مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

مسعود فراستی:

شب و موسیقی، سیگار و چای برای نوشتن بهترین اند. نوشتن بهترین کار عالم است و موسیقی شنیدن و سیگار.

مصاحبه علیرضا حائری در مورد برنامه هفت و مسعود فراستی

اشاره: علیرضا حائری که مدیریت اجرایی سری اول برنامه‌ی سینمایی «هفت» را عهده‌دار بود، درباره‌ی رفتن مسعود فراستی از این برنامه اظهار نظر کرد . 


 فراستی در «هفت» نقش قهرمان منفی را بازی می‌کرد که تقابل را به اوج می‌رساند نه اینکه با او چنین قرار گذاشته باشند و ملزم به این نقش باشد ولی عملا چنین درآمد و اینگونه انتخاب شد.

همچنین به این خصوصیت مسعود فراستی می توان اشاره کرد که اگر باسوادترین هم نباشد، جزو با سوادترین منتقدان کشور است؛ گرچه گاهی بداخلاق. قطعا «هفت» دوم اشتباه کرد.

با اشاره به اینکه در این برنامه دوست داشت بیننده جذب شود و از لابه‌لای این مناظره‌ی بی‌تعارف چیزی فرا گیرد و همچنین سینما دغدغه‌اش شود، گفت: همان موقع فیلمسازان به ما ایراد می‌گرفتند که فراستی خشن و وحشیانه نقد می‌کند و من در پاسخ می‌گفتم، آیا فیلم دادگاهی ساخته‌اید یا دیده‌اید که متهم در یک طرف دفاع می‌کند و یک دادستان بی‌رحم در اثبات اتهام دلیل و مدرک می‌آورد؟

با همین تقابل فیلمساز می‌تواند در یک سالن 40 متری [دادگاه] فیلم جذاب خود را شروع کند و پایان دهد. حال شما به ما می‌گویید که دادستان را حذف کنید به دلیل اینکه بی رحم و صریح است و در واقع اساسا فیلم را تهی می‌کنید. این فرمول برنامه ما بود و هویت آن با یک منتقد سخت‌گیر گره خورده بود و «هفت دوم» فعلا از این حداقل هم بی‌بهره ماند. می‌ماند بحث‌ها و درگیری‌های صنفی که فقط برای 5000 نفر اهالی سینما و عده قلیلی از مردم می‌تواند جذاب باشد که به نظرم نشریات سینمایی به خوبی این امر را پوشش می‌دهند و چه نیازی به اشغال یک برنامه تلویزیونی پرهزینه است.

در پاسخ به این پرسش که فراستی از زمانی که «هفت» شروع شد، همکار این برنامه بود و درباره‌ی علت اینکه چرا از این برنامه رفت، گفت: هر برنامه‌ای اگر جایگاهی بین مردم پیدا کند، به دلیل رعایت تعدادی اصول رسانه بوده است. مدتی است که به این فکر رسیده‌ام که اگر فیلم‌های سینمایی 12 اصل و رمز موفقیت و برنامه‌های تلویزیونی نیز اگر هشت اصل را رعایت کنند، جزو بهترین‌ها خواهند بود. یکی از این اصول تقابل است.

فراستی در «هفت» نقش بَدمَن یا قهرمان منفی را بازی می‌کرد که تقابل را به اوج می‌رساند نه اینکه با او چنین قرار گذاشته باشند و ملزم به این نقش باشد ولی عملا چنین درآمد و اینگونه انتخاب شد.

متاسفانه زمانی که یک برنامه می‌گیرد، بعضی به این فکر می‌افتند که چرا این موفقیت باید از آن اینها باشد و چرا مال دیگری نباشد، آنها فراموش می‌کنند که این موفقیت با همان آدم‌ها وجود دارد و ماندگار است، نه اشخاص دیگر.

زمانی که مدیر اجرایی این برنامه بودم بسیاری از کارگردانان قبل از اینکه در جلسه نقد فیلمشان در «هفت» حاضر شوند، نگران بودند که چه خواهد شد، اما من سعی کردم به آنها کمک کنم و البته بعضی نیز به کمک نیاز نداشتند و پیروز میدان بودند.

این برنامه در تلاش بوده است تا تقابلی جدی و جانانه داشته باشد، خاطرنشان کرد: به برخی کارگردانان توصیه می‌کردم که اگر فراستی چنین گفت چگونه پاسخ دهند و در کجاها یک کلمه را قبول و از آن عبور کنند. هر دو طرف مباحثه باید قدرتمند ظاهر شوند. مردم از تعارفات خسته‌اند. باید نقد نکته‌سنج، صریح و قوی انجام شود و پاسخ نیز مستدل و محکم باشد تا لذت و دریافت بیننده از یک برنامه «تاک شو»ی چالشی به اوج برسد.

اینکه بگوییم انواع نظرها، نقدها و سلایقِ نقد باید در «هفت» باشد، حرف علمی در اصول برنامه‌سازی نیست. «هفت» باید تنوع را در شیوه‌های دفاع جستجو کند. یک عنصر کاریزماتیک باید ثابت نگه داشته شود تا بیننده تکلیف خود را بداند. حدود 10 الی 12 برنامه سینماییِ، تلویزیونی و رادیویی در صداوسیما وجود دارد. کاش برنامه‌سازان و منتقدانِ دیگر که قابلیت‌های خوبی هم دارند، می‌رفتند و آنها را آباد می‌کردند.

یکی خصوصیات مسعود فراستی این است که اگر باسوادترین نباشد، حداقل اکثراً می‌پذیرند که جزو با سوادترین منتقدان کشور است؛ گرچه گاهی بداخلاقی می‌کند که آن هم شیرین و جذاب است.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد