در هنگام تماشای اثر اول به محتوا و دل میبیند و بعد به فرم توجه میکند . فیلمی ماندگار است که به فرم که در ذهن مخاطب می نشیند بیشترین توجه را داشته باشد . 

ممنون از آقای حق پرست و امید ادامه دار بودنشان

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد